English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (8 milliseconds)
English Persian
government owned industries صنایع متعلق بدولت
Other Matches
crown debt وام بدولت
he was proud of his wealth بدولت خود میبالید
mdiatize بدولت یا حکومت دیگرافزودن
extradition استرداد محرمین بدولت متبوعه
key industries صنایع اصلی
indigenous industries صنایع محلی
indigenous industries صنایع بومی
knowledge industries صنایع اطلاعاتی
chemical industries صنایع شیمیایی
key industries صنایع کلیدی
handcraft صنایع یدی
government owned industries صنایع دولتی
food industries صنایع غذایی
heavy industries صنایع سنگین
heavy industry صنایع سنگین
handicrafts صنایع دستی
consumer industries صنایع مصرفی
figures of speech صنایع بدیعی
imagery صنایع بدیعی
figure of speech صنایع ادبی
fine art صنایع مستظرفه
woodcraft صنایع چوبی
nationalized industries صنایع دولتی
utility صنایع همگانی
related industries صنایع مرتبط
primary industries صنایع اولیه
steel industries صنایع فولادی
metal industries صنایع فلزی
nationalized industries صنایع ملی
thereof=of that متعلق به ان
dependent متعلق
anaclitic متعلق به
appurtenant متعلق
thereof متعلق به ان
industrially از نظر حرف و صنایع
dilettante دوستدارتفننی صنایع زیبا
dilettantes دوستدارتفننی صنایع زیبا
aesthete طرفدار صنایع زیبا
aesthetes طرفدار صنایع زیبا
plastic arts صنایع پلاستیکی یا قالبی
dilettanti دوستدارتفننی صنایع زیبا
increasing cost industry صنایع با هزینههای افزایشی
antitrust یااتحادیههای بزرگ صنایع
heavy goods محصول صنایع سنگین
alary متعلق به بال
arcadian متعلق به ارکاد
attached مربوط متعلق
adamic متعلق به ادم
conventual متعلق بخانقاه
chromic متعلق به کرومیوم
our متعلق بما
therof متعلق بان
hypnic متعلق بخواب
hereof متعلق باین
hempen متعلق به شاهدانه
bridal متعلق بعروس
subscriber's line خط متعلق به مشترک
my متعلق بمن
heraldic متعلق به منادی
industries and mines اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
minerva صنایع یدی خدای پزشکی
protectionist طرفدار حمایت از صنایع داخلی
chamber of commerce اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
cartels اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartel اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
protectionists طرفدار حمایت از صنایع داخلی
It belongs to him personally. متعلق بشخص اوست
subscriber's loop حلقه متعلق به مشترک
ci devant متعلق بدوره سابق
then متعلق بان زمان
acromial متعلق بنوک شانه
waterside متعلق به کناردریا ساحل
oversea متعلق بماوراء دریاها
archiepiscopal متعلق به اسقف بزرگ
eolithic متعلق به اغاز عصرسنگ
guild socialism اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
to protect home industry صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
florulent خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
industrial دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
eia Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
bounties تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
non-human غیر متعلق به نژاد انسان
alar متعلق به پیوندگاه درخت یابرگ
stablemate اسب مسابقه متعلق به یک گروه
epigraphic سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
non human غیر متعلق به نژاد انسان
accipitrine متعلق به مرغان شکاری بازمانند
proprietary متعلق به ملاک وابسته به مالک
hostile متعلق به دشمن خصومت امیز
epigraphical سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
piscary ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
quicquid plantatur solo , solo cedit منضمات و نمائات زمین متعلق به ان است
domains اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
zoon هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
domain اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
this house belong tome این خانه متعلق بمن است
portfolio entry قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
common متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
private متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
transmarine واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
privates متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
no man's land سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
commonest متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
libraries مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
library مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
associated company شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
commoners متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
extra atmospheric متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
euphuism انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
chain store فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain stores فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
preatorian وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
protect home judustry حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
encipher تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
kame تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
vorticism مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
Japonaiserie [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
protectionism دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
dumping صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
neotropical متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
Medici Mamluk rug قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
denationalizing از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
craft revolving fund حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
denationalizes از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalized از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalize از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalising از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalises از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalised از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
pertains مربوط بودن متعلق بودن
individuals منحصر بفرد متعلق بفرد
individual منحصر بفرد متعلق بفرد
appertains مربوط بودن متعلق بودن
appertaining مربوط بودن متعلق بودن
appertained مربوط بودن متعلق بودن
your مربوط به شما متعلق به شما
appertain مربوط بودن متعلق بودن
pertain مربوط بودن متعلق بودن
pertained مربوط بودن متعلق بودن
praetorial متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com