Dictiornary-Farsi | صنایع مصرفی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 129 (7 milliseconds)

English	Persian
consumer industries	صنایع مصرفی


Other Matches

sumptuary law	قانونی که با منع استفاده از بعضی اموال مصرفی جلو مخارج مصرفی زیاد را می گیرد
expendable property	کالای مصرفی اماد مصرفی
maximal oxygen consumption per minute	حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
maximal aerobic power	بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen uptake	حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption	حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
needlessness	بی مصرفی
inputted	مصرفی
input	مصرفی
disutility	بی مصرفی
disposability	مصرفی
key industries	صنایع کلیدی
chemical industries	صنایع شیمیایی
indigenous industries	صنایع بومی
indigenous industries	صنایع محلی
autoconsumption	خود مصرفی
consumer goods	کالای مصرفی
affluent society	جامعه مصرفی
consumption goods	کالاهای مصرفی
coloring agent	رنگ مصرفی
consumption expenditures	هزینههای مصرفی
consumption lending	وام مصرفی
consumption diseconomies	زیانهای مصرفی
consumption credit	اعتبار مصرفی
expendable items	اقلام مصرفی
consumable	ماده مصرفی
food industries	صنایع غذایی
government owned industries	صنایع دولتی
consumer capital	سرمایه مصرفی
consumables	کالاهای مصرفی
consumable stock	موجودی مصرفی
handcraft	صنایع یدی
expendable supplies	کالاهای مصرفی
consumer goods	کالاهای مصرفی
consumer goods	اشیاء مصرفی
nationalized industries	صنایع ملی
utility	صنایع همگانی
consumer's goods	کالای مصرفی
nationalized industries	صنایع دولتی
nonexpendable	غیر مصرفی
primary industries	صنایع اولیه
related industries	صنایع مرتبط
steel industries	صنایع فولادی
imagery	صنایع بدیعی
woodcraft	صنایع چوبی
figure of speech	صنایع ادبی
fine art	صنایع مستظرفه
Consumer ( consrmers ) goods .	کالاهای مصرفی
metal industries	صنایع فلزی
commodity	کالای مصرفی
commodities	کالای مصرفی
handicrafts	صنایع دستی
heavy industry	صنایع سنگین
knowledge industries	صنایع اطلاعاتی
heavy industries	صنایع سنگین
key industries	صنایع اصلی
figures of speech	صنایع بدیعی
There is no market for it in Iran .	درایران مصرفی ندارد
heavy goods	محصول صنایع سنگین
expendable items	اقلام مصرفی شدنی
industrially	از نظر حرف و صنایع
exposure dose	مقدار دوز مصرفی
plastic arts	صنایع پلاستیکی یا قالبی
nondurable consumer goods	کالاهای مصرفی بی دوام
maxvo	حداکثر اکسیژن مصرفی
increasing cost industry	صنایع با هزینههای افزایشی
maxvo	بیشینه اکسیژن مصرفی
government owned industries	صنایع متعلق بدولت
consumption economies	صرفه جوئیهای مصرفی
aesthete	طرفدار صنایع زیبا
consumer durable goods	کالاهای مصرفی بادوام
aesthetes	طرفدار صنایع زیبا
dilettante	دوستدارتفننی صنایع زیبا
dilettanti	دوستدارتفننی صنایع زیبا
commodity market	بازار کالای مصرفی
commodity command	یکان امادکالاهای مصرفی
bar stock	ماده اولیه مصرفی
dilettantes	دوستدارتفننی صنایع زیبا
durable consumption goods	کالاهای مصرفی بادوام
antitrust	یااتحادیههای بزرگ صنایع
consumer durables	کالاهای مصرفی پر دوام
consumer nondurables	کالاهای مصرفی بی دوام
name	کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
protectionist	طرفدار حمایت از صنایع داخلی
make up feed	اب مصرفی دیگ بخار ناو
names	کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
purple passage	نوشته اراسته به صنایع بدیعی
purple patch	نوشته اراسته به صنایع بدیعی
industries and mines	اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
cartel	اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartels	اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
minerva	صنایع یدی خدای پزشکی
protectionists	طرفدار حمایت از صنایع داخلی
consumer price index	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer credit	اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
index of consumer prices	شاخص قیمت کالاهای مصرفی
chamber of commerce	اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
to protect home industry	صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
industrial	دارای صنایع بزرگ اهل صنعت
eia	Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
florulent	خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
consumable	اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
guild socialism	اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
bounties	تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
euphuism	انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
protect home judustry	حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
conspicuious consumption	مصرف افراطی مصرفی که هدفش خودنمائی به دیگران است این اصطلاح اولین بار بوسیله تورستین وبلن اقتصاددان امریکائی
vorticism	مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
real balance effect	اثر پیگو اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مخارج مصرفی
algorithm	قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
algorithms	قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
commodity groups	گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
transubstantiation	اعتقادباینکه نان وشراب مصرفی درایین عشای ربانی مسیحیان هنگام ورود ببدن شخص تبدیل بجسم وخون عیسی میگردد
Japonaiserie	[از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
engels law	ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
protectionism	دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
dumping	صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
autos	توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
auto	توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
unit mill	سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
craft revolving fund	حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
denationalized	از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalised	از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalize	از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalising	از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizing	از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizes	از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalises	از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن