Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
case
صندوق جعبه
cases
صندوق جعبه
Search result with all words
casket
جعبه جواهر صندوق یاتابوت
caskets
جعبه جواهر صندوق یاتابوت
raee show
نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
Other Matches
container
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers
جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
magazines
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
box pass
جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit
جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
oil gear
جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
kit
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
cashing
صندوق
coffers
صندوق
hutch
صندوق
cases
صندوق
box
صندوق
hutches
صندوق
cash office
صندوق
boxes
صندوق
cashes
صندوق
cashed
صندوق
cash
صندوق
case
صندوق
chest set
صندوق
water jacket
صندوق اب
coffer
صندوق
lacunar
صندوق
fund
صندوق
chests
صندوق
chest
صندوق
funded
صندوق
kench
تغار صندوق
trunk
بشکه صندوق
post-boxes
صندوق پست
trunks
بشکه صندوق
loan fund
صندوق وام
cases
پوشانیدن صندوق
ballot box
صندوق ارا
ballot boxes
صندوق ارا
case
پوشانیدن صندوق
pension fund
صندوق بازنشستگی
poor box
صندوق اعانه
postbox
صندوق پست
savings bank
صندوق پس انداز
crate
صندوق مشبک
box type van body
بدنه صندوق
strongbox
گاو صندوق
money box
صندوق اعانه
closet
صندوق خانه
closeted
صندوق خانه
closeting
صندوق خانه
letter drop
صندوق پست
letter box
صندوق پست
money-boxes
صندوق اعانه
closets
صندوق خانه
money-box
صندوق اعانه
letterbox
صندوق مراسلات
letterboxes
صندوق پست
letterboxes
صندوق مراسلات
letterbox
صندوق پست
crates
صندوق مشبک
money box
صندوق دستگیری
bins
جازغالی صندوق
mailboxes
صندوق پست
bank of deposit
صندوق پس انداز
cashier's allowance
کسر صندوق
mailbox
صندوق پست
cash deficit
کسر صندوق
bin
جازغالی صندوق
trustee savings bank
صندوق پس انداز
penny bank
صندوق پس انداز
cash office
دایره صندوق
box maker
صندوق ساز
savings bank
صندوق پس انداز
provident bank
صندوق پس انداز
box caisson
صندوق قالب پی
post-box
صندوق پست
risk money
کسر صندوق
aid fund
صندوق تعاون
caisson
صندوق مهمات
to coffer
در صندوق اندوختن
altar-tomb
صندوق مزار
cash box
صندوق پول
post
صندوق پست تعجیل
cash registers
صندوق پول شمار
cash register
صندوق پول شمار
boxy
بشکل صندوق مشت زن
mess treasurer
متصدی صندوق باشگاه
trunk
چمدان بزرگ صندوق
depositary for a fund
سپرده برای یک صندوق
social insurance fund
صندوق بیمههای اجتماعی
boot
[British E]
صندوق چمدان
[خودرو]
trunk
[American E]
صندوق چمدان
[خودرو]
safecracker
دزد صندوق باز کن
boxlike
بشکل صندوق یاجعبه
orderly bin
صندوق زباله در خیابان
trunks
چمدان بزرگ صندوق
post-
صندوق پست تعجیل
exchanged stabilization fund
صندوق تثبیت ارز
repositories
صندوق تابوت فرف
crates
صندوق بزرگ چوبی
crate
صندوق بزرگ چوبی
gold pool
صندوق مشترک طلا
incase
در صندوق قرار دادن
repository
صندوق تابوت فرف
chested
صندوق یا سینه دار
boot locke
قفل صندوق عقب
posts
صندوق پست تعجیل
unemployment fund
صندوق تامین بیکاری
posted
صندوق پست تعجیل
yegg
دزد صندوق شکن
european monetary fund
صندوق پولی اروپا
caisson
[محفظه یا صندوق زیرآبی]
cash register
صندوق
[محل پرداخت پول]
international monetary fund
صندوق بین المللی پول
pillar box
صندوق پستی ستونی شکل
savings and loan association
صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
IMF
مخفف صندوق بینالمللی پول
community chest
صندوق اعانه برای امورخیریه
cashing
دریافت کردن صندوق پول
cashed
دریافت کردن صندوق پول
cashes
دریافت کردن صندوق پول
feretory
[صندوق آثار مقدس کلیسا]
cash
دریافت کردن صندوق پول
pillar boxes
صندوق پستی ستونی شکل
yeggman
جانی ولگرد دزد صندوق شکن
sales register
صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
fund
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
slop chest
صندوق ملبوس وملزومات کارکنان کشتی
funded
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
mailbox
انباره پیغام های پستی صندوق پست
mailboxes
انباره پیغام های پستی صندوق پست
humidor
صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
safe deposit
صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
letter-box company
شرکتی
[درپناهگاه مالیاتی]
که تنها صندوق پستی دارد
offshore company
شرکت صندوق پستی در خارج از کشور
[ برای سود در مالیات]
rain box
صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
cist
جعبه
boxes
جعبه
hutches
جعبه
hutch
جعبه
case
جعبه
drawers
جعبه
drawer
جعبه
air box
جعبه دم
cases
جعبه
incasement
جعبه
box pass
جعبه رخ ده
hot bus bar
جعبه
cages
جعبه
chests
جعبه
chest
جعبه
kits
جعبه
cage
جعبه
kit
جعبه
chest set
جعبه
box
جعبه
carter
جعبه کارتر
distributing box
جعبه تقسیم
splice box
جعبه تقسیم
socket box
جعبه پریز
distribution box
جعبه انشعاب
busbar
جعبه تقسیم
distribution box
جعبه تقسیم
drive mechanism
جعبه دنده
echo box
جعبه بازاوا
discrimination box
جعبه افتراق
cartridge box
جعبه فشنگ
connection box
جعبه اتصال
coil box
جعبه پیچک
colour box
جعبه رنگ
completed case
جعبه پر شده
cotainer
جعبه باطری
conduit box
جعبه انشعاب
crankcase
جعبه کارتر
decision box
جعبه تصمیم
demolition kit
جعبه تخریب
chain case
جعبه زنجیر
phantom target
جعبه بازاوا
problem box
جعبه مساله
smoke pot
جعبه دودانگیز
steering gear
جعبه فرمان
switching kit
جعبه اتصال
terminal box
جعبه کلم
mirror frame
جعبه اینه
mail box
جعبه پستی
terminal box
جعبه ترمینال
toolbox
جعبه ابزار
skinner box
جعبه اسکینر
shuttle box
جعبه دو سره
puzzle box
جعبه معما
pouch kit
جعبه دارو
repair kit
جعبه تعمیر
panel box
جعبه تابلو
output box
جعبه فیوز
outlet box
جعبه خروجی
outlet box
جعبه دیواری
power pack
جعبه تغذیه
sandtable
جعبه شنی
transmission case
جعبه دنده
gun bag
جعبه توپ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com