English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (16 milliseconds)
English Persian
packing list صورت بسته بندی
Search result with all words
routine برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routinely برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routines برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
Other Matches
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
lineament طرح بندی صورت بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
packing بسته بندی
package بسته بندی
packaged بسته بندی
dunnage بسته بندی
coverings بسته بندی
cover بسته بندی
packaging بسته بندی
covers بسته بندی
packages بسته بندی
pre packing بسته بندی از قبل
packs بسته بندی کردن
wrap بسته بندی کردن
straws پوشال بسته بندی
straw پوشال بسته بندی
trade pack بسته بندی تجاری
packing بسته بندی کردن
parcels بسته بندی کردن
parcel بسته بندی کردن
packet بسته بندی کردن
packets بسته بندی کردن
export packing بسته بندی صادراتی
palletized بسته بندی شده
package holiday مسافرت بسته بندی
packing list فهرست بسته بندی
put up بسته بندی کردن
packing density تراکم بسته بندی
packaging cost هزینه بسته بندی
package tour مسافرت بسته بندی
packed بسته بندی شده
wisp بسته بقچه بندی
wisps بسته بقچه بندی
packing note فهرست بسته بندی
packing note گواهی بسته بندی
all-expense tour مسافرت بسته بندی
parceling بسته بندی کردن
pack بسته بندی کردن
case numbers شماره بسته بندی
put-up بسته بندی کردن
stripping بسته بندی کردن
wraps بسته بندی کردن
break bulk cargo محموله بسته بندی شده
packaged قوطی بسته بندی کردن
contents note فهرست محتوای بسته بندی
expendable packing بسته بندی یکبار مصرف
wrappers بسته بندی کاغذ روپوش
bulk cargo کالای بسته بندی نشده
locker paper کاغذ بسته بندی اغذیه
package قوطی بسته بندی کردن
impaction بهم فشردگی بسته بندی
packingplant محل بسته بندی اجناس
packinghouse محل بسته بندی اجناس
shipping marks علامتهای روی بسته بندی
pre-packed ازقبل بسته بندی شده
food packet جیره بسته بندی شده
wrapper بسته بندی کاغذ روپوش
packages قوطی بسته بندی کردن
case marks علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
wrapper لفاف بسته بندی جلد کتاب
dockets لیست محتوای بسته بندی برچسب
docketing لیست محتوای بسته بندی برچسب
docket لیست محتوای بسته بندی برچسب
wrappers لفاف بسته بندی جلد کتاب
loose issue تدارکات خارج شده از بسته بندی
docketed لیست محتوای بسته بندی برچسب
packed lunch غذایی که به صورت بسته به مدرسه یا سر کار میبرید
corrugated cardboard مقوای محکمی که در بسته بندی بکار می رود
unpack غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacks غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacking غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
bulk stock ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
kraft کاغذ محکم قهوهای رنگ مخصوص بسته بندی
tagboard مقوای محکم بسته بندی وبرچسب زنی وغیره
formation صورت بندی
formulation صورت بندی
case جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
cases جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
form utility کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
skirmisher صورت بندی زنجیری
disposition صورت بندی مرکب
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
packing عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
haul out خارج شدن از صورت بندی
assembly line دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
crate صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
crates صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
assembly lines دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
disposition صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
TCP مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند
indexes لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
unpacks حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpacking حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpack حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
rigs نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
tare وزن بسته بندی وزن وسیله حمل
overpacking دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
stripped علامت گذاری شده بسته بندی شده
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
formation سازمان دادن نیرو تشکیل دادن صورت بندی
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
dangerous goods by road agreement موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
tactical formation یکان تاکتیکی صورت بندی تاکتیکی
packets بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
time 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
multicast packet بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packets روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packet روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
barrage jamming تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
wording جمله بندی کلمه بندی
classification طبقه بندی رده بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
discretionary آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
crossed cheque چک بسته
bundles بسته
shuts بسته
packs بسته
shut بسته
crossed chaque چک بسته
packaged بسته
bundle بسته
bundling بسته
grumous بسته
parcel بسته
strikebound بسته
imperforate بسته
clotty بسته
ice bound یخ بسته
corked بسته
packages بسته
packets بسته
shutting بسته
packet بسته
closed بسته
barred بسته
datagram یچ بسته
kit بسته
stacks بسته
interdependent به هم بسته
package بسته
solids بسته
solid بسته
packed بسته ای
logical یچ بسته
shook بسته
connected بسته
jellied بسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com