English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
protocol صورت جلسه ازمایش
protocols صورت جلسه ازمایش
Other Matches
minute صورت جلسه
minutes صورت جلسه
record صورت جلسه سابقه
protocol صورت جلسه کنفرانس
protocols صورت جلسه کنفرانس
proces verbal صورت جلسه نشست نامه
the rules of protocol قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
minute خلاصه ساختن صورت جلسه نوشتن
sederunt جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
for two weeks جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
use testing ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assays محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
flight test ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
test element دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
soil examination بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
confident test ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
environmental test ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
locals چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
session جلسه
meet : جلسه
meets : جلسه
seance جلسه
meetings جلسه
meeting جلسه
sitting جلسه
sittings جلسه
sessions جلسه
numeric که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
order of the day دستور جلسه
special session جلسه مخصوص
agenda دستور جلسه
reunion تجدید جلسه
reunions تجدید جلسه
agendas دستور جلسه
chairmen رئیس جلسه
nonresident غیرحاضر در جلسه
chairman رئیس جلسه
chairpersons رئیس جلسه
chairperson رئیس جلسه
court session جلسه دادگاه
general meeting جلسه عمومی
meeting انجمن جلسه
in the meeting of d may در جلسه سوم می
public session جلسه علنی
meetings انجمن جلسه
walkouts اعتصاب ,ترک جلسه
convened تشکیل جلسه دادن
walkout اعتصاب ,ترک جلسه
convocation جلسه عمومی دانشجویان
to hold a session جلسه منعقد کردن
spectators مستمعین جلسه دادگاه
to hold a meeting جلسه منعقد کردن
private session جلسه غیر علنی
cabinet council جلسه هیات وزیران
bull session جلسه محاوره ومرور
convening تشکیل جلسه دادن
The meeting was postponed. جلسه را عقب انداختند
convenes تشکیل جلسه دادن
convene تشکیل جلسه دادن
marathon جلسه گروهی طولانی
the house went into secret session مجلس جلسه سری
seance جلسه احضارارواح وغیره
seance جلسه احضار روح
special session جلسه فوق العاده
marathons جلسه گروهی طولانی
sitting in camera جلسه خصوصی دادگاه
sitting in camera جلسه غیر علنی
work out برنامه یک جلسه تمرین
stags جلسه یا مهمانی مردانه
rehearing جلسه دادرسی مجدد
convocations جلسه عمومی دانشجویان
stag جلسه یا مهمانی مردانه
critique جلسه انتقاد بعد ازعملیات
open the meeting رسمیت جلسه را اعلام کردن
presided ریاست جلسه را بعهده داشتن
adjournment احاله رسیدگی به جلسه بعد
presiding ریاست جلسه را بعهده داشتن
adjournments احاله رسیدگی به جلسه بعد
preside ریاست جلسه را بعهده داشتن
critiques جلسه انتقاد بعد ازعملیات
presides ریاست جلسه را بعهده داشتن
critic report گزارش نتیجه جلسه انتقاد
Those who attended the meeting. کسانیکه در جلسه حاضر بودند
to sit درباره موضوعی جلسه کردن
barrage jamming تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
The date of the meeting has been advanced. تاریخ جلسه جلو افتاده است
masters of ceremonies متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
call a metting تعیین وقت و دعوت برای جلسه
committee هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committees هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
master of ceremonies متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
seminar جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
seminars جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
watt واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
quorum حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting. من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
briefings جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
briefing جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
hansardize متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
convoke برای تشکیل جلسه وشورایاکمیسیون دعوت کردن
agenda لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
agendas لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
To conduct a meeting in an orderly manner. جلسه ای رابا نظم وتر تیب اداره کردن
to call a meeting of the board of directors برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
peremptory undertaking تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
national educational computing conferenc جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
walkthrough جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
experiments ازمایش
trial ازمایش
assays ازمایش
trials ازمایش
screening ازمایش
shyest ازمایش
experimented ازمایش
assay ازمایش
testing ازمایش
experimentation ازمایش
experiment ازمایش
examen ازمایش
vetting ازمایش
shying ازمایش
shyer ازمایش
shy ازمایش
shies ازمایش
shied ازمایش
g ازمایش
experimenting ازمایش
tested ازمایش
tests ازمایش
checking ازمایش
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
test case قضیه در ازمایش
weathring test ازمایش فرسایش
quizzes ازمایش کردن
temptation ازمایش امتحان
test cases قضیه در ازمایش
stripping test ازمایش زدودن
temptations ازمایش امتحان
testing time زمان ازمایش
experiencing تجربه ازمایش
experiences تجربه ازمایش
spot test ازمایش فوری
gauged ازمایش کردن
experience تجربه ازمایش
retrials ازمایش مجدد
triaxial test ازمایش سه بعدی
triaxial shear test ازمایش سه محوری
turing's test ازمایش تورینگ
triable ازمایش کردنی
quiz ازمایش کردن
trial and erroe ازمایش و خطا
trial and error ازمایش و خطا
trial and error ازمایش ولغزش
test tube لوله ازمایش
test tubes لوله ازمایش
test piece نمونه ازمایش
probation ازمایش امتحان
test model نمونه ی ازمایش
gauge ازمایش کردن
experimentally از راه ازمایش
examination امتحان ازمایش
examinations امتحان ازمایش
assays ازمایش سنجش
test set دستگاه ازمایش
gaff ازمایش سخت
test bed میز ازمایش
tries سنجیدن ازمایش
try سنجیدن ازمایش
test bed صفحه ازمایش
test room اطاق ازمایش
test specimen نمونه ازمایش
test specimen نمونه ی ازمایش
test series سری ازمایش
test clip گیره ازمایش
stripping test ازمایش زدودگی
assay ازمایش سنجش
tensile test ازمایش کشش
tensile test ازمایش کششی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com