Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
provisional statement
صورت وضعیت موقت
Other Matches
transparent
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparently
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
secondary
وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
station
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stations
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
stationed
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
statement
صورت وضعیت
statements
صورت وضعیت
balance
موازنه صورت وضعیت
credit note
صورت وضعیت اعتباری
credit notes
صورت وضعیت اعتباری
monthly statement
صورت وضعیت ماهیانه
balances
موازنه صورت وضعیت
financial statement
صورت وضعیت مالی
summary of monthly statement
خلاصه صورت وضعیت ماهیانه
primary
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
fall back
دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود
indicator
چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
switches
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switch
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switched
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
control rocket
راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
cellars
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellar
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
suspension of arms
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
protempore
موقت شاغل مقامی بطور موقت
inventory
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
serviceability criteria
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
inverse
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
hartley
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
active status
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
races
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
raced
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
statement of service
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
flag
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
flags
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
holding position
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
devices
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
holding anchorage
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
local
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
printers
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric
که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
barrage jamming
تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
provisional
موقت
pro tempore
موقت
pontoon bridge
پل موقت
temporary
موقت
intrim
موقت
adhoc
موقت
makeshift
موقت
pontoon
پل موقت
pontoons
پل موقت
interim
موقت
provisional
به طور موقت
brettys
سنگر موقت
bretisee
سنگر موقت
bretise
سنگر موقت
bretesse
سنگر موقت
bretex
سنگر موقت
bretess
سنگر موقت
temporalty
بطور موقت
temporary duty
شغل موقت
temporary duty
ماموریت موقت
interim plan
برنامههای موقت
x site
انبار موقت
blackouts
بیهوشی موقت
interim financing
پرداخت موقت
blackout
بیهوشی موقت
modus vivendi
توافق موقت
temporary hardness
سختی موقت
temporary gauge
اشل موقت
temporal life
زندگی موقت
suspensions
اخراج موقت
bridging leon
اعتبار موقت
armistices
صلح موقت
armistice
صلح موقت
provisional scrip
تصدیق موقت
interim certificates
گواهی موقت
debarkation hospital
بیمارستان موقت
short time duty
کار موقت
detention pending trial
حبس موقت
drop tank
تانک موقت
false work
حائل موقت
temporary storage
حافظه موقت
tentative
ازمایشی موقت
bridging leon
وام موقت
suspension
اخراج موقت
temporarily
بطور موقت
tabernacle
پرستشگاه موقت
suspension of arms
اتش بس موقت
lean-tos
پناهگاه موقت
charge d'affaires of the embassy
کاردار موقت
lean-to
پناهگاه موقت
coffer dam
سد انحرافی موقت
protem
موقتا موقت
dazzled
کوری موقت
stopgap
چاره موقت
dazzles
کوری موقت
timbering
چوبست موقت
dazzling
کوری موقت
the pro tem chief
رئیس موقت
dazzle
کوری موقت
temporary storage
انباره موقت
cofferdam
بند موقت
stopgaps
چاره موقت
temporary structures
ساختمانهای موقت
temporary wife
زوجه موقت
buffer
حافظه موقت
temporary works
کارهای موقت
term insurance
بیمه موقت
temporary road
راه موقت
ischemia
کم خونی موقت
kluged
ترسیم موقت
modulus vivendi
قار موقت
temporary marriage
ازدواج موقت
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
cover note
بیمه نامه موقت
convening authority
مقام صلاحیتدار موقت
shells
برنامه خروج موقت
shelling
برنامه خروج موقت
juryrig
برپا کردن موقت
shell
برنامه خروج موقت
provisional scrip
تصدیق موقت سهام
covering note
بیمه نامه موقت
air commodore
سرتیپ موقت هوایی
provisional assignee
مدیر تصفیه موقت
pontoons
پل موقت نظامی زدن
interim injunction
حکم توقیف موقت
provisional order
دستور موقت اداری
lapse
برگشت انحراف موقت
lapses
برگشت انحراف موقت
lapsing
برگشت انحراف موقت
drug holiday
ترک موقت دارو
convening authority
فرماندار موقت نظامی
shadow memory
حافظه ثانوی موقت
provisionally
بطور موقت عجالتا"
transient ischemia
کم خونی موضعی موقت
kludge
سخت افزار موقت
hard
خطای موقت در سیستم
hardest
خطای موقت در سیستم
provisorily
بطور شرطی یا موقت
locumtenens
کفیل جانشین موقت
pontoon
پل موقت نظامی زدن
harder
خطای موقت در سیستم
pontonier
مامور پل موقت سازی
beach dump
انبار موقت ساحلی
rendezvous area
منطقه تجمع موقت
acting sublieutenant
ناوبان دوم موقت
scrip
گواهی نامه موقت
alternate water terminal
بارانداز ابی موقت
pontoneer
مامور پل موقت سازی
parleys
مذاکره درباره صلح موقت
stopgaps
وسیله موقت دریچه انسداد
quia timet
قرار تامین دستور موقت
kludge
سیستم نرم افزار موقت
progress payments
پرداختهای موقت یا علی الحساب
truce
قرارداد متارکه موقت جنگ
time charter
کرایه کردن موقت کشتی
fifo
فضای ذخیره سازی موقت
stopgap
وسیله موقت دریچه انسداد
register
ذخیره موقت دستورات اجرایی
tenancies
مدت اجاره مالکیت موقت
truces
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
registering
ذخیره موقت دستورات اجرایی
registers
ذخیره موقت دستورات اجرایی
truces
قرارداد متارکه موقت جنگ
truce
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
tenancy
مدت اجاره مالکیت موقت
keyboard buffer
حافظه موقت صفحه کلید
parley
مذاکره درباره صلح موقت
parleyed
مذاکره درباره صلح موقت
juryrig
سوار کردن موقت وسایل
parleying
مذاکره درباره صلح موقت
clipboard
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
clipboards
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
print
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
transient
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
dazzles
سوسو زدن کور کردن موقت
dazzled
سوسو زدن کور کردن موقت
transients
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
dazzle
سوسو زدن کور کردن موقت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com