Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
extrasystole
ضربان اضافی قلب
Other Matches
pulse repetition
تجدید ضربان پی امد ضربان
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
surge
ضربان
pulsation
ضربان
ticktack
ضربان
beat
ضربان
surged
ضربان
surges
ضربان
pulsed
ضربان
beats
ضربان
sphygmus
ضربان
tictac
ضربان
throbs
ضربان
throbbed
ضربان
throb
ضربان
throbbing
ضربان
baet
ضربان
fitch
ضربان
pulse
ضربان
ictus
ضربان
beats
ضربان نبض
heartbeat
ضربان قلب
heartbeats
ضربان قلب
beat
ضربان نبض
data pulse
ضربان داده
pulsing
ضربان امواج
pulsation
ضربان ستارهای
pulse repetition
تکرار ضربان
voltage impluse
ضربان ولتاژ
heart rate
ضربان قلب
heart beat
ضربان قلب
beat frequency
فرکانس ضربان
panted
ضربان تپش
panted
ضربان داشتن
pant
ضربان داشتن
impluse frequency
فرکانس ضربان
impluse meter
ضربان سنج
pant
ضربان تپش
pitter patter
چک چک باران و غیره ضربان
pitter-patter
چک چک باران و غیره ضربان
arrhythmic
نامنظمی ضربان نبض
stethoscopes
گوشی ضربان سنج
stethoscope
گوشی ضربان سنج
pulsating star
ستاره ضربان دار
acrotism
فقدان ضربان یا تپش
to skip
[heartbeat]
انداختن یک تپش
[ضربان قلب]
cardiograph
دستگاه ثبت ضربان قلب
tricrotic
ضربان نبض بطورسه ضربهای
My heartbeat is even .
ضربان قلبم منظم است
beats
تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
beat
تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
pacemakers
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemaker
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
to skip
[heartbeat]
حذف کردن یک تپش
[ضربان قلب]
electrocardiogram
ثبت ضربان قلب بوسیله برق
pit a pat
با ضربات تند و متوالی درحال ضربان
electrocardiograph
دستگاه برقی ضربان نگارقلب تپش نگار
eurhythmy
ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
eurythmy
ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
excesses
اضافی
excess
اضافی
overflowed
اضافی
extensions
اضافی
overflow
اضافی
supplementary
اضافی
extension
اضافی
redundant
اضافی
overflows
اضافی
surpluses
اضافی
access
اضافی
overtime
اضافی
floating
اضافی
additional
اضافی
supplemantary
اضافی
supernumerary
اضافی
accessional
اضافی
plus
اضافی
accesses
اضافی
accessing
اضافی
unduly
اضافی
paragogic
اضافی
accessed
اضافی
de trop
اضافی
surplus
اضافی
surplusage
اضافی
relative
اضافی
additional outlet
آبگیر اضافی
adduct
ترکیب اضافی
superimposed
اتش اضافی
overcharge
هزینه اضافی
addition record
رکورد اضافی
additional charges
خرجهای اضافی
additional score
نمره اضافی
additional charges
اتهامات اضافی
adscript
یادداشت اضافی
an a.chapter
یک باب اضافی
auxiliary work
کارهای اضافی
overcharges
هزینه اضافی
overcharging
هزینه اضافی
aditional service
سرویس اضافی
overcharged
هزینه اضافی
boostes pump
پمپ اضافی
ancillary equipment
تجهیزات اضافی
additional
<adj.>
مکمل اضافی
surplus production
تولید اضافی
surplus material
ماده اضافی
supplementary costs
هزینههای اضافی
sunk cost
هزینههای اضافی
spill water
ابهای اضافی
slip sheet
صفحه اضافی
shootoff
مسابقه اضافی
redundant equation
معادله اضافی
poundage
هزینه اضافی
postiche
متن اضافی
overvoltage
ولتاژ اضافی
surplus stock
موجودی اضافی
surplus value
ارزش اضافی
flab
گوشت اضافی
beauty sleep
خواب اضافی
the intercalary month
ماه اضافی
surplus water
ابهای اضافی
overpayment
پرداخت اضافی
overirrigation
ابیاری اضافی
excess stock
مواد اضافی
excess reserves
ذخائر اضافی
excess profit
سود اضافی
excess price
قیمت اضافی
excess pressure
فشار اضافی
excess load
بار اضافی
excess length
طول اضافی
excess capacity
فرفیت اضافی
regulating cell
پیل اضافی
end cell
پیل اضافی
days of grace
مهلت اضافی
excess supply
عرضه اضافی
extra cost
هزینه اضافی
overhead costs
هزینههای اضافی
overestimation
براورد اضافی
intercalary
اضافی افزوده
incremental cost
هزینه اضافی
overhand knot
گره اضافی
extra premium
پاداش اضافی
extra time
وقت اضافی
extra period
وقت اضافی
extra equipment
تجهیزات اضافی
extra duty
خدمت اضافی
extra current
جریان اضافی
climbing lane
خط اضافی در سر بالایی
barrages
وقت اضافی
furthered
اضافی زائد
further
اضافی زائد
surcharges
نرخ اضافی
over
گذشته اضافی
overloads
بار اضافی
overloaded
بار اضافی
surcharge
هزینه اضافی
supplementary
اضافی مکمل
bonuses
پرداخت اضافی
over-
گذشته اضافی
overtime
ساعات اضافی
overtime
وقت اضافی
bonus
پرداخت اضافی
padding
متن اضافی
furthering
اضافی زائد
furthers
اضافی زائد
surcharges
مالیات اضافی
overload
بار اضافی
surtax
مالیات اضافی
sudden-death
وقت اضافی
sudden death
وقت اضافی
surcharge
مالیات اضافی
surcharge
نرخ اضافی
surcharges
هزینه اضافی
barrage
وقت اضافی
extra-
فوق العاده اضافی
extras
فوق العاده اضافی
additions
اسم اضافی ضمیمه
less than carload
وزن بار اضافی
overflow
ابهای اضافی لبریزی
jury sturt
پایه اضافی یا موقتی
motorcar accessories
لوازم اضافی اتومبیل
overflowed
ابهای اضافی لبریزی
overflows
ابهای اضافی لبریزی
addition
اسم اضافی ضمیمه
bonus
پرتاب پنالتی اضافی
bonuses
پرتاب پنالتی اضافی
extra
فوق العاده اضافی
third brush regulation
تنظیم با زغال اضافی
additionally
بطور اضافی یا زائد
surcharges
درصد هزینههای اضافی
incremental cost
هزینه های اضافی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com