English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
bean ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
beans ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
Other Matches
on drive ضربه بسمت توپزن
leg hit ضربه بسمت محدوده توپزن
throw out سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
fine ضربه توپزن به پشت منطقه خود
finest ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fined ضربه توپزن به پشت منطقه خود
comebacker ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
called strick پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
half volley پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
leg before ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
bunter توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
face off رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
backstop توپزن
batsmen توپزن
batsman توپزن
stonewaller توپزن تدافعی
battery توپزن و توپگیر
controls توپزن دقیق
controlling توپزن دقیق
control توپزن دقیق
banjo hitter توپزن ضعیف
batteries توپزن و توپگیر
baulks خطای توپزن
baulking خطای توپزن
baulked خطای توپزن
balks خطای توپزن
balking خطای توپزن
balked خطای توپزن
balk خطای توپزن
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
stumping سوزاندن توپزن کریکت
stumped سوزاندن توپزن کریکت
ground محل ایستادن توپزن
stump سوزاندن توپزن کریکت
ducked اخراج توپزن بی امتیاز
stumps سوزاندن توپزن کریکت
count تعداد امتیاز توپزن
double توپزن 0001امتیازی فصل
doubled توپزن 0001امتیازی فصل
doubled up توپزن 0001امتیازی فصل
defense دفاع توپزن از میله ها
ducks اخراج توپزن بی امتیاز
catcher توپگیر پشت سر توپزن
duck اخراج توپزن بی امتیاز
duckings اخراج توپزن بی امتیاز
dismisses سوزاندن توپزن و اخراج او
counts تعداد امتیاز توپزن
counting تعداد امتیاز توپزن
take a wicket سوزاندن توپزن کریکت
counted تعداد امتیاز توپزن
dismiss سوزاندن توپزن و اخراج او
dismissing سوزاندن توپزن و اخراج او
fine leg محل پشت سر توپزن
blooper پرتاب اهسته توپ به توپزن
out of one's ground تجاوز توپزن از محل ایستادن
night-watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchmen توپزن پایان مسابقه کریکت
ball توپ دور از دسترس توپزن
complete game یک بازی کامل از طرف توپزن
handle the ball دست زدن توپزن به توپ
night watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
beanball توپی که هدف ان سر توپزن باشد
down میله افتاده واخراج توپزن
cleanup توپزن چهارم که معمولا قوی است
coacher یک از دو نفر توپزن تیم بیس بال
sillier بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
silliest بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
silly بیش از حد نزدیک بودن توپگیربه توپزن
opener هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
skittle سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
third man محل توپگیر دور از توپزن کریکت
half century 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
yorked توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
dig in جای پاکندن درزمین ازطرف توپزن
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
inswinger توپی که در هوا با انحنا به سوی توپزن می اید
late cut ضربهای که توپ را به منطقه پشت توپزن می فرستد
send down پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
long off موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
leg glance ضربهای که توپ را مستقیما"به پشت توپزن می فرستد
bowled باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
castles میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
castle میله هایی که توپزن ازان دفاع میکند
cover point محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
square leg محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
leg break بلند شدن توپ از سمت توپزن بطرف میله
brush back پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
long on موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
leg theory روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
long hop توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
leg before wicket حرکت غیرمجاز توپزن در سدکردن راه توپ با پا یا بدن
pitches بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
steals از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
steal از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
off spin چرخش توپ که تغییر سمت نزدیک توپزن میدهد
innings نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
popping crease خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
pitch بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
coacher مامور علامت دادن ازمربی به توپزن فعال بیس بال
designated hitter بازیگر تعیین شده بعنوان توپزن بجای توپ انداز
out مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
outed مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
leg bye امتیاز با دویدن در نتیجه خوردن توپ به بدن توپزن ومنحرف شدن ان
out- مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
bumper توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
bumpers توپی که بعلت فاصله کوتاه اززمین بلندمیشود و به سوی سر و سینه توپزن میرود
placekick ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
byes صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
widest توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wider توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wide توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
outfield محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
chinaman زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
impact ضربه
impacts ضربه
hacks ضربه
shockproof ضد ضربه
double kick دو ضربه پی در پی
hacked ضربه
tit ضربه
brunt ضربه
collision ضربه
collisions ضربه
tits ضربه
hack ضربه
bonk ضربه بر سر
bonked ضربه بر سر
bonking ضربه بر سر
flap ضربه
bonks ضربه بر سر
pulsed ضربه
antiknock ضد ضربه
thuds ضربه
thudding ضربه
thudded ضربه
butt joint ضربه
thud ضربه
flapped ضربه
head ضربه با سر
pulse ضربه
flaps ضربه
pushes ضربه
pushed ضربه
impulse ضربه
push ضربه
impulses ضربه
sole kick ضربه با کف پا
shock ضربه
surges ضربه
strokes ضربه
impluse ضربه
pop ضربه
kick ضربه با پا
stroking ضربه
mishit ضربه بد
strikeless بی ضربه
slugger ضربه زن
shock proof ضد ضربه
sole of the foot kick ضربه با کف پا
blow ضربه
sole trap ضربه با کف پا
blows ضربه
left ضربه چپ
pops ضربه
stroke ضربه
popped ضربه
interrupter ضربه گر
stroked ضربه
kick ضربه
kicked ضربه با پا
kicks ضربه با پا
whang ضربه
shocked ضربه
butting ضربه با سر
yee jupkki ضربه پا
kicking ضربه
shocks ضربه
surged ضربه
kicked ضربه
kicking ضربه با پا
shots ضربه
shot ضربه
kicks ضربه
surge ضربه
clumps ضربه سنگین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com