English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
English Persian
dorro yoop chagi ضربه پا به بغل با چرخش
Search result with all words
undercut ضربه قوسدار با چرخش بعقب
undercuts ضربه قوسدار با چرخش بعقب
flick ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicked ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicking ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicks ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
stop shot ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
Other Matches
waltz three سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
single action یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
rotation چرخش
spin چرخش
whirls چرخش
spins چرخش
whirling چرخش
revolutions چرخش
twirled چرخش
turns چرخش
twirl چرخش
turn چرخش
levorotation چرخش به چپ
whirl چرخش
twirls چرخش
twirling چرخش
wheels چرخش
wheeling چرخش
wheel چرخش
whirlpool چرخش اب
head rolling سر چرخش
revolution چرخش
gyration چرخش
circulation چرخش
gyrations چرخش
circulations چرخش
volte face چرخش
swirl چرخش
wrenched چرخش
whirled چرخش
wrench چرخش
rotational چرخش
trolls چرخش
troll چرخش
swirls چرخش
swirling چرخش
whirlpools چرخش اب
swirled چرخش
wrenches چرخش
volte-face چرخش
chases پایه چرخش
pivot ship ناو چرخش
chased پایه چرخش
chasing پایه چرخش
proper rotation چرخش متعارف
sidespin چرخش انحرافی
chase پایه چرخش
turn-offs محل چرخش
stuffed چرخش توپ
stuff چرخش توپ
rotational post شغل در چرخش
rotatable چرخش پذیر
stuffs چرخش توپ
turn off محل چرخش
turn-off محل چرخش
sidespin چرخش بیک سو
rotational speed سرعت چرخش
radius of giration شعاع چرخش
quartimax rotation چرخش کوارتیماکس
rotation چرخش دوران
concentricity دقت چرخش
pivot point مرکز چرخش
body english چرخش بی اختیار
improper rotation چرخش نامتعارف
wrest چرخش پیچش
wrested چرخش پیچش
wresting چرخش پیچش
wrests چرخش پیچش
high spin چرخش زیاد
conrotatory motion چرخش همسو
cyclostat دستگاه چرخش
disrotatory motion چرخش ناهمسو
radius of gyration شعاع چرخش
gyoradius شعاع چرخش
free rotation چرخش ازاد
fractional turn چرخش کسری
axis of rotation محور چرخش
spin چرخش توپ
rotation مقدار چرخش یک شی
pick and roll ایجاد سد و چرخش
revolutions چرخش دوران
orthogonal rotation چرخش عمودی
optical rotation چرخش نوری
oblique rotation چرخش مایل
revolution چرخش دوران
molecular rotation چرخش مولکولی
upturn چرخش ببالا
magnetic ritation چرخش مغناطیسی
kick turn نیم چرخش
compass swing چرخش خط محوری
angle of rotation زاویه چرخش
spins چرخش به سرعت
spins چرخش توپ
spin چرخش به سرعت
forward dive شیرجه رو به اب با چرخش
rolls چرخش گردش
turnabouts چرخش به یک طرف
upright spin چرخش ایستاده
roll چرخش گردش
revolutions per minute چرخش بر دقیقه
upward rotation چرخش رو به بالا
varimax rotation چرخش واریماکس
twists چرخش بدن
speed of rotation چرخش بر دقیقه
twisting چرخش بدن
pivoting قابل چرخش
turn table میز چرخش
helicopters چرخش در هوا
helicopter چرخش در هوا
rolled چرخش گردش
trepan چرخش انحراف
revs per minute چرخش بر دقیقه
vertical scrolling چرخش عمودی
specific rotation چرخش ویژه
turnabout چرخش به یک طرف
tumbles چرخش اشفتگی
universal با چرخش ازاد
tumbled چرخش اشفتگی
tumble چرخش اشفتگی
twist چرخش بدن
sidespin چرخش توپ
rotational speed چرخش بر دقیقه
topspin چرخش توپ
turning points نقطه چرخش
number of revolutions چرخش بر دقیقه
rev چرخش بر دقیقه
williamson turn چرخش ویلیامسون
rpm چرخش بر دقیقه
turning point نقطه چرخش
oblimax rotation چرخش مایل بیشینه
hinge لولا چرخش لولایی
roll چرخش توپ والیبال
hinges لولا چرخش لولایی
spinning چرخش [گردش] [دوران ]
optical rotatory power قدرت چرخش نوری
optical rotatory dispersion پاشندگی چرخش نوری
type face نوع چرخش یکان
turning circle دایره چرخش ناو
evolution چرخش حرکت دورانی
jet turn چرخش موازی اسکی ها
mutarotation تغییر چرخش نوری
flow process جریان چرخش کار
oblimin rotation چرخش مایل کمینه
rolls چرخش توپ والیبال
vertigo دوار سر چرخش بدور
gyrostatics مبحث چرخش اجسام
half circle چرخش نمیدایره ژیمناست
counter rotate چرخش بالاتنه در پیچ
pivot چرخش حول یک محور
pivoted چرخش حول یک محور
turning point نقطه لولای چرخش
turning points نقطه لولای چرخش
rotational reflection axis محور چرخش انعکاس
spindling چرخش دیسک دستی
hindered rotation چرخش غیر ازاد
pivots چرخش حول یک محور
period of roll زمان تناوب چرخش
caracole نیم چرخش اسب
pivot point نقطه چرخش ناو
full چرخش با پشتک کامل
hindered rotation چرخش ممانعت شده
fullest چرخش با پشتک کامل
rolled چرخش توپ والیبال
pinwheel چرخش از پهلو بدوربارفیکس
loop چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
whirled چرخش یا دوران جریان سیال
whirling چرخش یا دوران جریان سیال
jump spin چرخش با اغاز پرش بهوا
pitches چرخش عمودی وعرضی ناو
pitch چرخش عمودی وعرضی ناو
whirls چرخش یا دوران جریان سیال
switchback چرخش سریع 081 درجه
switchbacks چرخش سریع 081 درجه
flick serve سرو تند و کوتاه با چرخش مچ
ride چرخش ناو روی لنگر
to swirl up بطور چرخش بالا رفتن
swirl گشتن باعث چرخش شدن
swirled گشتن باعث چرخش شدن
entry نقطه شروع پرش یا چرخش
swirling گشتن باعث چرخش شدن
coriolis effect اثرنیروی حاصله از چرخش زمین
swirls گشتن باعث چرخش شدن
doubled دوبار چرخش کامل ژیمناست
looped چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loops چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
backspin چرخش و غلطیدن گوی بعقب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com