English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
electrolytic interrupter ضربه گر الکترولیتی
Other Matches
electrolytic الکترولیتی
electrolytic conduction رسانش الکترولیتی
electrolytic capacitor خازن الکترولیتی
electrolytic condenser خازن الکترولیتی
electrolytic detector اشکارساز الکترولیتی
electrolytic deposition ته نشست الکترولیتی
electrolytic corrosion خوردگی الکترولیتی
electrolytic rectifier یکسوکننده الکترولیتی
electrolytic rectifier یکسوسازی الکترولیتی
anodic oxidation پروسه اکسیداسیون الکترولیتی
electrolytic oxidation process فرایند اکسیداسیون الکترولیتی
electrolytic lighnting arrester برق گیر الکترولیتی
dry electrolytic condenser خازن الکترولیتی خشک
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
stroke ضربه
kicks ضربه
kicks ضربه با پا
kick ضربه
kicking ضربه
push ضربه
pulsed ضربه
sole trap ضربه با کف پا
blow ضربه
kicked ضربه با پا
kick ضربه با پا
pulse ضربه
pushed ضربه
kicking ضربه با پا
blows ضربه
pushes ضربه
kicked ضربه
impluse ضربه
stroked ضربه
impulse ضربه
antiknock ضد ضربه
flaps ضربه
flapped ضربه
flap ضربه
collisions ضربه
impacts ضربه
collision ضربه
impulses ضربه
impact ضربه
strokes ضربه
stroking ضربه
double kick دو ضربه پی در پی
thuds ضربه
tits ضربه
thud ضربه
thudded ضربه
thudding ضربه
butt joint ضربه
brunt ضربه
slugger ضربه زن
shocks ضربه
yee jupkki ضربه پا
whang ضربه
strikeless بی ضربه
tit ضربه
sole of the foot kick ضربه با کف پا
sole kick ضربه با کف پا
pop ضربه
popped ضربه
pops ضربه
shock proof ضد ضربه
bonk ضربه بر سر
bonked ضربه بر سر
bonking ضربه بر سر
shock ضربه
shocked ضربه
shockproof ضد ضربه
bonks ضربه بر سر
hacks ضربه
left ضربه چپ
head ضربه با سر
shot ضربه
shots ضربه
hacked ضربه
surges ضربه
surged ضربه
surge ضربه
mishit ضربه بد
butting ضربه با سر
interrupter ضربه گر
hack ضربه
clumping ضربه سنگین
clumped ضربه سنگین
clump ضربه سنگین
pickiest ضربه زننده
belts ضربه محکم
blasts ضربه انفجار
picky ضربه زننده
blast ضربه انفجار
lash ضربه شلاق
shocked ضربه تکان
fall ضربه فنی
clumps ضربه سنگین
electric shocks ضربه برقی
jolting تکان ضربه
jolts تکان ضربه
drumbeat ضربه طبل
drumbeats ضربه طبل
percussion ضربه زدن
POW صدای ضربه
shock ضربه تکان
POWs صدای ضربه
tossing ضربه بلند
jolt تکان ضربه
electric shock ضربه برقی
sixes ضربه 6 امتیازی
six ضربه 6 امتیازی
shocks ضربه تکان
pickier ضربه زننده
slashes ضربه سریع
tosses ضربه بلند
dubbed ضربه کم جان
jolted تکان ضربه
dubs ضربه کم جان
quash با ضربه زدن
knocks ضربه زدن
delivers ضربه زدن
hammer ضربه زدن
knock ضربه زدن
knocked ضربه زدن
toss ضربه بلند
hammered ضربه زدن
hammers ضربه زدن
whip ضربه زدن
tossed ضربه بلند
whipped ضربه زدن
dub ضربه کم جان
quashed با ضربه زدن
slashed ضربه سریع
slash ضربه سریع
shock waves موج ضربه
shock wave موج ضربه
lashes ضربه شلاق
lashes ضربه مژگان
lashed ضربه شلاق
lashed ضربه مژگان
lash ضربه مژگان
quashes با ضربه زدن
deliver ضربه زدن
lollipop ضربه اسان
lollipops ضربه اسان
belted ضربه محکم
belt ضربه محکم
concussion ضربه مغزی
whips ضربه زدن
inside kick ضربه با روی پا
net shot ضربه لب تور
ni dan geri ضربه دوتایی با پا
overhead stroke ضربه از بالای سر
penalty flick ضربه پنالتی
penalty kick ضربه پنالتی
penalty hit ضربه ازاد
percussion drill مته ضربه ای
piston stroke ضربه پیستون
pulse counter ضربه شمار
pulse transformer مبدل ضربه
pump stroke ضربه پمپ
push shot ضربه فشاری
range of storke ناحیه ضربه
miskick ضربه ضعیف
miscue ضربه نادرست
mikazuki uke ushiro geri ضربه با پشت پا
ipon ضربه فنی
keystroke ضربه کلید
kick with the heel ضربه با پاشنه پا
pivot instep kick ضربه با پاشنه پا
kicker زننده ضربه با پا
kill shot ضربه محکم
lay on ضربه زدن
magneto breaker ضربه گر مگنت
magneto interrupter ضربه گر مگنت
make impulse ضربه وصل
mawashi geri ضربه دورانی پا
mercury interrupter ضربه گر جیوهای
mikazuki geri ضربه با هلال کف پا
rectangular pulse ضربه مستطیلی
scissors kick ضربه قیچی
sevice kick ضربه سرویس
yoko geri ضربه به پهلو
hit list فهرست ضربه
hit lists فهرست ضربه
To receive a blow. ضربه خوردن
yohan nukite ضربه با انگشتان
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com