Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
Other Matches
thermal expansion
انبساط حرارتی
evolution of heat
انبساط حرارتی
dilatation
انبساط حرارتی
dilatometer
دستگاه اندازه گیری انبساط حرارتی
invar
الیاژی از نیکل و اهن باضریب انبساط حرارتی نزدیک صفر
expansion coefficient
ضریب انبساط
coefficient of expansion
ضریب انبساط
temperature coefficient
ضریب حرارتی
spark printer
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
modulus of elasticity
ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
availability factor
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
attenuation factor
ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
convergence factor
ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
design stress resultant
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
probability factor
ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
reduction coefficient
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
charactristics
مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
biquinary notation
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
factor of safety
ضریب تامین ضریب اطمینان
partition coefficient
ضریب توزیع ضریب تقسیم
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
extension
انبساط
expansion loop
خم انبساط
pleasures
انبساط
extensions
انبساط
stretch
انبساط
stretched
انبساط
stretches
انبساط
expansion
انبساط
dilatation
انبساط
pleasure
انبساط
distentions
انبساط
strains
انبساط
strain
انبساط
distension
انبساط
distensions
انبساط
inextensibility
انبساط ناپذیری
free expansion
انبساط ازاد
dilatability
انبساط پذیری
expansion joint
درز انبساط
dilatation
درز انبساط
expansion heat
حرارت انبساط
expansion
گسترش انبساط
heat expansion
انبساط حرارت
expansion diaphragm
دیاگرام انبساط
distensible
انبساط پذیر
expandability
قابلیت انبساط
distensibility
قابلیت انبساط
expandable
قابل انبساط
dilation of time
انبساط زمان
expansibility
قابلیت انبساط
inextension
عدم انبساط
diastole
انبساط قلبی
creep limit
حد انبساط دائمی
expansion rate
اهنگ انبساط
expansiveness
انبساط پذیری
expansile
قابل انبساط
companding
انبساط تراکم
expansion
انبساط بسط
expansion of universe
انبساط جهان
tensile
قابل انبساط
tensions
قوه انبساط
cubical expansion
انبساط حجمی
tension
قوه انبساط
expansion point
درز انبساط
brake expander mechanism
مکانیزم انبساط ترمز
elater
خاصیت انبساط و گسترش
nephelauxetic effect
اثر انبساط ابرالکترونی
d.muscle
ماهیچه انبساط دهنده
dilatability
قابلیت انبساط یا اتساع
invar struts
قطعات فلزی ضد انبساط
expansible
کش امدنی انبساط پذیر
expansibly
بطور قابل انبساط
characteristic expansion time
زمان شاخص انبساط
ballistic coefficient
ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
slice
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slices
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
ductile
قابل انبساط شکل پذیر
strain limit
حد تناسب میان تنش و انبساط
extensometer
دستگاه اندازه گیری انبساط
thermal
حرارتی
volume change of concrete
تغییر حجم بتن حاصل ازانقباض و انبساط
diastasis
استراحت قلب در فاصله بین انقباض و انبساط
thermal ammeter
امپرسنج حرارتی
hot-wired
رشته حرارتی
thermal battery
باطری حرارتی
heat energy
انرژی حرارتی
thermocouple
عنصر حرارتی
heat conductivity
هدایت حرارتی
heat conduction
هدایت حرارتی
thermal devices
ابزارهای حرارتی
thermal effects
اثرات حرارتی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
thermal emission
تابش حرارتی
thermocouple
زوج حرارتی
heating blower
دمنده ی حرارتی
heat loss
گمگشتگی حرارتی
heat sink
انباره حرارتی
heat shield
حفاظ حرارتی
heating
سیستم حرارتی
calorific power
مقدار حرارتی
heating installation
تاسیسات حرارتی
heat supply
منبع حرارتی
heat exchanger
مبدل حرارتی
heat engine
موتور حرارتی
hot wire
رشته حرارتی
hot-wire
رشته حرارتی
thermal shadow
سایههای حرارتی
heat proof quality
ثبات حرارتی
thermal fatigue
خستگی حرارتی
high temperature strength
استحکام حرارتی
heat pulse
پالس حرارتی
thermopile
پیل حرارتی
thermoswitch
سویچ حرارتی
thermoswitch
کلید حرارتی
heating wire
سیم حرارتی
heating tape
نور حرارتی
heating resistor
مقاومت حرارتی
heating power
توان حرارتی
heating mantle
ژاکت حرارتی
heating jacket
ژاکت حرارتی
heat balance
تعادل حرارتی
hot-wiring
رشته حرارتی
heating furnace
کوره حرارتی
ablating material
سپر حرارتی
heat treatment
عملیات حرارتی
heat capacity
فرفیت حرارتی
thermal switch
سویچ حرارتی
thermal protection
محافظت حرارتی
thermal printer
چاپگر حرارتی
thermal power
توان حرارتی
thermal radiation
تابش حرارتی
hot-wires
رشته حرارتی
thermal power
مقدار حرارتی
thermal radiation
تشعشع حرارتی
hot shortness
شکنندگی حرارتی
thermal instability
ناپایداری حرارتی
thermal stress
تنش حرارتی
fixed bridge
پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
expanding cement
سیمانی که زیر اب سفت میشود سیمان قابل انبساط
heat treating furnace
کوره عملیات حرارتی
induction heat treatment
عملیات حرارتی القائی
precipitation heat treatment
عملیات حرارتی رسوبی
internal thermal resistance
مقاومت حرارتی داخلی
heat treating department
دپارتمان عملیات حرارتی
heat treatable
قابل عملیات حرارتی
low heat value
مقدار حرارتی پایین
heat treating property
خاصیت عملیات حرارتی
heat treatment crack
ترک عملیات حرارتی
continous heating furnace
کوره حرارتی دائمی
heat treating
تشویه حرارتی فولاد
solution heat treatment
عملیات حرارتی محلول
heating coil
سیم پیچ حرارتی
thermo plasticity
شکل پذیری حرارتی
austemper
سخت گردانی حرارتی
thermal conductivity
رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal shadow
سایه روشن حرارتی
thermic
وابسته بگرما حرارتی
thermit fusion welding
جوشکاری ذوبی حرارتی
high temperature steel
فولاد با ثبات حرارتی
heating zone
منطقه یا ناحیه حرارتی
convection
ارزش حرارتی همبرداری
heating element
المان یا عنصر حرارتی
hot wire meter
امپر سنج حرارتی
heat insulation
عایق کاری حرارتی
radiant
تشعشع کننده حرارتی
heat resisting steels
فولادهای مقاوم حرارتی
heat treating equipment
تاسیسات عملیات حرارتی
thermonuclear
بمب هستهای حرارتی
bogie hearth furnce
کوره حرارتی گردان
hot working steel
فولاد عملیات حرارتی
temperature stress
تنش حرارتی یا دمایی
hot working die
ابزار عملیات حرارتی
radiant exposure
پخش حرارت یا انرژی حرارتی
dewar
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
heat treat
انجام دادن عملیات حرارتی
critical heat flux ratio
نسبت شار حرارتی بحرانی
high frequency heating equipment
تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
thermit pressure welding
روش جوشکاری فشاری حرارتی
heat treatable steel
فولاد قابل عملیات حرارتی
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
hot wire instrument
دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
reactor
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
The heating doesn't work.
این سیستم حرارتی کار نمیکند.
reactors
دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
thermojet
نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
Is there heating?
آیا سیستم حرارتی وجود دارد؟
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
radiant exposure
وسیله عکسبرداری مادون قرمز یا انرژی حرارتی
heat resisting quality
حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
bi fuel
موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
achalasia
عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
stirling cycle
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com