English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English Persian
correction coefficient ضریب تصحیح
correction factor ضریب تصحیح
Search result with all words
k , transfer ضریب تصحیح برد توپ
map k ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
range k ضریب تصحیح برد
range k ضریب تصحیح کای برد
Other Matches
range disk صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
modulus of elasticity ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
availability factor ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
attenuation factor ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
convergence factor ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
wind correction تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
correction index جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
design stress resultant تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
probability factor ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
reduction coefficient ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
charactristics مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
biquinary notation دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
factor of safety ضریب تامین ضریب اطمینان
partition coefficient ضریب توزیع ضریب تقسیم
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
swinging the compass تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
scale factor ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
corrector وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
slices ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slice ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
ballistic coefficient ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
editing تصحیح
compensations تصحیح
rectification تصحیح
compensation تصحیح
It was corrected. تصحیح شد.
correction تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code کد تصحیح
amendments تصحیح
amendment تصحیح
tam quam تصحیح حکم
error correcting code کد تصحیح خطا
emendate تصحیح کردن
up-to-date تصحیح شده
sag correction تصحیح انحراف
rectified تصحیح کردن
correction تصحیح می کنم
deflection correction تصحیح سمت
bugging تصحیح یک برنامه
patch تصحیح در یک برنامه
refine تصحیح کردن
correction thermometer دماسنج تصحیح
skew correction تصحیح گوشهای
refines تصحیح کردن
temperature correction تصحیح دمایی
redress تصحیح التیام
redressed تصحیح التیام
redresses تصحیح التیام
rectifies تصحیح کردن
emendable قابل تصحیح
corrected تصحیح شده
up to date تصحیح شده
checking کد تصحیح خطا
correctable قابل تصحیح
proofread تصحیح کردن
patches تصحیح در یک برنامه
error correction تصحیح خطا
proofreading تصحیح کردن
compensating magnet مغناطیس تصحیح
magnetic compensatory مغناطیس تصحیح
compensation of compass تصحیح قطبنما
bugs تصحیح یک برنامه
corrects تصحیح کردن
program correctness تصحیح برنامه
correcting تصحیح کردن
gamma correction تصحیح گاما
correct تصحیح کردن
reformed تصحیح شده
bug تصحیح یک برنامه
proofreads تصحیح کردن
frequency correction تصحیح فرکانس
red pencil تصحیح کردن
rectify تصحیح کردن
attenuation compensation تصحیح اعوجاج
compass compensation تصحیح قطب نما
incorrect تصحیح نشده معیوب
impluse correction تصحیح ضربه جریان
pincushion magnets مغناطیسهای تصحیح بالشتک
gun displacement تصحیح جای توپ
stevenson schomaker correction تصحیح استیونس- شوماکر
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
chart correction card کارت تصحیح نقشه
range disk میز تصحیح مسافت
range correction تصحیح برد سلاح
range correction تصحیح برد تیراندازی
errata sheet برگ تصحیح اشتباه
ARQ سیستم تصحیح خطا
copyreader تصحیح کننده مقاله
adjusted valve مقدار تصحیح شده
layers ل تصحیح خطا باشد
layer ل تصحیح خطا باشد
corrected azimuth گرای تصحیح شده
corrected defelection سمت تصحیح شده
deflection board تابلو تصحیح سمت
rectifiable قابل تصحیح یا جبران
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
reconstitute تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituting تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
modes که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
reconstituted تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitutes تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
mode که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
edit تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
edited تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
corrective maintenance یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
drafted کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
rectification تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
drafts کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
edited تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
edit تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
Proof – reading. غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
range board طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
complementary range برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
draft کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
EDAC سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
insert mode حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
debugged آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
z correction تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
failure شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
failures شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
tactical diversions تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
debug آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debugs آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
correctional custudy روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
envelope بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
slips لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slip لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slipped لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
envelopes بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
check مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checks رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digits عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checked رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
digit عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
gyrolog دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
checked مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
detect خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detected خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detects خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
control rocket راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
link طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
circularization تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
Microcom Networking Protocol سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
factor ضریب
factors ضریب
coefficients ضریب
phi coefficient ضریب فی
ratio ضریب
ratios ضریب
module ضریب
modules ضریب
coefficient ضریب
modulus ضریب
MNP 0 پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
conditioning اصلاح مشخصههای اطلاعات در یک خط انتقال صدا ازطریق تصحیح خصوصیات فازدامنه تقویت کنندههای خط شایسته سازی
MNP سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود
preventative بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
input/output پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
preventive بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
impedance factor ضریب ناگذرایی
load factor ضریب بار
impact factor ضریب تشدید
interefernce factor ضریب پارازیت
kill factor ضریب تلفات
kill factor ضریب کشندگی
lag coefficient ضریب تاخیر
lagragne multiplier ضریب لاگرانژ
lift coefficient ضریب برا
liquidity ratio ضریب نقدینگی
impact coefficient ضریب ضربه
index of refraction ضریب انکسار
integral action factor ضریب انتگرال
impermeability factor ضریب نفوذناپذیری
index of fraction ضریب انکسار
index of refraction ضریب شکست
infiltration coefficient ضریب تراوش
inductance ضریب القاء
internal transmittance ضریب انتقال
infiltration coefficient ضریب نفوذناپذیری
influence value ضریب تاثیر
imaginary figure ضریب موهومی
impact factor ضریب برخورد
impact factor ضریب ضربه
image propagation factor ضریب انتقال
economy factor ضریب اقتصادی
distribution coefficient ضریب تقسیم
distotion factor ضریب کج شدگی
distortion factor ضریب اعوجاج
dissipative factor ضریب اتلاف
dispersion coefficient ضریب پراکندگی
diffusivity ضریب پخش
diffusion coefficient ضریب پخش
distribution factor ضریب توزیع
diversion factor ضریب انحراف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com