English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
acid test ratio ضریب قدرت پرداخت
Other Matches
attenuation factor ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
power factor ضریب قدرت
acidity coefficient ضریب قدرت اسیدی
oxygen ration ضریب قدرت اسیدی
dielectric power factor ضریب قدرت دی الکتریکی
insulation power factor ضریب قدرت عایق بندی
cogency قدرت ضریب هشیاری زور
scaling law ضریب محاسبه قدرت بمب اتمی
solvency قدرت پرداخت دین
equal sacrifice theory مالیات بایدمتناسب با قدرت پرداخت افرادباشد
acid test آزمایش قدرت پرداخت آزمون درجه نقدینگی
conductance ضریب هدایت قدرت هدایت
modulus of elasticity ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
availability factor ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
convergence factor ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
empowers صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowered صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
design stress resultant تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
probability factor ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
reduction coefficient ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
charactristics مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
progress payment پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
creativeness قدرت خلاقه قدرت ابداع
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
biquinary notation دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
factor of safety ضریب تامین ضریب اطمینان
partition coefficient ضریب توزیع ضریب تقسیم
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
usance مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
dictatorship of proletariat اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
countervailing power قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fate پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fates پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage کسری پرداخت کسر پرداخت
scale factor ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
tax evasion عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
ransom وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
ransoms وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ballistic coefficient ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
slices ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slice ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
radar discrimination قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
carnet اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
claim for indemnification ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
ability to pay principle of taxation اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
subscribing تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
dividend warrant چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
energies قدرت
strenght قدرت
sovereignty قدرت
might قدرت
vigour قدرت
zing قدرت
powers قدرت
tension قدرت
capability قدرت
godown قدرت
strength قدرت
inauthoritative بی قدرت
force قدرت
forces قدرت
forcing قدرت
posse قدرت
nerve قدرت
nerves قدرت
commanding با قدرت
strong-arm قدرت
strong arm قدرت
posses قدرت
abilities قدرت
ability قدرت
authority قدرت
strengths قدرت
energy قدرت
tensions قدرت
potency قدرت
will power <idiom> قدرت
vim قدرت
power takeoff قدرت
vis قدرت
powered قدرت
vigor قدرت
power قدرت
powering قدرت
factors ضریب
factor ضریب
modules ضریب
module ضریب
coefficient ضریب
ratios ضریب
ratio ضریب
phi coefficient ضریب فی
modulus ضریب
coefficients ضریب
solvency قدرت حلالپوشی
high power engine موتورپر قدرت
horse power قدرت اسب
stock car قدرت و دوام
stock-car قدرت و دوام
stock-cars قدرت و دوام
high power microscope میکروسکوپ پر قدرت
authority مرجع قدرت
great power کشور با قدرت
discourses قدرت استقلال
high powerd money پول پر قدرت
high power transformer ترانسفورماتور قدرت
high power transistor ترانزیستور قدرت
conveying capacity قدرت انتقال
imperium قدرت مطلقه
ionic strength قدرت یونی
combat power قدرت رزمی
full تمام قدرت
input power قدرت ورودی
fullest تمام قدرت
low power stage طبقه کم قدرت
dielectric strength قدرت دی الکتریک
low power transistor ترانزیستور با قدرت کم ترانزیستور کم قدرت
authoritarianism قدرت طلبی
cogency قدرت عقیده
posse قدرت قانونی
posses قدرت قانونی
discourse قدرت استقلال
increase of power افزایش قدرت
staying power طاقت قدرت
dynamism قدرت تحرک
detectability قدرت اشکارسازی
rod میله قدرت
rods میله قدرت
leverage قدرت نفوذ
on در اوج قدرت
acidity قدرت اسیدی
economic potential قدرت اقتصادی
economic power قدرت اقتصادی
effective power قدرت موثر
cutting power قدرت برش
cutting capacity قدرت برش
emissive power قدرت صدور
driving power قدرت محرکه
damping power قدرت میرایی
heavens قدرت پروردگار
detection range قدرت اکتشافی
diagonal power قدرت قطری
dielectric power قدرت دی الکتریکی
superpowers ابر قدرت
superpower ابر قدرت
deglutition قدرت بلع
enterprise قدرت اقدام
enterprises قدرت اقدام
heaven قدرت پروردگار
engine performance قدرت موتور
engine power قدرت موتور
power failures قطع قدرت
sights قدرت دید
sight قدرت دید
hands قدرت توپگیری
generator output قدرت مولد
firepower قدرت شلیک
omnipotence قدرت مطلق
gripping power قدرت مهارکنندگی
heam yoei vooly تئوری قدرت
heavy current circuit breaker کلید قدرت
power switch کلید قدرت
power failure قطع قدرت
omnipotence قدرت تام
countervailing power قدرت همسنگ
authoritarian قدرت طلب
authoritarians قدرت طلب
explosive energy قدرت انفجار
explosive force قدرت انفجار
fasces قدرت مجازات
fire power قدرت اتش
fire power قدرت تیراندازی
fluxing power قدرت سیلان
hiding power قدرت پوشش
destructivity قدرت تخریب
prepotence قدرت کامل
prepotency قدرت کامل
absorption power قدرت جذب
seapower قدرت دریایی
sea power قدرت بحری
scepter قدرت یا اقتدارسلطنتی
scattering power قدرت پراکندگی
power transmission انتقال قدرت
power test ازمون قدرت
source of power منبع قدرت
power loss گمگشتگی قدرت
power outege قطع قدرت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com