Dictiornary-Farsi | ضعف درنتیجه تب دق یا سل نخاع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 76 (6 milliseconds)

English	Persian
tabescence	ضعف درنتیجه تب دق یا سل نخاع


Other Matches

tabetic	دچارت ب دق یاسل نخاع بیماری تب یادق یاسل نخاع
medulla spinalis	نخاع
the spinal cord	نخاع
dorsal tabes	سل نخاع
spinal cords	نخاع
spinal marrow	نخاع
spinal cord	نخاع
myelitis	ورم نخاع
spinal cords	نخاع شوکی
afterbrain	مبداء نخاع
spinal cord	نخاع شوکی
neural cannal	مجرای نخاع
foramen magnum	مجرای نخاع
cerebral peduncles	ساعدین مبدا نخاع
cerebellar peduncles	فخذین مبدا نخاع
medullar	شبیه نخاع مغزینهای
medullary	شبیه نخاع مغزینهای
spinal cords	مغز حرام نخاع شوکی
spinal cord	مغز حرام نخاع شوکی
cerebrospinal	مربوط به نخاع ومغز مغزی نخاعی
subsequently <adv.>	درنتیجه
thereupon <adv.>	درنتیجه
as a consequence <adv.>	درنتیجه
in this manner <adv.>	درنتیجه
in consequence <adv.>	درنتیجه
by implication <adv.>	درنتیجه
hence <adv.>	درنتیجه
in this way <adv.>	درنتیجه
whereby <adv.>	درنتیجه
thus [therefore] <adv.>	درنتیجه
therefore <adv.>	درنتیجه
in this wise <adv.>	درنتیجه
in this vein <adv.>	درنتیجه
for this reason <adv.>	درنتیجه
in this sense <adv.>	درنتیجه
in so far <adv.>	درنتیجه
insofar <adv.>	درنتیجه
by impl <adv.>	درنتیجه
for that reason <adv.>	درنتیجه
as a result of this <adv.>	درنتیجه
in this respect <adv.>	درنتیجه
consequently <adv.>	درنتیجه
thereupon	درنتیجه
along of	درنتیجه
from	درنتیجه
in consequence of	درنتیجه
thereat <adv.>	درنتیجه
they fought with courage	درنتیجه
as a result <adv.>	درنتیجه
at that [at that provocation] <adv.>	درنتیجه
therewith	فورا درنتیجه ان
hereupon	درنتیجه این
even tual	درنتیجه اینده
tabitude	ضعف درنتیجه تب دق
in the wake of <idiom>	درنتیجه ،شرح ذیل
what with <idiom>	برای اینکه ،درنتیجه
homogeny	همانندی درنتیجه داشتن یک اصل
double or quits	بازی ای که درنتیجه ان بردوباخت یادوبرابریاازادمیشود
senile keratosis	کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
it will wear to your shape	بپوشیدبهترمیشود درنتیجه پوشیدن قالب تن شما خواهد شد
quaker's meeting	انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
engram	اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند
engramme	اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند
center fire	اتش درنتیجه ضربه سوزن یاچخماق به مرکز فشنگ
haplosis	تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
hear footsteps	عدم توجه به وفیفه درنتیجه نزدیک شدن حریف
issue of fact	نکته موضوع بحث که درنتیجه انکار مطلبی پیدامیشود
avulsion	جدا شدن زمینی از یک ملک و پیوستن بملک دیگر درنتیجه سیل یا تغییرمسیررودخانه
lion heart	مواد فلزی که درنتیجه قال کردن معدن بدست می ایدوتااندازهای ناپاک است
income elasticity of demand	تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
aliasing	اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
sense probe	مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
hug the rail	غلطیدن یا بلندشدن گوی کنارلبه خارجی میز بیلیارد درنتیجه پیچش گوی
embryophyte	گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
anti servo tab	بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد