English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
patriciate طبقه اشراف مقام بزرگ زادگان واشراف
Other Matches
blue blood عضو طبقه اشراف
middle classes طبقه ما بین اشراف وطبقه پایین
middle class طبقه ما بین اشراف وطبقه پایین
patriarchate مقام بطریق یا اسقف بزرگ
portfolio کیف چرمی بزرگ مقام
portfolios کیف چرمی بزرگ مقام
outclasses دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclass دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassing دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassed دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
ranking دارای مقام بزرگ و عالی رتبه بندی
posterity زادگان
descendent اولاد زادگان
descendant اولاد زادگان
aristocrate اشراف
noblesse اشراف
aristocracies اشراف سالاری
aristocracies طبقهء اشراف
aristocrats طرفدارحکومت اشراف
aristocracy طبقهء اشراف
aristocracy اشراف سالاری
aristocrat طرفدارحکومت اشراف
optimates گروه اشراف
aristocrats اشراف زاده
aristocrat اشراف زاده
entresol طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
aristocrate طرفدار حکومت اشراف
aristocrat عضو دستهء اشراف
aristocrats عضو دستهء اشراف
lower classes طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower class طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
junkerdom عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
junkerism عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
My grandparents are six feet under. <idiom> پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
museum piece آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
grand tour سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tours سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
aristocracies حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
aristocracy حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
stratify طبقه طبقه کردن
so large چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent پدر بزرگ یا مادر بزرگ
embassage مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
cray نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
blue blood نجیب زاده اشراف زاده
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
status مقام
authority مقام
equipotential هم مقام
foothole مقام
pews مقام
position مقام
places مقام
place مقام
placing مقام
eminency مقام
pew مقام
positioned مقام
stand مقام
functioned مقام
setting مقام
eminence مقام
settings مقام
standing مقام
rete مقام
stature مقام
functions مقام
function مقام
stage مقام
stages مقام
pank مقام
connexions مقام
connection مقام
office مقام
offices مقام
opposite number هم مقام
paripassu هم مقام
dignity مقام رتبه
papal dignity مقام پاپ
post- مقام مسئولیت
posted مقام مسئولیت
posts مقام مسئولیت
substituting قائم مقام
substituted قائم مقام
substitute قائم مقام
placer مقام دار
post مقام مسئولیت
stations مقام مستقرکردن
marquess مقام مارکیز
first water بالاترین مقام
shrievalty مقام ومنصب
doctors of eminence پزشکان پر مقام
priorate مقام اسبق
senatorship مقام سناتوری
see of rome مقام پاپ
place مقام رتبه
roll stand مقام نورد
places مقام رتبه
placing مقام رتبه
professoriat مقام استادی
prelacy مقام اسقفی
station مقام مستقرکردن
stationed مقام مستقرکردن
marquesses مقام مارکیز
officeholder شاغل مقام
kaiserdom مقام قیصر
locums قائم مقام
office-holders صاحب مقام
vicar قائم مقام
vicars قائم مقام
deputies قائم مقام
deputy قائم مقام
locum قائم مقام
reinstatement تثبیت در مقام
khedivate مقام خدیو
oldman مقام فرماندهی
khediviate مقام خدیو
eminently با علو مقام
A musical tone . مقام ( درموسیقی )
status symbols علامت مقام
status symbol علامت مقام
office-holder صاحب مقام
Highness بلندی مقام
high-class والا مقام
viziership مقام وزارت
vizierate مقام وزارت
viscounty مقام ویکنت
man of place صاحب مقام
mastership مقام استادی
positioned مرتبه مقام
men of position صاحبان مقام
locumtenens قائم مقام
wardenship مقام ریاست
Highnesses بلندی مقام
dignitaries عالی مقام
in power صاحب مقام
dignitary عالی مقام
kingship مقام سلطنت
ducal مقام دوک
knight errantry مقام سلحشوری
position مرتبه مقام
subsitute قائم مقام
marquis مقام مارکیز
titles اسم مقام
eminent والا مقام
professorship مقام استادی
professorships مقام استادی
receivership مقام امانت
preferment مقام افتخاری
vice-chancellors قائم مقام
vice-chancellor قائم مقام
colonelcy مقام سرهنگی
vice chancellor قائم مقام
defensive مقام تدافع
knighthood مقام سلحشوری
knighthoods مقام سلحشوری
editorship مقام سردبیری
capacity استعداد مقام
baronage مقام بارونی
attorneyship مقام وکالت
bishopric مقام اسقفی
rank سلسله مقام
ranked سلسله مقام
ranks سلسله مقام
stating مقام ورتبه
states مقام ورتبه
stated مقام ورتبه
state- مقام ورتبه
papacy مقام پاپی
state مقام ورتبه
capacities استعداد مقام
title اسم مقام
priesthood مقام کشیش
surrogate قائم مقام
duumvir شریک مقام
commandery مقام فرماندهی
deplume از مقام انداختن
successor قائم مقام
much عالی مقام
directorates مقام مدیریت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com