Dictiornary-Farsi | طبقه فوقانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (11 milliseconds)

English	Persian
superstratum	طبقه فوقانی


Search result with all words

stratosphere	طبقه فوقانی جواز 11 کیلومتر ببالا
turf	طبقه فوقانی خاک مرغزار
the upper storey	طبقه فوقانی مخ
Other Matches

crankcase upper half	قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
entresol	طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
intermediate	آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower classes	طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower class	طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
defense classification	طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
superjacent	فوقانی
upper limit	حد فوقانی
upper	فوقانی
uppers	فوقانی
top	فوقانی
downgraded	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
top layer	لایه فوقانی
upper bowl	جام فوقانی
top edge	لبه فوقانی
top die	حدیده فوقانی
superstructures	ساختمان فوقانی
superstructure	ساختمان فوقانی
top view	نمای فوقانی
capital	فوقانی راسی
upper beam	تیر فوقانی
topstone	سنگ فوقانی
superstructures	روساخت بنای فوقانی
superstructure	روساخت بنای فوقانی
freeboard	بدنه فوقانی ناو
skysail	بادبان فوقانی کشتی
furnace dome	قسمت فوقانی کوره
furnace top	قسمت فوقانی کوره
upside	قسمت بالایی فوقانی
upper room	بالاخانه اطاق فوقانی
fan light	پنجره کوچک فوقانی
head gate	دریچه فوقانی کانال
pile head	قسمت فوقانی شمع
roundhouse	عرشه فوقانی کشتی
top hamper	اتصالات فوقانی ناو
mesocline	لایه فوقانی مزوسفر
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor.	ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
altar-slad	[سنگ رویه فوقانی محراب]
headers	قسمت فوقانی اجر کله
header	قسمت فوقانی اجر کله
altar-stone	[سنگ رویه فوقانی محراب]
uppish	باد در خیشوم انداز فوقانی
chemosphere	ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
hurricane deck	عرشه سبک فوقانی کشتی
poop deck	عرشه کوچک فوقانی کشتی
acropodium	سطح فوقانی پای پرندگان
upstairs	دراشکوب بالا ساختمان فوقانی
topsides	قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
taffrail	قسمت فوقانی ومسطح عقب کشتی
head board	تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
top of the loom	قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
fastigium	راس قسمت فوقانی بطن چهارم
aurora	پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
wax	واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxes	واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxed	واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
security classification	طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification	از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation	علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
biconvex	بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
jibstay	قسمت فوقانی تیر که بادبان یک گوشه روی ان قرار می گیرد
ozonosphere	لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
bow string truss	خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
stratify	طبقه طبقه کردن
cumulo nimbus	ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
upper surface blowing	دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطح فوقانی بال
chapman region	منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
army class manager activity	سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification	طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications	طبقه بندی کردن طبقه بندی
chine	عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
black concept	علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
overpasses	گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpass	گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
floors	طبقه
two storeyed	دو طبقه
rank	طبقه
ranked	طبقه
ranks	طبقه
ranges	طبقه
folium	طبقه
grade	طبقه
first class	طبقه یک
laminate	طبقه طبقه
story	طبقه
grades	طبقه
stage	طبقه
storey	طبقه
storeys	طبقه
stories	طبقه
ilk	طبقه
strips	طبقه
genre	طبقه
genres	طبقه
stepless	بی طبقه
storey=story	طبقه
lain	طبقه
single stage	یک طبقه
stages	طبقه
of all sorts	از هر طبقه
pigeonhole	طبقه
phase	طبقه
phased	طبقه
phases	طبقه
category	طبقه
floor	طبقه
floored	طبقه
straticulate	طبقه طبقه
ranged	طبقه
classed	طبقه
general	طبقه
class	طبقه
generals	طبقه
stratum	طبقه
grain	طبقه
layer	طبقه
layers	طبقه
castes	طبقه
caste	طبقه
range	طبقه
beds	طبقه ته
bed	طبقه ته
bed	طبقه
beds	طبقه
story=storey	طبقه
classes	طبقه
course	طبقه
classing	طبقه
coursed	طبقه
courses	طبقه
category	طبقه نگهداری
category	طبقه افراد
category	طبقه اجناس
castes	طبقه منفصل
declass	جداکردن از طبقه
grading	طبقه بندی
heaviside layer	طبقه هویساید
e layer	طبقه هویساید
nobility	طبقه نجبا
bourgeoisie	طبقه سوداگر
the second storey	طبقه دوم
exploited class	طبقه بهره ده
caste	طبقه منفصل
assortments	طبقه بندی
assortment	طبقه بندی
toiling class	طبقه رنجبر
systemization	طبقه بندی
class interval	حدود طبقه
peasntry	طبقه روستایان
ruling class	طبقه حاکم
second flour	طبقه دوم
bourgeois class	طبقه بورژوا
bourgeois class	طبقه سوداگر
semibasement	طبقه زیر
class iv supplies	اماد طبقه 4
class interval	فاصله طبقه
basement storey	طبقه زیرزمین
roturier	از طبقه عوام
power output stage	طبقه خروجی
class interval	دامنه طبقه
class limits	حدود طبقه
class ii supplies	اماد طبقه 2
class ii property	اموال طبقه 2
class ii property	کالای طبقه 2
class of suplies	طبقه کالاها
class v supplies	اماد طبقه 5
class i supplies	اماد طبقه 1
class i property	اموال طبقه 1
class i property	کالای طبقه 1
social class	طبقه اجتماعی
aves	طبقه مرغان
subclass	زیر طبقه
subordinate class	طبقه وابسته
substratum	طبقه زیر
substratum	پی طبقه زیر
peerages	طبقه لردها
peerage	طبقه لردها
converter stage	طبقه مبدل
superordinate class	طبقه فراگیر
non producing class	طبقه نامولد
subclass	طبقه فرعی
classless society	جامعه بی طبقه
spectral class	طبقه بینابی
ionosphere	طبقه یونسفر
lower class	طبقه پایین
stratification	طبقه بندی
abovestairs	طبقه بالا
stratiform	طبقه مانند
divisions	طبقه بندی
division	طبقه بندی
stratiform	طبقه وار
upper class	طبقه مرفه
layer of rock	طبقه سنگی
mezzanine	نیم طبقه
classification	طبقه بندی
laboring class	طبقه کارگر
proletariat	طبقه رنجبر