Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
general practitioner
طبیب امراض عمومی
Other Matches
to go to this doctor and that
پیش این طبیب وان طبیب رفتن
geriatrics
رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
peahens
طبیب طب
aesculapian
طبیب
physicians
طبیب
physician
طبیب
peahen
طبیب طب
esculapian
طبیب
medico
پزشک طبیب
coroner
طبیب قانونی
certificate of a doctor
تصدیق طبیب
witch doctors
جادو گر و طبیب
medic
دارویی طبیب
witch doctor
جادو گر و طبیب
crocus
طبیب شارلاتان
medical examiner
طبیب قانونی
coroners
طبیب قانونی
crocuses
طبیب شارلاتان
general quarters
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introducing
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
syphilologist
طبیب ویژه گرسفلیس
syphilologist
طبیب متخصص کوفت
leech
زالو انداختن طبیب
leeches
زالو انداختن طبیب
common hardware
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
An apple a day keeps the doctor away.
<proverb>
غذای خوب طبیب را فراری می دهد.
luke
نام طبیب پولس رسول که انجیل لوقا بدومنسوب است
general orders
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose
کارهای عمومی مصارف عمومی
occupation disease
امراض حرفهای
dermatosis
امراض جلدی
pulmonary discases
امراض ریوی
pediatrics
امراض کودکان
porter
ناقل امراض
nosography
تعریف امراض
porters
ناقل امراض
chiropody
فن معالجه ودرمان امراض پا
gynaecology
علم امراض زنانه
dermatology
مبحث امراض پوستی
dermatologist
متخصص امراض پوست
gynaecologist
متخصص امراض زنانه
epidemiology
علم امراض مسری
gynecology
دانش امراض زنانه
osteopathy
انواع امراض استخوانی
histopathology
مبحث امراض بافتی
otologist
متخصص امراض گوش
gerontologist
متخصص امراض پیری
pediatric
مربوط به امراض کودکان
geriatrist
امراض دوران پیری
geriatrician
امراض دوران پیریgyrfalcon
occupation disease
امراض ناشی از کار
internist
پزشک امراض داخلی
hydropathy
معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
pedicure
معالجه امراض دست وپا
pedicures
معالجه امراض دست وپا
virus
عامل نقل وانتقال امراض
viruses
عامل نقل وانتقال امراض
physiatrics
درمان امراض باوسایل طبیعی
antiperiodic
جلوگیری کننده از نوبت و دورهء امراض
nosology
مبحث شناسایی و تقسیم بندی امراض
hypnotherapy
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
aetiology
علم تشخیص علل امراض علت شناسی
quarantine
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining
اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
case fatality rate
درصدمرگ و میر در اثر امراض یاضایعات دیگر
humoralism
اعتقاد به اینکه امراض نتیجه فساد اخلاط است
periodontics
مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
roentgenology
شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
tomography
فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
homeopathy
معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
epizootiology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
consolidated dining facility
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
pipped
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pipping
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pips
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
pip
انواع امراض مختلفی که سابقاانهارا کوفت سوء هاضمه و سرفه و امثال ان دانسته اند
epiphytology
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
enzootic
مرض همه گیر دامها امراض فصلی و ناحیهای دامها
electrotherapy
معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
dermatological
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
occupational disease
امراض شغلی
[نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
ecumenic
عمومی
generic
عمومی
common user
عمومی
popular
عمومی
hackneyed
عمومی
rife
عمومی
general porpose
عمومی
widest
عمومی
the public voice
عمومی
wider
عمومی
wide
عمومی
oecumenical
عمومی
overt
عمومی
commonest
عمومی
commonest
:عمومی
universal
عمومی
general
عمومی
commoners
عمومی
public
عمومی
common
:عمومی
outlines
خط عمومی
outline
خط عمومی
generals
عمومی
commoners
:عمومی
outlining
خط عمومی
common
عمومی
outlined
خط عمومی
general paralysis
فلج عمومی
general psychology
روانشناسی عمومی
general mobilization
بسیج عمومی
general message
پیام عمومی
general reserve
احتیاط عمومی
general meeting
مجمع عمومی
general meeting
جلسه عمومی
general meeting
گردهمایی عمومی
general intelligence
هوش عمومی
general grant
کمک عمومی
general outpatient clinic
درمانگاه عمومی
general outpost
پاسدار عمومی
general staff
ستاد عمومی
general relativity
نسبیت عمومی
general stock
سهام عمومی
general register
ثبات عمومی
general paresis
فلج عمومی
general plan
نقشه عمومی
bussed
مسیر عمومی
busing
مسیر عمومی
public a
وکیل عمومی
general quarters
اسایشگاههای عمومی
general factor
عامل عمومی
general equilibrium
تعادل عمومی
general education
اموزش عمومی
prosecture
وکیل عمومی
counsel for the crown
وکیل عمومی
common language
زبان عمومی
consolidated annuities
دیون عمومی
comulative action
اثر عمومی
common user items
اقلام عمومی
common user
خدمات عمومی
common purse
وجوه عمومی
common parts
قطعات عمومی
common nuisance
اضرار عمومی
common labour
کارگر عمومی
common items
قطعات عمومی
common hardware
قطعات عمومی
common grid
شبکه عمومی
collective call sign
معرف عمومی
checkup
معاینه عمومی
generality
افهار عمومی
generalities
افهار عمومی
encyclic
عمومی دوری
general depot
امادگاه عمومی
general depot
انبار عمومی
general damage
خسارت عمومی
general concepts
تدبیر عمومی
general cargo
بار عمومی
general assembly
مجمع عمومی
general amnesty
عفو عمومی
general allotment
اختصاصات عمومی
general ability
توانایی عمومی
g/a
خسارت عمومی
fourth estate
مطبوعات عمومی
folkway
احساسات عمومی
folkway
طرزفکر عمومی
busses
مسیر عمومی
bussing
مسیر عمومی
general act
سند عمومی
public network
شبکه عمومی
public utilities
تسهیلات عمومی
public warehouse
انبار عمومی
quasi public
نیمه عمومی
reason of state
مصالح عمومی
records depository
بایگانی عمومی
respublica
رفاه عمومی
rule of thumb
قانون عمومی
public services
خدمات عمومی
public servant
مستخدم عمومی
public order
نظم عمومی
public ownership
مالکیت عمومی
public place
محل عمومی
public place
مکان عمومی
public policy
سیاست عمومی
public property
مال عمومی
social good
کالاهای عمومی
state property
اموال عمومی
suffrage universal
حق رای عمومی
baths
استخر عمومی
public baths
استخر عمومی
outlining
خط مقاومت عمومی
outlines
خط مقاومت عمومی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com