Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English
Persian
development plan
طرح ارایش زمین
Search result with all words
development
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
developments
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
landscape architecture
معماری ارایش زمین
organization of the ground
سازمان دادن یا ارایش دادن زمین
Other Matches
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
toiletry
ارایش
finery
ارایش
garnishment
ارایش
head piece
ارایش
decor
ارایش
flower piece
ارایش گل
head tire
ارایش مو
fleuron
ارایش گل
syndiotactic
هم ارایش
coiffure
ارایش مو
coiffures
ارایش مو
embellishment
ارایش
toilette
ارایش
habiliment
ارایش
toilets
ارایش
toilet
ارایش
scissoring
ارایش
layouts
ارایش
layout
ارایش
grooming
ارایش
embellishments
ارایش
formation
ارایش
mustered
ارایش صف
atactic
بی ارایش
parergon
ارایش
mountings
ارایش
arrangment
ارایش
arramgement
ارایش
head-dresses
ارایش سر
hairdressing
ارایش مو
compositions
ارایش
adorning
ارایش
ornamentation
ارایش
headdresses
ارایش سر
musters
ارایش صف
headdress
ارایش سر
muster
ارایش صف
mustering
ارایش صف
arrangement
ارایش
dressings
ارایش
attire
ارایش
composition
ارایش
mounting
ارایش
isotatic
تک ارایش
dressing
ارایش
inornate
بی ارایش
inflorescence
ارایش
attack pattern
ارایش تک
make up
ارایش
arrangements
ارایش
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
tactical formation
ارایش تاکتیکی
embellish
ارایش کردن
embellishing
ارایش کردن
embellished
ارایش کردن
embellishes
ارایش کردن
headdress
پوشاک سر ارایش مو
deploy
ارایش گرفتن
preparation
تهیه و ارایش
preparations
تهیه و ارایش
to set off
ارایش دادن
mass formation
ارایش توده
manicures
ارایش کردن
manicured
ارایش کردن
military posture
ارایش نظامی
floridly
با ارایش زیاد
manicure
ارایش کردن
fluting
ارایش شیاری
fronton
ارایش سنتوری
headdresses
پوشاک سر ارایش مو
deploying
ارایش گرفتن
arrays
ارایش ارایه
syndiotactic polymer
بسپار هم ارایش
purfle
ارایش دادن
rearrangment
باز ارایش
head dress
لچک ارایش سر یا مو
randomization
ارایش تصادفی
pin money
هزینه ارایش زن
lard vt
ارایش دادن
phyllotaxis
ارایش برگی
phyllotaxy
ارایش برگی
formation
ارایش جنگی
attire
ارایش کردن
polychasium
ارایش خوشهای
deploys
ارایش گرفتن
panicle
ارایش خوشهای
panicle
ارایش افشان
head-dresses
پوشاک سر ارایش مو
ornamentally
برای ارایش
array
ارایش ارایه
dressing tables
میز ارایش
dressing table
میز ارایش
stack the defence
ارایش دفاعی
spadix
ارایش غلاقی
dressers
میز ارایش
plume
ارایش دادن
dresser
میز ارایش
plumes
ارایش دادن
isotactic polymer
بسپار تک ارایش
fig
ارایش صف ارایی
beautifies
ارایش دادن
configurations
ارایش فضایی
configuration
ارایش فضایی
wedge formation
ارایش مثلث
beautified
ارایش دادن
decorations
ارایش کردن
garnishes
ارایش دادن
cosmetology
ارایش زنانه
decorations
ارایش تزیین
verticillation
ارایش حلقوی
combat formation
ارایش رزمی
beautify
ارایش دادن
beautifying
ارایش دادن
disembellish
بی ارایش کردن
diamond formation
ارایش لوزی
figs
ارایش صف ارایی
deployment
ارایش قشون
ornament
اراستن ارایش
cosmetic
فن ارایش وتزئین
cosmetics
وسیله ارایش
cosmetic
وسیله ارایش
clipboard
تخته ارایش
clipboards
تخته ارایش
cosmetics
فن ارایش وتزئین
deeorative
ارایش بخش
decker
ارایش دهنده
garnished
ارایش دادن
electron configuration
ارایش الکترونی
basketlike arrangemment
ارایش سبدی
decorate
ارایش دادن
atomic configuration
ارایش اتمی
decorating
ارایش دادن
decoration
ارایش تزیین
arborization
ارایش درختی
decorates
ارایش دادن
manicuring
ارایش کردن
anthotaxy
گفتار در ارایش گل
ament
ارایش نگینی
umbel
ارایش چتری
atactic polymer
بسپار بی ارایش
garnish
ارایش دادن
cinqfoil
ارایش پنجهای
clip art
هنر ارایش
decoration
ارایش کردن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
purfle
ارایش حاشیه دوزی
ponytails
ارایش دم اسبی گیسو
quatrefoil
ارایش چهار پردهای
dressing rooms
اطاق ویژه ارایش
pallette
لوحه ارایش پالت
pediment
ارایش سنتوری پایه
beautician
متخصص ارایش وزیبایی
cyme
قسمی ارایش خوشهای
patera
ارایش قاب وار
organized
ارایش داده شده
beauty shop
سالن ارایش وزیبایی
rank order method
روش ارایش رتبهای
compositions
ارایش یکان سازمان
cosmetologist
متخصص ارایش وزیبایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com