English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
feminist طرفدار حقوق زنان
feminists طرفدار حقوق زنان
Other Matches
suffragette زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
suffragettes زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
a comparison of men's salaries with those of women مقایسه حقوق مردان با زنان
nationalists طرفدار استقلال ملی طرفدار برتری ملت خود
nationalist طرفدار استقلال ملی طرفدار برتری ملت خود
common low سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
public international law حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
detention of pay ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
protective duty حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
attainder سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
allotment advice پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
advalorem duty حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
authorized stoppage برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
advocated طرفدار
insurrectionist طرفدار
advocates طرفدار
advocating طرفدار
partizan طرفدار
adherent طرفدار
votary طرفدار
partial طرفدار
partisan طرفدار
partisans طرفدار
adherents طرفدار
one-sided طرفدار
cohorts طرفدار
pro- طرفدار
partizan etc طرفدار
pro طرفدار
advocate طرفدار
advocator طرفدار
cohort طرفدار
factioneer طرفدار
exponents طرفدار
exponent طرفدار
party طرفدار
applaudingly کف زنان
feminine زنان
womankind زنان
womenfolk زنان
fair sex زنان
factionary طرفدار یک فرقه
activist طرفدار عمل
royalists طرفدار سلطنت
royalist طرفدار سلطنت
democrate طرفدار دمکراسی
centralist طرفدار تمرکز
centralists طرفدار تمرکز
reformers طرفدار نهضت
reformer طرفدار نهضت
abolitionist طرفدار برانداختن
absolutist طرفدار استبداد
interventionist طرفدار مداخله
keynesianism طرفدار کینز
football fan [British English] طرفدار فوتبال
papist طرفدار پاپ
nudist طرفدار برهنگی
soccer fan [soccer supporter] [American English] طرفدار فوتبال
risk lover طرفدار خطر
risk lover طرفدار ریسک
he is on our side طرفدار مااست
activists طرفدار عمل
to count طرفدار شمردن
monopolist طرفدار انحصار
women's army corps ارتش زنان
beauty زنان زیبا
feminicide قتل زنان
womanly در خور زنان
petticoats rule تسلط زنان
evadingly طفره زنان
womenfolk جماعت زنان
vauntingly لاف زنان
the female sex زنان ودختران
pantingly نفس زنان
boxers مشت زنان
womankind گروه زنان
womanish مربوط به زن یا زنان
flutteringly پروبال زنان
mutch زنان وکودکان
menstruation قاعدگی در زنان
feminity طبقه زنان
wifely درخور زنان
when will women have the vote? زنان کی حق رای
menses قاعدگی زنان
women's dres جامه زنان
greensickness کم خونی زنان
demimonde زنان هرزه
catamenia قاعدگی زنان
gynecocracy حکومت زنان
boastingly لاف زنان
gynaecocracy حکومت زنان
beauties زنان زیبا
asymetrical bars پارالل زنان
plume پر کلاه زنان تل
plumes پر کلاه زنان تل
uneven parallel bars پارالل زنان
periods قاعده زنان
reelingly چرخ زنان
period قاعده زنان
gynecology پزشکی زنان
gynocracy حکومت زنان
gyringly چرخ زنان
hirsutism نابجارویی مو در زنان
gaspingly نفس زنان
communist طرفدار مرام اشتراکی
football fan [American English] طرفدار فوتبال آمریکایی
autonomist طرفدار استقلال داخلی
mongamist طرفدار داشتن یک همسر
libertarians طرفدار ازادی اراده
aesthetes طرفدار صنایع زیبا
partialist شخص طرفدار یا معتصب
aesthete طرفدار صنایع زیبا
revivalist طرفدار احیای مذهبی
mutualist طرفدار اصول همدستی
communists طرفدار مرام اشتراکی
negrophile طرفدار سیاه پوست
libertarian طرفدار ازادی اراده
supply side economics اقتصاد طرفدار عرضه
aristocrate طرفدار حکومت اشراف
proponents توضیح دهنده طرفدار
proponent توضیح دهنده طرفدار
radicals طرفدار اصلاحات اساسی
parliamentarian طرفدار حکومت پارلمانی
radical طرفدار اصلاحات اساسی
parliamentarians طرفدار حکومت پارلمانی
theorists طرفدار استدلال نظری
theorist طرفدار استدلال نظری
theocrat طرفدار یزدان سالاری
federalist طرفدار دولت فدرال
equalitarian طرفدار تساوی انسان
world federalist طرفدار حکومت جهانی
teetotalist طرفدار منع مسکرات
protectionism مکتب طرفدار حمایت
prohibitionist طرفدار منع مسکرات
revivalists طرفدار احیای مذهبی
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
women labor force نیروی کار زنان
gynecologist متخصص بیماریهای زنان
ladykillers مرد محبوب زنان
female participation rate نرخ مشارکت زنان
fluor قاعدگی زنان سیال
demimonde جهان زنان هرجایی
feminism برابری طلبی زنان
ladykiller مرد محبوب زنان
phlegmasia alba dolens ورم سفیدران زنان
music stool کرسی پیانو زنان
catamenia عادت ماهیانه زنان
chlorosis سبزرنگی زنان کم خون
lothario گمراه کننده زنان
women's army corps قسمت زنان ارتش
heat تحریک جنسی زنان
heats تحریک جنسی زنان
sapphism همجنس خواهی زنان
to catch napping چرت زنان گرفتن
menstruation قاعدگی زنان طمث
premenstrual قبل از قاعدگی زنان
white supremacist طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
protectionist طرفدار حمایت از صنایع داخلی
adequateness طرفدار بودن وفا کردن
protectionists طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
mercantilist طرفدار سیاست موازنه اقتصادی
adhered طرفدار بودن وفا کردن
protectionists طرفدار حمایت از صنایع داخلی
academic طرفدار حکمت و فلسفه افلاطون
sympathizers طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathizer طرفدار همفکر پشتیبان فکری
humanitarian طرفدار کاهش الام بشر
spiritualist طرفدار اصول روحانیت ومعنویت
sympathisers طرفدار همفکر پشتیبان فکری
spiritualists طرفدار اصول روحانیت ومعنویت
literalist طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
protectionist طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
adheres طرفدار بودن وفا کردن
fan پشتیبان [طرفدار] [هوادار] [ورزش]
adhere طرفدار بودن وفا کردن
feudalist طرفدار اصول ملوک الطوایف
adhering طرفدار بودن وفا کردن
centrist wing طرفدار جناح میانه رو [سیاست]
diva سردسته زنان خواننده اپرا
housecoat لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoats لباسی که زنان درخانه می پوشند
leucorrhoea سوزنک مزمن غیرمسری زنان
plead for the widow در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
steatopygia بزرگی وفربهی کفل زنان
gynaecophysiology علم ووفایف جهازتناسلی زنان
evadingly گریز زنان بابهانه یاحیله
socialists سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
presbyteral طرفدار اصول پرسبیتری وابسته به کشسش ها
socialist سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
voluntaryist طرفدار سربازگیری از میان مردم داوطلب
manchester school مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
segregationist طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه
reformer پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
reformers پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
revivalist طرفدار احیای آداب و رسوم قدیمی
teetotaller طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
teetotaler طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
municipalist طرفدار نظارت یا اقدامات شهر داری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com