Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 136 (7 milliseconds)
English	Persian
maximum flood	طغیان بیشینه
Search result with all words
maximum flood discharge	بده بیشینه طغیان
Other Matches
maximum	بیشینه
maximum water level	بیشینه تراز
maximised	بیشینه ساختن
maximum value	جریان بیشینه
maximum price	بیشینه بها
maximum moment	لنگر بیشینه
maximization	بیشینه کردن
maximum flood	سیل بیشینه
maximum energy	انرژی بیشینه
maximum efficiency	راندمان بیشینه
submaximal	زیر بیشینه
terminal sensitivity	حد بیشینه حساسیت
maximising	بیشینه ساختن
maximize	بیشینه ساختن
maximized	بیشینه ساختن
maximizes	بیشینه ساختن
maximizing	بیشینه ساختن
crest value	جریان بیشینه
peak value	جریان بیشینه
maximum demand	تقاضای بیشینه
maximization	بیشینه سازی
maximises	بیشینه ساختن
maximum natality	بیشینه زادو ولد
daily flood peak	بیشینه روزانه سیل
maximum liklihood	درست نمایی بیشینه
maxvo	بیشینه اکسیژن مصرفی
oblimax rotation	چرخش مایل بیشینه
peak load	بار خارجی بیشینه
peak power	بار خارجی بیشینه
maximum undistorted output	بیشینه صدای غیر مغشوش
maximum water level	تراز بیشینه طرح شده مخزن
weakest maintained	ضعیف ترین مخلوط سوخت که تحت شرایط معین میتواندتوان را بیشینه نگهدارد
outflows	طغیان
outflow	طغیان
flooding	طغیان اب
outbreak	طغیان
floodwaters {pl}	طغیان آب
freshet [high water]	طغیان آب
rebel	طغیان گر
rebelled	طغیان گر
rebelling	طغیان گر
inundation	طغیان اب
intumescence	طغیان
insurgence	طغیان
food tide	طغیان اب
flowage	طغیان
deluge	طغیان آب
flood waters {pl}	طغیان آب
rebels	طغیان گر
outbreaks	طغیان
tornados	طغیان
uprising	طغیان
uprisings	طغیان
insurrection	طغیان
overflows	طغیان
rage	طغیان
raged	طغیان
rages	طغیان
overflowed	طغیان
rebellion	طغیان
rebellions	طغیان
overflow	طغیان
tornadoes	طغیان
tornado	طغیان
fresh-	طغیان اب
fresh	طغیان اب
freshest	طغیان اب
insurrections	طغیان
high water	طغیان اب
outbursts	طغیان
insurgency	طغیان
flooded	طغیان
outburst	طغیان
floods	طغیان
flood	طغیان
mutation	تحول طغیان
the rage of the wind	طغیان باد
over flow	طغیان ریزش
to flow over	طغیان کردن
torna do	طغیان وفور
overflown	طغیان سیل
upriser	طغیان کننده
mutations	تحول طغیان
resurgence	طغیان مجدد
overflow	طغیان کردن
intumescent	طغیان کننده
spate	طغیان رود
raging	طغیان کننده
arising	طغیان کردن
overflowing	طغیان کننده
arises	طغیان کردن
flood	طغیان کردن
revolt	طغیان شورش
flooded	طغیان کردن
floods	طغیان کردن
flood discharge	بده طغیان
arise	طغیان کردن
inundatory	طغیان کننده
inundant	طغیان کننده
overflowed	طغیان کردن
revolts	طغیان شورش
overflows	طغیان کردن
resurgent	طغیان کننده
uprise	طغیان کردن ببالارفتن
groundswell	طغیان شدید دریا
revolts	شورش کردن طغیان
the tribes are all up	طغیان کرده اند
revolt	شورش کردن طغیان
flood protection	حفافت در مقابل طغیان
flood stage	تراز بحرانی طغیان
muitiny	فتنه طغیان کردن
cotidal	دارای هم زمانی در طغیان اب
revolts	یاغی گری حالت طغیان
rises	از خواب برخاستن طغیان کردن
anti flood valve	شیر اطمینان مانع طغیان
revolt	یاغی گری حالت طغیان
ground swell	طغیان شدید و وسیع اب اقیانوس
rise	از خواب برخاستن طغیان کردن
the nile overflows its banks	نیل طغیان کرده کرانه خودرافرامیگیرد
tidal river	رودخانهای که اب دریادرنزدیکی دهانه ان طغیان میکند
flowed	لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flow	لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flows	لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
maximal oxygen consumption per minute	حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
revolts	شورش یا طغیان کردن افهار تنفر کردن
revolt	شورش یا طغیان کردن افهار تنفر کردن
to fly off	شورش کردن طغیان کردن منحرف شدن
rebel	شورش کردن طغیان کردن
rebels	شورش کردن طغیان کردن
rebelled	شورش کردن طغیان کردن
rebelling	شورش کردن طغیان کردن
maximal aerobic power	بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen consumption	حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen uptake	حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com