Dictiornary-Farsi | طوفان شمال غربی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
northwester	طوفان شمال غربی


Other Matches

north-west	شمال غربی در شمال غرب
north west	شمال غرب شمال غربی
northwest	شمال غرب شمال غربی
wester	طوفان غربی
north-western	شمال غربی
north westerly	شمال غربی
north western	شمال غربی
northwestern	شمال غربی
NW	شمال غربی
north-westerly	شمال غربی
northwestwards	بطرف شمال غربی
northwester	باد شمال غربی
piedmont	ناحیهای در شمال غربی ایتالیا
troy	شهر تروا در شمال غربی اسیای صغیر
Nahavand	شهر نهاوند [در شمال غربی ایران نزدیک همدان]
post diluvian	زیست کننده پس از طوفان پس از طوفان رخ داده
northing	عرض شمالی انحراف به سوی شمال شمال شبکه
antediluvian	وابسته به پیش از طوفان پیش از طوفان نوح
north-east	شمال شرقی در شمال شرق
north east	شمال شرق شمال شرقی
north by cast	میان شمال و شمال شرقی
northeast	شمال شرقی شمال شرق
north north east	میان شمال و شمال خاور
holarctic	وابسته به ناحیه قطب شمال منطقه قطب شمال
floods	طوفان
flooded	طوفان
flood	طوفان
gale	طوفان
cataclysm	طوفان
hurricanes	طوفان
cataclysms	طوفان
hurricane	طوفان
sandstorms	طوفان شن
deluge	طوفان
storm	طوفان
gales	طوفان
toucan	طوفان
toucans	طوفان
deluged	طوفان
the stom raged itself out	طوفان
stormed	طوفان
flooding	طوفان
storming	طوفان
sandstorm	طوفان شن
storms	طوفان
deluging	طوفان
deluges	طوفان
hail storm	طوفان تگرگ
adrift	دستخوش طوفان
cyclones	طوفان موسمی
cyclone	طوفان موسمی
magnetic strom	طوفان مغناطیسی
thunderstorms	طوفان تندری
thunderstorm	طوفان تندری
weathering	طوفان هوا
rainstorm	طوفان باران
line storm	طوفان مستقیم
rainstorms	طوفان باران
mother cary's chicken	مرغ طوفان
tornado	طوفان پیچنده
tornados	طوفان پیچنده
squall	طوفان باد
hurricanes	طوفان دریایی
hurricane	طوفان دریایی
squalls	طوفان باد
tornadoes	طوفان پیچنده
storm lane	گذرگاه طوفان
sand storm	طوفان ریگ
stormproof window	پنجره ضد طوفان
storm smear	پراکندگی طوفان
petrel	مرغ طوفان
storm clcud	ابر طوفان دار
storm card	طوفان نمای دریایی
hailstorms	طوفان یا رگبار تگرگ
the storm raved itself out	طوفان غریدوغریدتا فرونشست
hailstorm	طوفان یا رگبار تگرگ
procellarian	جنس مرغ طوفان
maelstrom	طوفان یا گرداب شدید
ice storm	طوفان همراه باتگرگ
postdiluvian	بعد از طوفان نوح
hesperian	غربی
westerly	غربی
occidental	غربی
ship fever	طوفان سخت در دریای چین
snifter	طوفان شدید وزش سخت
fulmar	مرغی مانند مرغ طوفان
diluvial	وابسته به طوفان نوح طوفانی
diluvian	وابسته به طوفان نوح طوفانی
western hemisphere	نیمکره غربی
westernmost	غربی ترین
east elevation	نمای غربی
south western	جنوب غربی
Wild West	ایالتهای غربی
Western Sahara	صحرای غربی
westerly	باد غربی
sou'westers	جنوب غربی
southwest	بادجنوب غربی
ind	هند غربی
westwork	بدنه غربی
westernization	غربی شدن
wester	باد غربی
south-western	جنوب غربی
to lie east and west	شرقی غربی
westernizing	غربی شدن
westernizing	غربی کردن
westernizes	غربی شدن
westernizes	غربی کردن
westernising	غربی کردن
westernized	غربی شدن
westernized	غربی کردن
westernize	غربی کردن
westernises	غربی شدن
westernises	غربی کردن
westernising	غربی شدن
northwestwards	روبشمال غربی
westernised	غربی کردن
west country whipping	بست غربی
westernised	غربی شدن
westernize	غربی شدن
mallemuck	مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
The massive storm has moved across Iceland.	این طوفان بزرگ از روی ایسلند رد شد.
first world	واقع دراروپای غربی
southwester	باد جنوب غربی
westernised	تمدن غربی را پذیرفتن
turk's capcactus	کاکتوس هند غربی
westernising	تمدن غربی را پذیرفتن
Western Samoa	کشور ساموآی غربی
atlantic	دریای محیط غربی
westernises	تمدن غربی را پذیرفتن
southwestward	بسوی جنوب غربی
southwestwards	بسوی جنوب غربی
westernizing	تمدن غربی را پذیرفتن
roaring forties	منطقه بادهای غربی
westernizes	تمدن غربی را پذیرفتن
southwest	واقع در جنوب غربی
libeccio	باد جنوب غربی
westernized	تمدن غربی را پذیرفتن
libecchio	باد جنوب غربی
westernize	تمدن غربی را پذیرفتن
southwesterner	اهل جنوب غربی
southwestern	واقع در جنوب غربی
narthex	ایوان غربی کلیسا
turk'shead	کاکتوس هند غربی
sferics	دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
wind shake	تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
Ivory Coast	کرانهی مرکزی و غربی افریقا
southwester	توفان یا تندباد جنوب غربی
Benin	کشور بنین در افریقای غربی
jonah crab	خرچنگ بزرگ امریکای غربی
westerner	غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerns	غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerners	غربی وابسته به مغرب یا باختر
western	غربی وابسته به مغرب یا باختر
outride	دربرابر طوفان ایستادگی کردن در مسابقه چیره شدن
GIs	انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
denier	نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
khowar	زبان رایج درشمال غربی پاکستان
Cornish	وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
New World	نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
harmattan	بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
GI	انجمن پردازش اطلاعات درالمان غربی
finlander	اهل فینلاند ذرشمال غربی روسیه
st helena	جزیره سنت هلن درجنوب غربی افریقا
Indian style	[سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
helmcloud	ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
granger road	راه اهنی که ازایالات غربی غله بارکرده میاورد
west lndies	جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
north	شمال
northerly	شمال
north	در شمال
north <adj.>	شمال
monroe doctrine	سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
rio treaty	پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
northbound	عازم شمال
north	روبه شمال
north wind	باد شمال
northeastward	شمال شرقی
northeast	شمال خاوری
the north pole	قطب شمال
North Pole	قطب شمال
northeastern	شمال شرقی
northerners	اهل شمال
northwardly	سوی شمال
compass north	شمال مغناطیسی
arctic	قطب شمال
north westerly	در شمال باختر
northerly	به سمت شمال
northwest	شمال باختری
north	باد شمال
north-westerly	در شمال باختر
north-easterly	شمال شرقی
north easterly	شمال شرقی
north-west	شمال غرب
north east	در شمال خاور
northern	ساکن شمال
epsilon bootis	رایت شمال
true north	شمال حقیقی
true north	شمال جغرافیایی
compass rose	شمال نما
true north	شمال واقعی