Dictiornary-Farsi | طپانچه فشفشه انداز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
very pistol	طپانچه فشفشه انداز


Other Matches

pistol clasp	قفل طپانچه نشان شرکت درمسابقه تیراندازی با طپانچه
return pistol	طپانچه ها به جای خود طپانچه را بگذارید
pistols	طپانچه
pistol	طپانچه
colts	نوعی طپانچه
colt	نوعی طپانچه
pistoleer	مسلح به طپانچه
pocket pistol	طپانچه جیبی
average propensity to save	میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
pistoleer	سرباز طپانچه دار
very pistol	طپانچه اعلام خطر
zipgun	طپانچه دست ساخته
pistol clasp	گیره نگهدارنده طپانچه
flare	فشفشه
rocketed	فشفشه
squibs	فشفشه
rocket	فشفشه
rocketing	فشفشه
rockets	فشفشه
dye marker	فشفشه
squib	فشفشه
flares	فشفشه
pyropowder	باروت فشفشه
pyrotechnics	ترقه فشفشه
squibs	کنایه فشفشه درکردن
flares	فشفشه روشن کننده
flare	فشفشه روشن کننده
squib	کنایه فشفشه درکردن
dye marker	فشفشه نشان کننده
raise pistol	فرمان حاضر به تیر درتیراندازی کلت طپانچه ها بالا
pyrotechnics	مواد فشفشفهای فشفشه روشن کننده
saving institutions	موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
deflection board	طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
mortar report	گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
mid wicket	توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
saver	پس انداز کن
ex post saving	پس انداز
savings	پس انداز
ex ante saving	پس انداز
irrigator	اب انداز
forehanded	پس انداز کن
deposits	پس انداز
saving	پس انداز
aggregate saving	پس انداز کل
deposit	پس انداز
thrift	پس انداز
foot cloth	پای انداز
fluter	چین انداز
fire teazer	سوخت انداز
fire teazer	اتش انداز
lay by	پس انداز کردن
firer	سوخت انداز
jack ketch	طناب انداز
footcloth	پای انداز
intriguer	پشت هم انداز
intriguant	پشت هم انداز
intrigant	پشت هم انداز
initiator terminator	راه انداز
howitzer	خمپاره انداز
hand rail	دست انداز
grenadier	نارنجک انداز
scenes	چشم انداز
feller	درخت انداز
lay-by	پس انداز کردن
ejector	بیرون انداز
ecbolic	جنین انداز
bumpiness	دست انداز
buttonhook	دکمه انداز
cannoneer	توپ انداز
dissaving	پس انداز منفی
discobolus	دایره انداز
compulsory saving	پس انداز اجباری
crapshooter	طاس انداز
bank of deposit	بانک پس انداز
ballista	سنگ انداز
personal saving	پس انداز شخصی
lay-bys	پس انداز کردن
outlook	چشم انداز
divisive	تفرقه انداز
parapet	دست انداز
parapets	دست انداز
abortifacient	بچه انداز
bank of deposit	صندوق پس انداز
actual saving	پس انداز واقعی
forced saving	پس انداز اجباری
jaculator	نیزه انداز
salt away <idiom>	پس انداز کردن
mouth-watering	دهان آب انداز
unsaved	پس انداز نشده
torpedo tube	اژدر انداز
to lay up	پس انداز کردن
to lay aside	پس انداز کردن
thrift institutions	موسسات پس انداز
theory of saving	نظریه پس انداز
the t.	صاعقه انداز
stoker	سوخت انداز
springer	کمند انداز
splitter	نفاق انداز
trustee savings bank	صندوق پس انداز
penny bank	صندوق پس انداز
provident bank	صندوق پس انداز
savings bank	صندوق پس انداز
view	چشم انداز
road hole	دست انداز
rough <adj.>	پر دست انداز
bumpy <adj.>	پر دست انداز
save money	پس انداز کردن
spearman	نیزه انداز
savings bank	صندوق پس انداز
postponer	تاخیر انداز
permanent saving	پس انداز دائمی
paysage	چشم انداز
paradox of thrift	تناقض پس انداز
net saving	پس انداز خالص
negative saving	پس انداز منفی
national saving	پس انداز ملی
mobilization of savings	تجهیز پس انداز
mobilization of savings	بسیج پس انداز
missile man	موشک انداز
missile launcher	موشک انداز
private saving	پس انداز خصوصی
procrastinator	تعویق انداز
savings account	حساب پس انداز
saving ratio	نسبت پس انداز
saving motive	انگیزه پس انداز
saving function	تابع پس انداز
saving equation	معادله پس انداز
saving bank	بانک پس انداز
saving account	حساب پس انداز
reverberative	طنین انداز
retardant	عقب انداز
releaser	راه انداز
saving rate	نرخ پس انداز
rate of saving	نرخ پس انداز
propensity to save	گرایش به پس انداز
line starter	راه انداز خط
scene	چشم انداز
save	پس انداز کردن
shovelling	خاک انداز
shovelled	خاک انداز
shoveling	خاک انداز
shoveled	خاک انداز
shovel	خاک انداز
dustpans	خاک انداز
dustpan	خاک انداز
clearing banks	بانک پس انداز
clearing bank	بانک پس انداز
deposit accounts	حساب پس انداز
pothole	دست انداز
bumpiest	پر از دست انداز
bumpier	پر از دست انداز
starters	راه انداز
starter	راه انداز
trappers	تله انداز
trapper	تله انداز
overlooks	چشم انداز
overlooking	چشم انداز
overlooked	چشم انداز
overlook	چشم انداز
shovels	خاک انداز
deposit account	حساب پس انداز
napkins	پیش انداز
perspective	چشم انداز
scope	چشم انداز
hookers	قلاب انداز
hooker	قلاب انداز
landscaping	چشم انداز
landscapes	چشم انداز
landscaped	چشم انداز
landscape	چشم انداز
saves	پس انداز کردن
perspectives	چشم انداز
napkin	پیش انداز
potholes	دست انداز
saved	پس انداز کردن
bump	دست انداز
prospects	چشم انداز
prospecting	چشم انداز
prospected	چشم انداز
prospect	چشم انداز
catapults	سنگ انداز
lookouts	چشم انداز
bombers	بمب انداز
lookout	چشم انداز
panoramas	چشم انداز
sonorous	طنین انداز
mortar	خمپاره انداز
puddle	دست انداز
driver	راه انداز
mortars	خمپاره انداز
panorama	چشم انداز
bomber	بمب انداز
fireman	سوخت انداز
bumpy	پر از دست انداز
catapulting	سنگ انداز
catapulted	سنگ انداز
puddles	دست انداز
catapult	سنگ انداز
ringer	طنین انداز