Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English
Persian
double agent
عامل اطلاعاتی دو جانبه
double agents
عامل اطلاعاتی دو جانبه
dual agent
عامل اطلاعاتی دو جانبه
Other Matches
dual agent
عامل دو جانبه
agents
عامل اطلاعاتی
agent
عامل اطلاعاتی
burned
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
tripartite pact
قرارداد سه جانبه میثاق سه جانبه
counterintelligence survey
بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
area assessment
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
cyanogen agent
عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
reserved character
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
capital intensive goods
کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shelling
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
class a agent officer
افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
blood agent
عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
piggybacks
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggyback
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
partite
جانبه
tripartite
سه جانبه
one legged
یک جانبه
mutual
دو جانبه
one way
یک جانبه
one-way
یک جانبه
bilateral
دو جانبه
reciprocal
دو جانبه
unilateral
یک جانبه
unilaterally
یک جانبه
trilateral
سه جانبه
ex parte
یک جانبه
unilateral declaration
بیانیه یک جانبه
reciprocal agreement
قرارداد دو جانبه
unilateral agreement
قرارداد یک جانبه
unilateral agreement
توافق یک جانبه
synchronous converter
تبدیلگر دو جانبه
tripartite pact
پیمان سه جانبه
reciprocal agreement
توافق دو جانبه
blind transportation
ارسال یک جانبه
bilateral contract
قرارداد دو جانبه
triparite
سه نسخهای سه جانبه
bilateral monopoly
انحصار دو جانبه
wall-to-wall
همه جانبه
unilateral contract
قرارداد یک جانبه
multilateral
چند جانبه
one sided
یک جانبه مغرضانه
quadrilaterals
چهار جانبه
widespread
همه جانبه
quadrilateral
چهار جانبه
unilateral
یک جانبه تک سویه
unilaterally
یک جانبه تک سویه
duopoly
انحصار دو جانبه فروش
quadruple pact
میثاق چهار جانبه
unilateral contract
تعهد یک جانبه ایقاع
multilateral trade
تجارت چند جانبه
multilateral contract
قرارداد چند جانبه
quadruple pact
پیمان چهار جانبه
bilateral treaty
معاهده یا معاهدات دو جانبه
total war
جنگ همه جانبه
duopsony
انحصار دو جانبه خرید
match
رویارویی بازیهای دو جانبه
Bilateral contract.
پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
trust
انحصارات چند جانبه
mutilateral agreement
موافقت چند جانبه
trusted
انحصارات چند جانبه
matches
رویارویی بازیهای دو جانبه
trusts
انحصارات چند جانبه
bulletin
نشریه اطلاعاتی
bulletins
نشریه اطلاعاتی
knowledge work
کار اطلاعاتی
knowledge industries
صنایع اطلاعاتی
intelligence annex
پیوست اطلاعاتی
intelligence cycle
مدار اطلاعاتی
intelligence summary
خلاصه اطلاعاتی
information banks
بانکهای اطلاعاتی
data bank
بانک اطلاعاتی
information bits
بیتهای اطلاعاتی
information networks
شبکههای اطلاعاتی
information routing
مسیریابی اطلاعاتی
agent net
شبکه اطلاعاتی
information service
خدمت اطلاعاتی
information service
سرویس اطلاعاتی
information system
سیستم اطلاعاتی
data banks
بانک اطلاعاتی
oligopsony
انحصار چند جانبه خرید
mutual exclusion
ناسازگاری دو جانبه ممانعت متقابل
imperfect oligopoly
انحصار چند جانبه ناقص
complete oligopoly
انحصار چند جانبه کامل
collusive oligopoly
انحصار چند جانبه سازشکارانه
siege mentality
دشمن پنداری همه جانبه
EXE file
در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
intelligence summary
خلاصه وضعیت اطلاعاتی
on line information service
سرویس اطلاعاتی مستقیم
help desk
میز کمک
[اطلاعاتی]
in on
<idiom>
اطلاعاتی داشتن درمورد
helpdesk
میز کمک
[اطلاعاتی]
cumpuserve
سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
periodic intelligence report
گزارش نوبهای اطلاعاتی
automated intelligence file
پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
extensive cultivation
توسعه همه جانبه کشت وکار
officers call
نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
association in information systems
انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
aisp
انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
shannon
اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
MS DOS
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
have something on someone
<idiom>
اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
inside information
اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
irm
Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
bilateral infrastructure
سازمان داخلی متشکل ازاعضای دو جانبه تشکیلات دوجانبه
list
چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
shirt-tail
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tails
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
the source
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
We would appreciate it if you could provide us with some information about ...
ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
compuserve
یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
header
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
headers
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
cirvis
دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
qube
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
ip
شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
status
ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
status
کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
reveal
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveals
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
revealed
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
res inter alios
debet non actaalterinocere تعهدات دو جانبه باعث اضرار شخص ثالث نمیتواند بشود
masters
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
aspects
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
aspect
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
master
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
status
یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
mastered
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
assistance
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
approved data
سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
devices
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
provider
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
device
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
providers
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
CD
وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
CDs
وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
game theory
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
header
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
headers
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
Q Channel
یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
tripartite declaration of 0
اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
bilateral spotting
دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
requesting
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requested
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requests
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
cross servicing
خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
RIFF
فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
feedback
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
executive information system
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
poaching
دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست
Internetwork Packet Exchange
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
IPX
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
freedom of information act
قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
radiation scattering
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
RFC
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد تازه مط رح شده است واز کاربرق خواهد که متن را بررسی کند و توضیحات لازم را اضافه کند
information science
علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
attorneys
عامل
device
عامل
agent
عامل
parameters
عامل
operating
عامل
principals
عامل
principal
عامل
acting
عامل
active
عامل
operant
عامل
attorney
عامل
devices
عامل
propellants
عامل
agents
عامل
propellant
عامل
operatives
عامل
assignee
عامل
agencies
عامل
parameter
عامل
propellent
عامل
v factor
عامل وی
coagent
هم عامل
factors
عامل
agency
عامل
factor
عامل
functionery
عامل
operator
عامل
operators
عامل
agent representative
عامل
action
عامل
operative
عامل
actions
عامل
element
عامل
elements
عامل
procurators
عامل
doer
عامل
doers
عامل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com