English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
dormant عامل تاخیری مین دریایی چاشنی تاخیری
Other Matches
delayed contact چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
delay line storage یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
delayed action وسیله با عمل تاخیری تاخیری
soluble washer ضامن تاخیری مین دریایی
retardative تاخیری
retardatory تاخیری
delay line خط تاخیری
dilatory تاخیری
delay fuze ماسوره تاخیری
delay arming مکانیسم تاخیری
time-lag fuse فیوز تاخیری
delay distortion اعوجاج تاخیری
delayed action با ماسوره تاخیری
delay element عنصر تاخیری
delay line register ثبات با خط تاخیری
fuze delay ماسوره تاخیری
dormant وسیله تاخیری
delay action voltage ولتاژ تاخیری
delaying action عملیات تاخیری
delays عملیات تاخیری
sonic delay line خط تاخیری صوتی
delay عملیات تاخیری
lagging current شدت تاخیری
delay position موضع تاخیری
mercury delay line خط تاخیری جیوهای
nickel celay line خط تاخیری نیکلی
time delay relay رله تاخیری
delaying عملیات تاخیری
delay action عمل تاخیری
delay action عملیات تاخیری
delay action fuse فیوز تاخیری
retarding effect اثر تاخیری
delaying action عمل تاخیری
delay arming مسلح کننده تاخیری
magnetic creeping اثر تاخیری مغناطیسی
delay equalizer متعادل کننده تاخیری
delayed elastic response واکنش ارتجاعی تاخیری
magnetic aftereffect اثر تاخیری مغناطیسی
delay position موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
sit on a lead بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
sit on the ball بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
delayed opening سیستم پرتاب چتر با باز شدن تاخیری سیستم تاخیر در بازشدن چتر
squibs چاشنی خرج راکتهای دریایی
squib چاشنی خرج راکتهای دریایی
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
first fire mixture خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
cyanogen agent عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
reserved character حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
capital intensive goods کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
shell نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
piggybacks سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
blood agent عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
piggyback سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
class a agent officer افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
EXE file در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
MS DOS سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
fuze چاشنی
detonator چاشنی
igniter چاشنی
detonators چاشنی
primers چاشنی
flavourings چاشنی
flavouring چاشنی
flavorings چاشنی
flavoring چاشنی
lure چاشنی
lured چاشنی
lures چاشنی
luring چاشنی
detonating charge چاشنی
destructor چاشنی
stuffing چاشنی
sauces چاشنی
sauce چاشنی
primer چاشنی
percussion cap چاشنی
capsule چاشنی
devices چاشنی
capped چاشنی
salmagundi چاشنی
device چاشنی
safety fuze چاشنی
amorce چاشنی
seasoning چاشنی
percussion caps چاشنی
capsules چاشنی
dressings چاشنی
cap چاشنی
dressing چاشنی
ignitor چاشنی
detonation cap کلاهک چاشنی
primer seat مقر چاشنی
detonating cord مدار چاشنی
detonation cord فتیله چاشنی
primer pouch محفظه چاشنی
percussion caps چاشنی ضربتی
garniture تزیین چاشنی
garnished چاشنی زدن
destructor چاشنی انفجاری
flash fuze چاشنی الکتریکی
garnishes چاشنی زدن
ketchup چاشنی غذا
relishing چاشنی ذوق
adapter booster چاشنی خوران
garnish چاشنی زدن
relished چاشنی ذوق
relish چاشنی ذوق
sauces چاشنی زدن به
primes چاشنی گذاشتن
tutti frutti چاشنی میوهدار
defusing چاشنی کشیدن
defuses چاشنی کشیدن
percussion cap چاشنی ضربتی
defused چاشنی کشیدن
igniter train مجموعه چاشنی
defuse چاشنی کشیدن
igniting powder خرج چاشنی
relishes چاشنی ذوق
ignition cap کلاهک چاشنی
seasoner چاشنی زننده
cannon primer چاشنی توپ
sauce چاشنی زدن به
primed چاشنی گذاشتن
spice چاشنی غذا
electric primer چاشنی الکتریکی
spiced چاشنی غذا
spices چاشنی غذا
spicing چاشنی غذا
blasting cap کلاهک چاشنی
prime چاشنی گذاشتن
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
initiator چاشنی مشتعل کننده
uncharged چاشنی گذاری نشده
flavored چاشنی زدن به معطرکردن
flavors چاشنی زدن به معطرکردن
flavours چاشنی زدن به معطرکردن
safing چاشنی برداری کردن
garnish چاشنی زدن به ارایش
garnished چاشنی زدن به ارایش
igniting primer چاشنی مشتعل کننده
chutney یکنوع چاشنی غذا
sauce boat فرف چاشنی خوری
sauce-boat فرف چاشنی خوری
condiment چاشنی ادویه زدن
condiments چاشنی ادویه زدن
French dressing چاشنی سالاد فرانسوی
sauce-boats فرف چاشنی خوری
activate چاشنی مین را کشیدن
garnishes چاشنی زدن به ارایش
cannon primer چاشنی خرج توپ
primer leak خروج گازاز ته چاشنی
primer leak نشد کردن چاشنی
au naturel ساده و بدون چاشنی
precussion detonator چاشنی ضربتی یا دنگی
seasons دوران چاشنی زدن
adhesion agent چاشنی چسب افزا
flavor چاشنی زدن به معطرکردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com