English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 166 (7 milliseconds)
English Persian
impediment عایق
impediments عایق
insulator عایق
insulators عایق
insulation عایق
cloggy عایق
detent عایق
dielectric عایق
drag chain عایق
insulant عایق
non conductor عایق
pawl عایق
Other Matches
insulation عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
insulator جسم عایق ماده عایق
insulator عایق کننده روکش عایق
insulators عایق کننده روکش عایق
insulators جسم عایق ماده عایق
insulated instrument transformer ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
insulation strength استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
floor insulator عایق کف
waterproofed عایق اب
waterproofs عایق اب
waterproof عایق اب
insulation عایق کاری
dielectric isolation جداسازی با عایق
rachet گیره عایق
drag hook قلاب عایق
electrical insulator عایق الکتریکی
non conducting عایق برق
rainproof عایق باران
slot insulation عایق شیار
soundproof عایق صدا
adiabatic عایق گرما
battery insulator عایق باتری
circular loom نای عایق
cleat عایق انگلیسی
wall insulator عایق دیوار
sound insulation عایق صدا
non conducting عایق گرما
mica dielectric عایق میکا
insulating material جسم عایق
insulating material ماده عایق
insulating compound مواد عایق
insulated layer لایه عایق
insulated plier انبر عایق
insulated tongs انبر عایق
insulated wall دیواره عایق
insulated wire سیم عایق
insulant ماده عایق
insulating material مواد عایق
ideal dielectric عایق کامل
fish paper عایق کاغذی
laggin عایق بندی
insulative عایق کردن
insulation testing apparatus عایق سنج
insulating bushing بوش عایق
insulation board صفحه عایق
insulating varnish لعاب عایق
insulating cement سیمان عایق
obstructions مانع عایق
insulates عایق کردن
insulated عایق دار
insulates عایق سازی
insulate عایق کردن
insulate عایق سازی
braked عایق مانع
weatherproof عایق هوا
resistance عایق مقاومت
obstruction مانع عایق
brakes عایق مانع
brake عایق مانع
insulating عایق کردن
insulation عایق گذاری
braking عایق مانع
insulating عایق سازی
insulated gate field effect transistor ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
insulated conduit tube لوله عایق شده
insulated intermediate layer لایه میانی عایق
insulated cable کابل عایق شده
insulation loss تلف عایق بندی
mess kit فرف عایق غذاخوری
lead in insulator عایق سیم انتن
insulating asphalt اسفالت عایق بندی
damper عایق تعدیل کننده
insulation protection حفافت عایق بندی
insulation resistance مقاومت عایق بندی
insulation breakdown test ازمایش شکست عایق
flameproof عایق شعله ضد اتش
insulation class کلاس عایق بندی
insulation voltage ولتاژ عایق بندی
insulating brick اجر عایق بندی
insulation defect نقص عایق بندی
insulation fault نقص عایق کاری
insulation fault نقص عایق بندی
insulation of concrete عایق کاری بتن
insulated bearing یاطاقان عایق شده
electrical insulation عایق سازی الکتریکی
insulates با عایق مجزا کردن
acoustic ceiling سقف عایق پوش
insulate با عایق مجزا کردن
insulated conductor هادی عایق شده
insulating با عایق مجزا کردن
acoustical sound enclosure محفظه عایق صوتی
utilidor لوله عایق کننده
to deafen a wall عایق کردن دیوار
isolate عایق دار کردن
isolates عایق دار کردن
isolating عایق دار کردن
heat insulation عایق کاری حرارتی
thermal insulation عایق کاری گرمایشی
weatherbeater <adj.> عایق رطوبتی، آب بند
to deaden a wall عایق کردن دیوار
form insulation عایق کاری قالب
tightening material مواد عایق کننده
winding insulation عایق بندی سیم پیچی
insulation power factor ضریب قدرت عایق بندی
storm door درب عایق هوای توفانی
post-insulated connection پس از پیوند عایق دار شده
insulation tester دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation indicator دستگاه ازمایش عایق بندی
ferroxcube مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
insulated bearing housing پوسته یاطاقان عایق شده
dewar محفظه عایق حرارتی با دوجداره
insulated cable کابل عایق بندی شده
bushing عایق غلاف حیله گردان
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
insulation روپوش کشی عایق کردن
clothing عایق بندی روکش کشیدن
ratchets گیره عایق چرخ ضامن دار
cold plug شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
insulation shielding زره پوش کردن عایق بندی
ratchet [گیره عایق چرخ ضامن دار]
quad سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quads سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
reefer خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
weathertight محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
insulation detector دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
reefers خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
quadrangles سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
quadrangle سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
kapton نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shields کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shields کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shields , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shield , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
glass wool تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
braid shield روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
gastight غیر قابل نفوذ در مقابل گاز عایق گاز
thick طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
insulation test ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
wire روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
insulator جدا کننده عایق کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
shields هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com