English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (6 milliseconds)
English Persian
zillion عدد بی انتها و معتنی به
Other Matches
umpteen بی حد و حصر معتنی به
umpteenth بی حد و حصر معتنی به
extreme انتها
supreme انتها
adinfinitum بی انتها
agelong بی انتها
outrance انتها
tag end انتها
to the end تا انتها
ends انتها
closes انتها
closest انتها
topless بی انتها
termination انتها
end انتها
ended انتها
infinite time بی انتها
closer انتها
forever بی انتها
immortality بی انتها
eternality بی انتها
eternity بی انتها
perpetuity بی انتها
sempiternity بی انتها
foreverness بی انتها
aeon بی انتها
out <adv.> انتها
close انتها
open-ended بی انتها
endwise از انتها
ending انتها
extremities انتها
terminals انتها
extremity انتها
endings انتها
endways از انتها
timeless بی انتها
infinite بی انتها
fathomless بی انتها
tailing انتها
open ended بی انتها
terminal انتها
open ended system سیستم بی انتها
acrogenous از انتها رسته
epiphonema حسن انتها
head انتها دماغه
endless loop حلقه بی انتها
finishes به انتها رسیدن
finish به انتها رسیدن
caudal نزدیک به انتها
end mark نشان انتها
over به انتها رسیدن
over- به انتها رسیدن
endless form ورقه بی انتها
marginal حداکثر نزدیک به انتها
tail end قسمت نهایی انتها
ended در انتها یا پس از چندین مشکل
through از اغاز تا انتها کاملا
end در انتها یا پس از چندین مشکل
ends در انتها یا پس از چندین مشکل
finish انجام دادن چیزی تا انتها
finishes انجام دادن چیزی تا انتها
endings عمل توقف چیزی یا به انتها رسیدن آن
ending عمل توقف چیزی یا به انتها رسیدن آن
region محوطه بسیار وسیع وبی انتها
regions محوطه بسیار وسیع وبی انتها
biased داده یا رکوردی که به انتها اشاره میکند
bicipital تقسیم شونده بدو قسمت دریک انتها
hang وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
looped حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
hangs وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
loop حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loops حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
double صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
doubled up صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
the Holy Grail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
doubled صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
deque صفی که در آن موضوعات جدید قابل اضافه شدن حتی در انتها هستند
sangreal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
ends نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
ended نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
end نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
topology توپولوژی بکه که تمام قط عات به یک کابل وصل هستند که در هر انتها Terminator دارد
endless knots طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
sagging تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
Ertman gul [نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
patches کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
delta clock که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
patch کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
shift در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
shifted در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
shifts در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
front end processor پردازشگر جلو و انتها پردازشگر نهایی
arithmetic داده یا کلمهای که در ثبات یک بیت به چپ یا راست انتقال داده میشود و بیت انتها را از دست میدهد
aeons قرن بی انتها قرن ازلی
eons قرن بی انتها قرن ازلی
aeon قرن بی انتها قرن ازلی
circulating چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com