English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (6 milliseconds)
English Persian
biconvex lens عدسی دوکوژ
Other Matches
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
lentiform عدسی
lens عدسی
lentoid عدسی
glass عدسی
eyepieces عدسی
eyepiece عدسی
bifocal lens عدسی
floating reticle عدسی مواج
concave lens عدسی کاو
lens coating روکش عدسی
eye piece عدسی سر دوربین
electrostatic lens عدسی الکتروستاتیکی
concave lens عدسی مقعر
convergent lens عدسی همگرا
convergent lens عدسی متقارب
convex lens عدسی کوژ
convex lens عدسی محدب
electron lens عدسی الکترونی
cylindrical lens عدسی استوانهای
divergent lens عدسی واگرا
divergent lens عدسی متباعد
double convex lens عدسی دو کوژ
electromagnetic lens عدسی الکترومغناطیسی
lensatic عدسی دار
lenticular عدسی وار
optical lens عدسی نوری
optical lens عدسی اپتیکی
reticle عدسی دوربین
spherical lens عدسی کروی
contact lens عدسی مماس
contact lens عدسی بساو
contact lenses عدسی مماس
contact lenses عدسی بساو
ocular lens عدسی چشمی
objective lens عدسی شیئی
lenticular مرکب از عدسی
lenticulation ایجاد عدسی
vergency تقارب عدسی
meniscus lens عدسی هلالی
nummulite شاهدانه عدسی
object glass عدسی شیئی
objective glass عدسی شیئی
compound lens عدسی مرکب
cheese head سر عدسی در پیچها
focussing کانون عدسی
eyepiece عدسی چشمی
achromatic lens عدسی بی رنگ
achromate عدسی اکروماتیک
wide-angle عدسی گسترش
lens عدسی دوربین
wide angle عدسی گسترش
eyepieces عدسی چشمی
objective عدسی شیئی
biconcave lens عدسی دوکاو
focusses کانون عدسی
biconcave lens عدسی مقعرالطرفین
mushroom head سر عدسی در پیچ ها
focus کانون عدسی
button head سر عدسی در پیچ ها
focused کانون عدسی
focuses کانون عدسی
objectives عدسی شیئی
knurled head سر عدسی اج دار
focussed کانون عدسی
double concave lens عدسی مقعرالطرفین
double concave lens عدسی دوکاو
lens بشکل عدسی در اوردن
lens coating پوشش روی عدسی
line of collimation خط تنظیم عدسی دوربین
parabolic lens عدسی سهمی وار
mensicus عدسی کاو- کوژ
plano concave lens عدسی تخت کاو
plano concave lens عدسی مسطح- مقعر
plano convex lens عدسی تخت کوژ
plano convex lens عدسی مسطح- محدب
refractor عدسی نور شکن
relative aperture ضریب کانونی عدسی
eyepiece عدسی سردوربین یامیکروسکپ
lentiform nucleus هسته عدسی شکل
lenticular nucleus هسته عدسی شکل
zoomed فاصله عدسی را کم و زیادکردن
fixed reticle عدسی ثابت دوربین
zooms فاصله عدسی را کم و زیادکردن
electronic lens عدسی یا لنز الکترونی
anastigmat عدسی غیر استیگمات
astigmatic نامنظمی عدسی چشم
double convex lens عدسی محدب الطرفین
diverging meniscus lens عدسی هلالی واگرا
biconvex lens عدسی محدب الطرفین
zoom فاصله عدسی را کم و زیادکردن
focal مربوط به کانون عدسی
convergent meniscus lens عدسی هلالی همگرا
eyepieces عدسی سردوربین یامیکروسکپ
twinkle box عدسی هاو یک دیسک چرخان
burning glass عدسی محدب یاایینه مقعر
condenser الت تقصیر عدسی محدب
focal plane افق مار بر کانون عدسی
lensatic قطب نمای عدسی دار
tricked درجه بندی عدسی دوربین
linear perspective پروژکتور دارای عدسی مخطط
tricking درجه بندی عدسی دوربین
trick درجه بندی عدسی دوربین
glass شیشه ذره بین عدسی
field glass عدسی درونی دوربین یاذره بین
spiders عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
zoom lenses عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lens عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
spider عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
nose piece قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
object glass عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
pantoscope دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
periscopic lens شیشه عدسی که بوسیله ان انسان مستواندچیزهای دورترازچشم رس راهم به بیند
panoramic camera دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
wing photograph نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
bulls eye عدسی نیم گرد یکجور شیرینی گرد
interpupillary واقع در بین دو مردمک چشم بین دو عدسی
hyperfocal distance مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
whisker کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com