Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
English
Persian
convergent lens
عدسی همگرا
Search result with all words
convergent meniscus lens
عدسی هلالی همگرا
Other Matches
convergent
همگرا
convergence coil
پیچک همگرا
convergent thinking
تفکر همگرا
de leval nozzle
نازل همگرا
convergent validity
اعتبار همگرا
converged
همگراشدن همگرا بودن
converging
همگراشدن همگرا بودن
converge
همگراشدن همگرا بودن
converges
همگراشدن همگرا بودن
convergent
خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
con di nozzle
نازل موتورجت با مقطع همگرا
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
rarefaction
جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
eyepiece
عدسی
lentiform
عدسی
eyepieces
عدسی
lens
عدسی
glass
عدسی
lentoid
عدسی
bifocal lens
عدسی
convex lens
عدسی کوژ
contact lens
عدسی مماس
double convex lens
عدسی دو کوژ
electromagnetic lens
عدسی الکترومغناطیسی
electron lens
عدسی الکترونی
divergent lens
عدسی متباعد
divergent lens
عدسی واگرا
contact lens
عدسی بساو
convergent lens
عدسی متقارب
cylindrical lens
عدسی استوانهای
contact lenses
عدسی بساو
convex lens
عدسی محدب
contact lenses
عدسی مماس
electrostatic lens
عدسی الکتروستاتیکی
eye piece
عدسی سر دوربین
objective glass
عدسی شیئی
objective lens
عدسی شیئی
ocular lens
عدسی چشمی
reticle
عدسی دوربین
spherical lens
عدسی کروی
optical lens
عدسی نوری
object glass
عدسی شیئی
nummulite
شاهدانه عدسی
meniscus lens
عدسی هلالی
floating reticle
عدسی مواج
knurled head
سر عدسی اج دار
lens coating
روکش عدسی
lensatic
عدسی دار
lenticular
عدسی وار
lenticular
مرکب از عدسی
lenticulation
ایجاد عدسی
vergency
تقارب عدسی
optical lens
عدسی اپتیکی
focused
کانون عدسی
biconcave lens
عدسی دوکاو
objective
عدسی شیئی
focus
کانون عدسی
achromatic lens
عدسی بی رنگ
objectives
عدسی شیئی
achromate
عدسی اکروماتیک
wide angle
عدسی گسترش
wide-angle
عدسی گسترش
eyepiece
عدسی چشمی
lens
عدسی دوربین
eyepieces
عدسی چشمی
biconcave lens
عدسی مقعرالطرفین
double concave lens
عدسی دوکاو
concave lens
عدسی کاو
concave lens
عدسی مقعر
mushroom head
سر عدسی در پیچ ها
button head
سر عدسی در پیچ ها
cheese head
سر عدسی در پیچها
focuses
کانون عدسی
focussed
کانون عدسی
focusses
کانون عدسی
compound lens
عدسی مرکب
biconvex lens
عدسی دوکوژ
double concave lens
عدسی مقعرالطرفین
focussing
کانون عدسی
plano concave lens
عدسی مسطح- مقعر
line of collimation
خط تنظیم عدسی دوربین
eyepiece
عدسی سردوربین یامیکروسکپ
lens coating
پوشش روی عدسی
mensicus
عدسی کاو- کوژ
lens
بشکل عدسی در اوردن
parabolic lens
عدسی سهمی وار
plano concave lens
عدسی تخت کاو
plano convex lens
عدسی تخت کوژ
plano convex lens
عدسی مسطح- محدب
relative aperture
ضریب کانونی عدسی
refractor
عدسی نور شکن
lentiform nucleus
هسته عدسی شکل
fixed reticle
عدسی ثابت دوربین
anastigmat
عدسی غیر استیگمات
astigmatic
نامنظمی عدسی چشم
double convex lens
عدسی محدب الطرفین
zooms
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
diverging meniscus lens
عدسی هلالی واگرا
zoomed
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
zoom
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
biconvex lens
عدسی محدب الطرفین
focal
مربوط به کانون عدسی
electronic lens
عدسی یا لنز الکترونی
lenticular nucleus
هسته عدسی شکل
eyepieces
عدسی سردوربین یامیکروسکپ
focal plane
افق مار بر کانون عدسی
condenser
الت تقصیر عدسی محدب
burning glass
عدسی محدب یاایینه مقعر
twinkle box
عدسی هاو یک دیسک چرخان
trick
درجه بندی عدسی دوربین
lensatic
قطب نمای عدسی دار
tricked
درجه بندی عدسی دوربین
glass
شیشه ذره بین عدسی
tricking
درجه بندی عدسی دوربین
linear perspective
پروژکتور دارای عدسی مخطط
field glass
عدسی درونی دوربین یاذره بین
zoom lenses
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
spider
عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
zoom lens
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
spiders
عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
object glass
عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
nose piece
قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
pantoscope
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
periscopic lens
شیشه عدسی که بوسیله ان انسان مستواندچیزهای دورترازچشم رس راهم به بیند
panoramic camera
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
wing photograph
نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
bulls eye
عدسی نیم گرد یکجور شیرینی گرد
interpupillary
واقع در بین دو مردمک چشم بین دو عدسی
hyperfocal distance
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
whisker
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com