English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (8 milliseconds)
English Persian
insusceptibility عدم استعداد عدم تاثر
Other Matches
regrets تاثر
regretted تاثر
regretting تاثر
greet تاثر
greeted تاثر
greets تاثر
regret تاثر
heinous تاثر اور
impressionable تاثر پذیر
interplay ناثیر و تاثر
wailful تاثر امیز
responsively با تاثر یا حساسیت
impervious تاثر ناپذیر غیر قابل نفوذ
average strength استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
capacities استعداد
geniuses استعداد
genius استعداد
unintelligent بی استعداد
capability استعداد
predispostion استعداد
amplitude استعداد
aptness استعداد
brilliance استعداد
cabiler استعداد
verve استعداد
endowments استعداد
endowment استعداد
liability to disease استعداد
potentiality استعداد
talents استعداد
talent استعداد
talented استعداد
capacity استعداد
potentialities استعداد
aptitudes استعداد
aptitude استعداد
parted با استعداد
turn استعداد
gifted با استعداد
turns استعداد
susceptibility استعداد
inapt بی استعداد
susceptivity استعداد
property استعداد
simpleminded کم استعداد
talentless بی استعداد
ungifted بی استعداد
ingenuity استعداد
gormless کم استعداد
caliber گنجایش استعداد
command strength استعداد یکان
palooka بوکسور بی استعداد
authorized strength استعداد مجاز
artistic aptitude استعداد هنری
sconce جمجمه استعداد
reproductivity استعداد هم اوری
scholastic aptitude استعداد تحصیلی
division slice استعداد لشگری
end strength استعداد نهایی
occupational aptitude استعداد شغلی
child prodigy بچهبا استعداد
resistibility استعداد مقاومت
risible faculty استعداد خنده
war strenght استعداد جنگی
reproductivity استعداد تولید
indisposedness عدم استعداد
mechanical aptitude استعداد فنی
imitativeness استعداد تقلید
frost susceptibility استعداد یخزدگی
academic aptitude استعداد تحصیلی
aptitude tests ازمون استعداد
cleverness هوشیاری استعداد
shifts نوبتی استعداد
art استعداد استادی
capacity استعداد مقام
capacities گنجایش استعداد
liability بدهکاری استعداد
tendencies توجه استعداد
aptitude test ازمون استعداد
capacity گنجایش استعداد
cleverest باهوش با استعداد
flair استعداد خصیصه
artistry استعداد هنرپیشگی
cleverer باهوش با استعداد
clever باهوش با استعداد
capacities استعداد مقام
capability استعداد پیشرفت
arts استعداد استادی
strength استعداد رزمی
tendency توجه استعداد
shift نوبتی استعداد
liabilities بدهکاری استعداد
indispositions عدم استعداد
shifted نوبتی استعداد
indisposition عدم استعداد
strengths استعداد رزمی
capable با استعداد صلاحیتدار
flatlander موج سوار کم استعداد
scholastic aptitude test ازمون استعداد تحصیلی
able با استعداد صلاحیت دار
talent for musics استعداد یا ذوق موسیقی
vocational aptitude test ازمون استعداد شغلی
peak strenght حداکثر استعداد مجاز
the talnet of the country مردم با استعداد کشور
potentialize دارای استعداد کردن
physical aptitude test ازمون استعداد جسمانی
reduced strenght حداقل استعداد جنگی
manpower cieling سطح استعداد پرسنل
versatile دارای استعداد و ذوق
differential aptitude tests ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
natural مسلم استعداد ذاتی
naturals مسلم استعداد ذاتی
gifts استعداد پیشکش کردن
attack size استعداد وسایل درگیر در تک
knack صدای شلاق استعداد
allotropy استعداد تغییر و تبدیل
accountable strength استعداد قابل توجه
accountable strength استعداد قابل محاسبه
gifts دارای استعداد کردن
gifted موید شخص با استعداد
level of strength میزان استعداد رزمی
level of strength سطح استعداد رزمی
potentially با داشتن استعداد نهانی
gift استعداد پیشکش کردن
habiliment جامه استعداد فکری
gift دارای استعداد کردن
fabllibility استعداد خطا کردن
effective strength استعداد رزمی موثر
Iranians have a gift of tongues. ایرانیها استعداد زبان دارند
personnel ceiling سقف استعداد مجاز پرسنلی
potential دارای استعداد نهانی پتانسیل
strength قدرت رزمی استعداد نفری
self rating تعیین میزان استعداد خود
edacity استعداد خوردن شکم پرستی
battle bill فهرست استعداد رزمی ناو
potentiality عاملیت بالفعل استعداد نهانی
peace time complement استعداد مجاز زمان صلح
means end capacity استعداد درک وسیله- هدف
faculties استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculty استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
rhymester شاعربی استعداد وکم مایه
potentialities عاملیت بالفعل استعداد نهانی
strengths قدرت رزمی استعداد نفری
seashore musical ability tests آزمون های استعداد موسیقی سیشور
peace time establishment جدول استعداد مجاز زمان صلح
authorized strength of theater استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
green thumb استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
minnesota clerical aptitude test ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
it is insusceptible of change اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
rimester قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
one's light s نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
telegenic دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
zeroed out ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
tryout ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
complements استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
reduction coefficient ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
combat power نیروی رزمی استعداد رزمی
attached strength استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com