English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
achalasia عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
Other Matches
kymograph انقباض عضلات و غیره
tics انقباض غیر عادی عضلات
tic انقباض غیر عادی عضلات
cramps گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramp گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
tetanize بحالت انقباض دائم دراوردن
bronchial asthma تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
diastasis استراحت قلب در فاصله بین انقباض و انبساط
fixed bridge پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
come through باقی ماندن
hold over باقی ماندن
peers of iveland بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
hold up <idiom> باجرات باقی ماندن
to stay behind باقی ماندن جاماندن
hold up <idiom> خوب باقی ماندن
bide درجایی باقی ماندن
lie by غیر فعال باقی ماندن
pocket split باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
antibiosis تضاد بین دوموجود زنده کوچک که بیش از یکی از انها در محیط باقی نمیماند
white flag پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
modulo arithmetic شاخهای از ریاضی که از باقی ماندن عدد وقتی بر عدد دیگر تقسیم میشود استفاده میکند
notobranchiate در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
residue check بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
market channels مجاری توزیع
semicircular canals مجاری نیمدایره
official channels مجاری رسمی
sewers مجاری فاضلاب
sewer مجاری فاضلاب
diplomatic channels مجاری دیپلماتیک
grouting galleries مجاری تزریق
scuppering مجاری فاضل اب
scuppers مجاری فاضل اب
administrative channels مجاری اداری
scupper مجاری فاضل اب
scuppered مجاری فاضل اب
incised figure شکل مجاری شده
sewarage زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
ford crossing تقاطع جاده با مجاری ابگذر
to leech زالو شدن [اصطلاح مجاری]
tzigane کولی مجاری قبطی مجارستانی قطبی
urethritis اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول
relaxation شل کردن عضلات
dystaxia رعشه عضلات
contralateral muscles عضلات مقابل
contralateral muscles عضلات مخالف
tetany کزاز عضلات
flabby دارای عضلات شل
antigravity muscles عضلات ضد گرانش
catalepsy جمود عضلات
skeletal muscles عضلات مخطط
ports انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
cognizance ابلاغ رسمی حق یا اختیارقانونی برای تعقیب موضوعی از مجاری قضائی
guiding عضلات کمکی مجاور
vaginismus گرفتگی عضلات مهبل
cramp in the calf گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
Firm muscles ( flesh ) . عضلات (گوشت ) محکم
vaginism گرفتگی عضلات مهبل
charleyhorse [American] [colloquial] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
ligamentary مربوط به رباط عضلات
cramp in the leg گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
charley horse [American] [colloquial] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
systremma [leg cramps] گرفتگی عضلات پا [پزشکی]
hamstringing عضلات عقب ران زردپی
abasia عدم همکاری عضلات محرکه
hamstrings عضلات عقب ران زردپی
hamstrung عضلات عقب ران زردپی
pleurodynia درد پهلوو عضلات سینه
catalepsy تصلب وسخت شدن عضلات
extrinsic eye muscles عضلات برون چرخشی چشم
hamstring عضلات عقب ران زردپی
pleuralgia درد پهلوو عضلات سینه
epididymis زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است
sweeney ازکار افتادگی یا فلج عضلات کتف
sweeny از کار افتادگی یا فلج عضلات کتف
neuromuscular وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
muscle bound دارای عضلات سفت وسخت غیر قابل ارتجاع
knee flexion and extension machine دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
continued دائم
permanent دائم
tosspot دائم الخمر
steady flow جریان دائم
tippler دائم الخمر
malt worm دائم الخمر
steady load بار دائم
eye splice حلقه دائم
toper دائم الخمر
fee simple حق تملک دائم
alcoholics دائم الخمر
dead load بار دائم
perpetual motion حرکت دائم
alcoholic دائم الخمر
steady state حالات دائم
permanent magnet اهنربای دائم
constant current جریان دائم
rectification دائم سازی
intermissions غیر دائم
life imprisonment حبس دائم
intermission غیر دائم
direct current جریان دائم
permanent insanity جنون دائم
permanent marriage نکاح دائم
d.c. جریان دائم
d.c c. motor موتورجریان دائم
sottish دائم الخمر
expansion loop خم انبساط
stretch انبساط
extensions انبساط
stretched انبساط
stretches انبساط
dilatation انبساط
extension انبساط
strains انبساط
strain انبساط
distension انبساط
expansion انبساط
pleasure انبساط
distentions انبساط
distensions انبساط
pleasures انبساط
parkinsonism اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
d.c. resistance مقاومت جریان دائم
obsession فکر دائم وسواس
maintain watch به گوش بودن دائم
d.c. motor موتورجریان دائم موتور C.D
perpetual motion machine ماشین با حرکت دائم
d.c. heating گرمایش جریان دائم
d.c. drive محرکه جریان دائم
d.c. cable کابل جریان دائم
loyalty discount تخفیف مشتریان دائم
d.c. drive ماشین جریان دائم
d.c. converter مبدل جریان دائم
dynamo مولد جریان دائم
d.c. commponent بخش جریان دائم
dynamos مولد جریان دائم
tippling دائم الخمر بودن
tipples دائم الخمر بودن
tippled دائم الخمر بودن
tipple دائم الخمر بودن
d.c. reciever گیرنده جریان دائم
obsessions فکر دائم وسواس
loyalty rebate تخفیف مشتریان دائم
d.c. brake ترمز جریان دائم
d.c. ammeter امپرمتر جریان دائم
grid d.c. جریان دائم شبکه
cubical expansion انبساط حجمی
expansion joint درز انبساط
companding انبساط تراکم
dilatation درز انبساط
distensible انبساط پذیر
expansion diaphragm دیاگرام انبساط
creep limit حد انبساط دائمی
distensibility قابلیت انبساط
coefficient of expansion ضریب انبساط
expansion heat حرارت انبساط
expansion coefficient ضریب انبساط
expansibility قابلیت انبساط
expansion of universe انبساط جهان
expansion point درز انبساط
expansion rate اهنگ انبساط
expansiveness انبساط پذیری
thermal expansion انبساط حرارتی
diastole انبساط قلبی
dilatability انبساط پذیری
expandable قابل انبساط
expandability قابلیت انبساط
evolution of heat انبساط حرارتی
free expansion انبساط ازاد
dilation of time انبساط زمان
dilatation انبساط حرارتی
expansile قابل انبساط
tensions قوه انبساط
tension قوه انبساط
tensile قابل انبساط
inextension عدم انبساط
inextensibility انبساط ناپذیری
expansion گسترش انبساط
expansion انبساط بسط
heat expansion انبساط حرارت
high direct voltage فشار قوی جریان دائم
have one's nose in a book <idiom> دائم سر توی کتاب داشتن
d.c. arc welding converter مبدل جوشکاری جریان دائم
d.c. arc welding generator مولد جوشکاری جریان دائم
d.c. winding سیم پیچی جریان دائم
bowlers مشروب خوارافراطی دائم الخمر
bowler مشروب خوارافراطی دائم الخمر
habitual شخص دائم الخمر عادی
grid d.c. modulation مدولاسیون جریان دائم شبکه
brake expander mechanism مکانیزم انبساط ترمز
expansible کش امدنی انبساط پذیر
nephelauxetic effect اثر انبساط ابرالکترونی
characteristic expansion time زمان شاخص انبساط
thermal coefficient of expansion ضریب انبساط حرارتی
expansibly بطور قابل انبساط
elater خاصیت انبساط و گسترش
coefficient of thermal expansion ضریب انبساط حرارتی
dilatability قابلیت انبساط یا اتساع
d.muscle ماهیچه انبساط دهنده
invar struts قطعات فلزی ضد انبساط
inductive d.c. voltage drop افت ولتاژ جریان دائم القائی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com