Dictiornary-Farsi | عدم قابلیت استرداد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
irretrievability	عدم قابلیت استرداد


Other Matches

interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
recoveries	استرداد
reimbursement	استرداد
withdrawal	استرداد
restitution	استرداد
reclamation	استرداد
extradition	استرداد
restoration	استرداد
withdrawals	استرداد
rendered	استرداد
renders	استرداد
reimbursements	استرداد
render	استرداد
refunds	استرداد
recovery	استرداد
recuperation	استرداد
right of reversion	حق استرداد
refunding	استرداد
refunded	استرداد
refund	استرداد
reclaimation	استرداد
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
withdrawal of a case	استرداد دعوی
reclaimable	قابل استرداد
recvery	استرداد وصول
ejectment	دعوای استرداد
claim for restitution	دعوی استرداد
retraxit	استرداد دعوی
extradition of criminals	استرداد مجرمین
extradition	استرداد مجرمین
extradition	استرداد مجروحین
rebate	استرداد وجه
recoveries	استرداد جبران
rebates	استرداد وجه
recovery	استرداد جبران
retraction	انقباض استرداد
irremediable	غیرقابل استرداد
retractions	انقباض استرداد
requisitioning	واست استرداد مجرم
drawback	استرداد حقوق گمرکی
requisition	واست استرداد مجرم
requisitioned	واست استرداد مجرم
drawbacks	استرداد حقوق گمرکی
irresponsible	غیر قابل استرداد
requisitions	واست استرداد مجرم
repayment guarantee	ضمانت استرداد پیش پرداخت
extradition	استرداد محرمین بدولت متبوعه
irretrievable	غیر قابل استرداد باز نیافتنی
replevin	طرح دعوی به منظور استرداد مال توقیف شده
stoppage in transitu	حق استرداد جنس فروخته شده برای بایع حق امتناع ازتسلیم مال التجاره در حال حمل
irretrievably	بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
theft bote	استرداد مال مسروقه ازسارق به این شرط که مال باخته از تعقیب سارق منصرف شود
capacity	قابلیت
eligibility	قابلیت
susceptibility	قابلیت
habilitation	قابلیت
adaptability	قابلیت
fitness	قابلیت
competence	قابلیت
abilities	قابلیت
ability	قابلیت
capacities	قابلیت
skill	قابلیت
credential	قابلیت
solvability	قابلیت حل
solubility	قابلیت حل
qualification	قابلیت
capability	قابلیت
competence	قابلیت
contemptibility	قابلیت
readability	قابلیت خواندن
renewability	قابلیت تجدید
hardenability	قابلیت سختی
reliableness	قابلیت اعتماد
ignitability	قابلیت احتراق
reflectance	قابلیت انعکاس
ignitibility	قابلیت احتراق
habitability	قابلیت سکنی
habitableness	قابلیت سکونت
ignitability	قابلیت اشتعال
conversableness	قابلیت معاشرت
repeatability	قابلیت تکرار
fordability	قابلیت عبور
forgeability	قابلیت اهنگری
serviceability	قابلیت تعمیر
serviceability	قابلیت استفاده
serializability	قابلیت تسلسل
fungibility	قابلیت تعویض
vendibility	قابلیت فروش
salability	قابلیت فروش
fusibility	قابلیت ذوب
fusibility	قابلیت گداز
ground visibility	قابلیت دیدزمینی
retractility	قابلیت انقباض
resectability	قابلیت برش
reproducibility	قابلیت تکثیر
moveability	قابلیت حرکت
pregnability	قابلیت تسخیر
imitability	قابلیت تقلید
quench aging property	قابلیت بهسازی
pliability	قابلیت خمیدگی
permeability	قابلیت تراوایی
perceptibility	قابلیت درک
penetrability	قابلیت نفوذ
interchangeability	قابلیت تعویض
opposability	قابلیت تقابل
navigability	قابلیت کشتیرانی
interpretability	قابلیت تفسیر
interpretability	قابلیت توجیه
motor ability	قابلیت حرکت
meltability	قابلیت گداختن
maneuverability	قابلیت مانور
manageability	قابلیت اداره
malleability	قابلیت انعطاف
magnetic susceptibility	قابلیت مغناطیسی
portability	قابلیت ترابری
portability	قابلیت حمل
punishability	قابلیت مجازات
preventability	قابلیت جلوگیری
presentability	قابلیت ارائه
imputability	قابلیت اسناد
inaptly	با عدم قابلیت
inflammability	قابلیت اشتعال
predicability	قابلیت اسناد
practicableness	قابلیت عبور
potability	قابلیت حمل
potability	قابلیت شرب
inheritability	قابلیت توارث
intelligibility	قابلیت فهم
interchangeability	قابلیت تبادل
portability	قابلیت انتقال
machinability	قابلیت تراش
severability	قابلیت سواشدن
provability	قابلیت اثبات
applicability	قابلیت اجرا
application [applicability]	قابلیت اجرا
availability	قابلیت اجرا
usability	قابلیت اجرا
usefulness	قابلیت اجرا
applicability	قابلیت استفاده
application [applicability]	قابلیت استفاده
reliability	قابلیت اطمینان
failure safety	قابلیت اطمینان
failure safety	قابلیت اعتماد
reliability	قابلیت اعتماد
usefulness	قابلیت استفاده
severability	قابلیت تقسیم
tempering quality	قابلیت بهبود
tenability	قابلیت تصرف
tenability	قابلیت نگهداری
tolerability	قابلیت پذیرش
trafficability	قابلیت عبور
trannlatability	قابلیت ترجمه
trannlatability	قابلیت انقال
transmissibility	قابلیت فرستادن
tensility	قابلیت کشش
tensibility	قابلیت کشش
tactility	قابلیت لمس
solubility	قابلیت انحلال
stickability	قابلیت مقاومت
stickability	قابلیت محافظت
stretchability	قابلیت بسط
suability	قابلیت تعقیب
survivability	قابلیت باززیستی
swivelling feature	قابلیت نوسان
transmissibility	قابلیت انتقال
transportability	قابلیت حمل
wettability	قابلیت خیسی
weldability	قابلیت جوشکاری
trustiness	قابلیت اعتماد
trustworthiness	قابلیت اعتماد
usability	قابلیت استفاده
veniality	قابلیت اغماض
versatility	قابلیت تغییر
vibratility	: قابلیت ارتعاش
volatileness	قابلیت تبخیر
productivity	قابلیت تولید
absorptivity	قابلیت جذب
adaptableness	قابلیت توافق
dependability	قابلیت اطمینان
addibility	قابلیت افزایش
adhesiveness	قابلیت چسبندگی
dependability	قابلیت اعتماد
adjusability	قابلیت تطبیق
adjusability	قابلیت تنظیم
alterability	قابلیت تغییر
culpability	قابلیت مجازات
appealability	قابلیت استیناف
corruptibility	قابلیت فساد