English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (4 milliseconds)
English Persian
troop عده سربازان استواران
trooped عده سربازان استواران
trooping عده سربازان استواران
Other Matches
the rank and file سربازان
men سربازان
troop housing کوی سربازان
paratroops سربازان چترباز
service club باشگاه سربازان
campoo اردوی سربازان
draftees سربازان وفیفه
troops افراد قسمتها سربازان
squad room اطاق خواب سربازان
to drill soldiers سربازان رامشق دادن
soldier's deposits حسابهای پس انداز سربازان
tunics کت کوتاه سربازان انگلیس
tunic کت کوتاه سربازان انگلیس
to send soldiers into the streets سربازان را به خیابانها فرستادن
conscript army ارتش سربازان وفیفه
The soldiers died from illness and hunger. سربازان از گرسنگی و بیماری مردند.
soldier's manual ائین نامه راهنمای سربازان
ambushes مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushing مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushed مخفی گاه سربازان برای حمله
ambush مخفی گاه سربازان برای حمله
cannon fodder [soldiers pointlessly and unscrupulously sacrificed] خوراک توپ [سربازان بیهوده و بی وجدانه قربانی شده]
swagger cane عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
emergency establishment تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
nuncupative will در CL این وصیت فقط در مورد سربازان و ملوانان در حال خدمت قابل قبول است
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
war crimes اعمالی راگویند که اگر از سربازان یااتباع دشمن صادر شود درصورت اسیر شدن بخاطرارتکاب انها مجازات خواهندشد
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
buddy system سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم
Mamluk Carpets فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com