English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
scaramouch عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
scaramouche عروسک دلقک نمای خیمه شب بازی
Other Matches
puppets عروسک خیمه شب بازی
puppet عروسک خیمه شب بازی
jumping jack عروسک خیمه شب بازی
fantoccini عروسک خیمه شب بازی
marionette عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
marionettes عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
to pull the wires سیمهای عروسک خیمه شب بازی رادردست داشتن
puppetry عروسک بازی
doll play عروسک بازی
puppet show خیمه شب بازی
puppetry خیمه شب بازی
Punch and Judy show نمایش خیمه شب بازی
Punch and Judy shows نمایش خیمه شب بازی
pierrots دلقک صامت ایتالیایی دلقک
pierrot دلقک صامت ایتالیایی دلقک
azimuth circle قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
close up view نمای درشت نمای نزدیک عکس درشت
merry andrew دلقک
jesters دلقک
jester دلقک
buffoon دلقک
loblolly دلقک
buffoons دلقک
punchinello دلقک
hariequin دلقک
dolly عروسک
moppet عروسک
doll عروسک
puppets عروسک
toy عروسک
toys عروسک
dolls عروسک
dollies عروسک
puppet عروسک
clowning دلقک شدن
clowned دلقک شدن
clowns دلقک شدن
tomfool دلقک لوده
fool دلقک مسخره
fooling دلقک مسخره
fools دلقک مسخره
to clown about دلقک شدن
fooled دلقک مسخره
clown دلقک شدن
dollish عروسک مانند
rag baby عروسک کهنهای
rag dolls عروسک پارچه یی
toylike عروسک وار
alkekengi عروسک پس پرده
baby house عروسک خانه
rag doll عروسک پارچه یی
gimcrack قشنگ و بی مصرف عروسک
playhouses اطاق عروسک بچه
playhouse اطاق عروسک بچه
stooge دلقک الت دست شدن
foolscap کلاه شیطانی مخصوص دلقک ها
stooges دلقک الت دست شدن
fool's cap کلاه شیطانی مخصوص دلقک ها
gollywogs عروسک سیاه وعجیب و غریب
physalis عروسک پس پرده و گلهای همجنس ان
golliwogs عروسک سیاه وعجیب و غریب
golliwogg عروسک سیاه وعجیت و غریب
golliwog عروسک سیاه وعجیب و غریب
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
pantaloon پیر مرد عینکی شلوار اویخته دلقک
ventriloquists کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
ventriloquist کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
ventriloquistic کسیکه بجای عروسک یاجانوری تکلم کند
tabernacle خیمه
canopies خیمه
canopy خیمه
bind خیمه
tent خیمه
tents خیمه
binds خیمه
scaramouche دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
scaramouch دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
camp خیمه سرا
decamp خیمه بر بستن
puppeteers خیمه شب باز
puppeteer خیمه شب باز
decamped خیمه بر بستن
decamping خیمه بر بستن
decamps خیمه بر بستن
front headlock and leg lever in knee خیمه زدن
tentmaker خیمه دوز
tenter خیمه دوز
wigwam خیمه مسکن
wigwams خیمه مسکن
tentage خیمه زنی
encage خیمه برپاکردن
pitch خیمه زدن
pitches خیمه زدن
hovel پناهگاه خیمه
hovels پناهگاه خیمه
lodges خیمه زدن
lodged خیمه زدن
lodge خیمه زدن
maroczy bind خیمه ماروکسی
encamp خیمه برپا کردن
pavilions درکلاه خیمه زدن
booths سایبان خیمه پاسگاه
teepee خیمه سرخ پوستان
pavilion درکلاه خیمه زدن
encamps خیمه برپا کردن
tenter مستحفظ خیمه دار
encamped خیمه برپا کردن
marquee خیمه بزرگ سایبان
booth سایبان خیمه پاسگاه
pitch خیمه زدن برپاکردن
pitches خیمه زدن برپاکردن
marquees خیمه بزرگ سایبان
underhook خیمه و رکبی زدن
tent خیمه زدن توجه
encamping خیمه برپا کردن
tents خیمه زدن توجه
tepees خیمه مخروطی سرخ پوستان
tepee خیمه مخروطی سرخ پوستان
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
yurt خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
yurta خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
front underlock خیمه کامل و پریدن به پشت حریف
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
motley مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
facades نمای سر در
facade نمای سر در
fanades نمای سر در
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
linear perspective نمای خطی
auxiliary view نمای کمکی
side view نمای جانبی
sectional view نمای برشی
landscaped نمای زمین
landscape نمای زمین
brick facing نمای اجری
aerial perspective نمای هوایی
inclined face of dam نمای مایل سد
incrustation نمای مرمر
incrustment نمای مرمر
close up view نمای کلوزاپ
side view نمای جنبی
rear sight نمای پشت
frontages نمای ساختمان
fronting نمای جلو
contour نمای کرانی
outside view نمای خارجی
city view نمای شهر
partial view نمای جزیی
front نمای جلو
front نمای ساختمان
front نمای ساختمان
fronting نمای ساختمان
alternating perspective نمای متناوب
outline نمای کلی
outlined نمای کلی
moment index نمای گشتاور
outlines نمای کلی
outlining نمای کلی
frontage نمای ساختمان
facade نمای خارجی
facades نمای خارجی
fanades نمای خارجی
plan view نمای بالا
landscapes نمای زمین
frontispiece نمای سردر
two tower facade نمای دو برجی
full view نمای روبرو
full view نمای تمام رخ
top view نمای فوقانی
chimneypiece نمای بخاری
mantlepieces نمای بخاری
mantelpieces نمای بخاری
mantelpiece نمای بخاری
upstream face نمای سراب
frontispieces نمای سردر
downstream face نمای پایاب
east elevation نمای غربی
end gable نمای جانبی
fore front نمای اصلی
waterproofing upstream face پوشش نمای سر اب
front view نمای جلویی
front view نمای جلو
display image نمای تصویر
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com