Dictiornary-Farsi | عصا یا چوپ صاحب منصبان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (9 milliseconds)

English	Persian
baton	عصا یا چوپ صاحب منصبان
batons	عصا یا چوپ صاحب منصبان


Search result with all words

staff	افسران صاحب منصبان
staffed	افسران صاحب منصبان
staffs	افسران صاحب منصبان
Other Matches

jointer	صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
lord	صاحب
owner	صاحب
master	صاحب
mastered	صاحب
owners	صاحب
ownerless	بی صاحب
padrone	صاحب
masters	صاحب
lords	صاحب
housemothers	زن صاحب خانه
officer	صاحب منصب
officers	صاحب منصب
permit holder	صاحب جواز
signatories	صاحب امضا
signatory	صاحب امضا
housemother	زن صاحب خانه
innkeepers	صاحب مسافرخانه
innkeeper	صاحب مسافرخانه
office-holder	صاحب مقام
homeowners	صاحب خانه
homeowner	صاحب خانه
resolute	صاحب عزم
unowned	بی صاحب بیمالک
titlist	صاحب سندمالکیت
stock holder	صاحب سهم
slaveholder	صاحب برده
shop keeper	صاحب دکان
shipowner	صاحب کشتی
laird	صاحب زمین
lairds	صاحب زمین
sharecropper	صاحب نسق
seignior	صاحب تیول
restauranteur	صاحب رستوران
office-holders	صاحب مقام
official	صاحب منصب
concessioner	صاحب امتیاز
man of place	صاحب مقام
man of place	صاحب منصب
liege	صاحب تیول
licence owner	صاحب امتیاز
lessor	صاحب ملک
landholder	صاحب ملک
feudary	صاحب تیول
feudatory	صاحب تیول
land lady	زن صاحب ملک
free ball	توپ بی صاحب
grantee	صاحب امتیاز
in the saddle	صاحب اختیار
concessionary	صاحب امتیاز
concessionaire	صاحب امتیاز
manufaturer	صاحب کارخانه
waif	مال بی صاحب
planter	صاحب مزرعه
planters	صاحب مزرعه
manufacturer	صاحب کارخانه
manufacturers	صاحب کارخانه
owner of a property	صاحب ملک
assayer	صاحب عیار
officiary	صاحب منصب
of consequence	صاحب شان
nursery man	صاحب قلمستان
notary public	صاحب محضر
no man's land	سرزمین بی صاحب
monopolist	صاحب انحصار
master of the time	صاحب الزمان
building owner	صاحب کار
in power	صاحب مقام
sovereigns	صاحب سیادت
shareholder	صاحب سهم
shareholders	صاحب سهم
stockholder	صاحب سهم
straying	جانور بی صاحب
stockholders	صاحب سهم
printer	صاحب چاپخانه
printers	صاحب چاپخانه
clear-sighted	صاحب نظر
stray	جانور بی صاحب
industrialist	صاحب صنعت
restaurateurs	صاحب رستوران
strays	جانور بی صاحب
sovereign	صاحب سیادت
licensee	صاحب جواز
licensees	صاحب جواز
industrialists	صاحب صنعت
restaurateur	صاحب رستوران
titled	صاحب لقب
landladies	زن صاحب ملک
master	ارباب صاحب
employers	صاحب کار
mastered	ارباب صاحب
benefactors	صاحب خیر
masters	ارباب صاحب
employer	صاحب کار
Distinguished . Titled.	صاحب عنوان
beneficent	صاحب کرم
inviolable	صاحب حرمت
benefactor	صاحب خیر
landowner	صاحب ملک
landowners	صاحب ملک
landlady	زن صاحب ملک
lord paramount	صاحب تیول عمده
infeoff	صاحب ملک کردن
innholder	صاحب مهمانخانه یا مسافرخانه
wharfinger	صاحب لنگرگاه یابارانداز
mansion house	خانه صاحب تیول
res nullius	مال بلا صاحب
title-holder	صاحب سند مالکیت
to come into a property	مالی را صاحب شدن
office-holder	صاحب منصب دولت
office-holders	صاحب منصب دولت
prosecuting attorney	صاحب منصب پارکه
pooh bah	صاحب چندین مقام
martyologist	صاحب تذکره شهدا
placeman	صاحب منصب اداری
owner's risk	ریسک صاحب کالا
to have something at one's disposal	صاحب چیزی بودن
to have something	صاحب چیزی بودن
title-holders	صاحب سند مالکیت
in the saddle	یراق صاحب مقام
licensee	صاحب جواز یا امتیاز
polygraph	صاحب تالیفات بسیار
yachtsman	صاحب کشتی تفریحی
yachtsmen	صاحب کشتی تفریحی
endowed	صاحب مال و مکنت
newspaperman	صاحب وگرداننده روزنامه
newspapermen	صاحب وگرداننده روزنامه
housemother	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
housemothers	زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
own	صاحب چیزی بودن
publican	بیگانه صاحب میخانه
publicans	بیگانه صاحب میخانه
signatories	صاحب امضاء امضایی
owns	صاحب چیزی بودن
owning	صاحب چیزی بودن
licensees	صاحب جواز یا امتیاز
proprietor	صاحب حق طبق کتاب
proprietors	صاحب حق طبق کتاب
croupier	کمک صاحب بانک
croupiers	کمک صاحب بانک
polygraphs	صاحب تالیفات بسیار
peer	صاحب لقب اشرافی
peered	صاحب لقب اشرافی
peering	صاحب لقب اشرافی
owned	صاحب چیزی بودن
signatory	صاحب امضاء امضایی
chartered companies	شرکتهای صاحب الامتیاز
holding company	شرکت صاحب سهم
at owner's risks	به هزینه صاحب مال
i own that house	من صاحب ان خانه هستم
boniface	صاحب مهمانخانه ورستوران
estray	جانوراواره وبی صاحب
challenge round	مبارزه با صاحب عنوان
cotton spinner	صاحب کارخانه نخ ریسی
manor houses	خانه ارباب یا صاحب تیول
he is the owner of this house	او صاحب این خانه است
gastrologist	صاحب سر رشته درپختن وخوردن
stockholder	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
stockholders	صاحب موجودی ذخیره نگهدار
old guard	صنوف صاحب اعتبار قدیم
barton	حیاط رعیتی صاحب ملک
licensee	صاحب جواز دارنده پروانه
confidnetial relationship with client	حفظ اسرار صاحب کار
manor house	خانه ارباب یا صاحب تیول
equites	سواره نظام صاحب امتیاز
barkeeper	باده فروش صاحب میکده
proprietorship	صاحب ملک یامغازه بودن
play the ball	با دریبل صاحب توپ شدن
waif	بچه بی صاحب ادم دربدر
evangelist	صاحب انجیل مژده رسان
evangelists	صاحب انجیل مژده رسان
patentee	صاحب اختراع ثبت شده
patentee	صاحب اختراع ثبت شدن
abandonee	صاحب اشیاء ترک شده
barkeep	باده فروش صاحب میکده
atentee	صاحب اختراع ثبت شده
portreeve	صاحب منصبی که پایین ترازشهرداراست
nursery man	درخت کار صاحب تلمبار
licensees	صاحب جواز دارنده پروانه
gourmand	صاحب سر رشته در خوراک شکم پرست
quitrent	اجازه مقطوع تیولدارجز به صاحب تیول
to have a title [ to be titled]	لقب دار [صاحب عنوان] بودن
power struggle	مبارزه برای صاحب مقام شدن
gourmands	صاحب سر رشته در خوراک شکم پرست
He is an authority on medical science .	درعلم پزشکی صاحب نظر است
militarists	صاحب روح سربازی یانظامی گری
wonder worker	ادم خارق العاده و صاحب کرامت
owner's risk	خطر یاخطرات به عهده صاحب کالا
militarist	صاحب روح سربازی یانظامی گری
seigniorage	حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
turfman	صاحب اسب و علاقه مند به اسبدوانی
seignorage	حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
occupancy	تملک اموال بلا صاحب متصرف
titleholder	صاحب سند مالکیت دارای عنوان
men of light and leading	مردانی که بواسطه قوه رهنمایی صاحب نفوذمیشوند
pirated	بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
forwarding merchant	کسی که بابت دریافت ورساندن مال التجاره به صاحب ان
pirates	بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirating	بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن
pirate	بدون اجازه ناشر یا صاحب حق طبع چاپ کردن