Dictiornary-Farsi | علامت اموزی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
sign learning	علامت اموزی


Other Matches

underachievement	کم اموزی
conceptual learning	مفهوم اموزی
place learning	مکان اموزی
sensitivity training	حساسیت اموزی
relation learning	رابطه اموزی
mastery learning	تسلط اموزی
overachievement	پیش اموزی
omission training	حذف اموزی
novitiate	کار اموزی
noviciate	کار اموزی
learning to learn	یادگیری اموزی
assertive training	جرات اموزی
avoidancae training	اجتناب اموزی
enculturation	فرهنگ اموزی
cue learning	نشانه اموزی
skill learning	مهارت اموزی
probationership	کار اموزی
concept learning	مفهوم اموزی
tameness	دست اموزی
t group	گروه حساسیت اموزی
sensitivity training group	گروه حساسیت اموزی
sex typing	نقش اموزی جنسیتی
probation	دوره ازمایش وکار اموزی
probational	دوره ازمایش و کار اموزی
unschooled	تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
symbol	اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol	علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
bingo	علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
paideutics	روش کار اموزی فن تعلیم علم تعلیم
ticked	علامت
marks	علامت
badges	علامت
symbol	علامت
indicator	علامت
mark	علامت
badge	علامت
ticks	علامت
tick	علامت
apostrophes	علامت
signalled	علامت
banner	علامت
banners	علامت
apostrophe	علامت
emblems	علامت
emblem	علامت
code	علامت
presage	علامت
indicium	علامت
signal generator	علامت زا
signum	علامت
symptomless	بی علامت
unsigned	بی علامت
marine code	علامت
impresa	علامت
fog signal	علامت مه
differentia	علامت
presaged	علامت
presages	علامت
presaging	علامت
stripe	علامت
stripes	علامت
symptom	علامت
symptoms	علامت
brand	علامت
branding	علامت
brands	علامت
insignia	علامت
designation	علامت
designations	علامت
apostrophize	علامت
caret	علامت
codes and codification	علامت
token	علامت
signaled	علامت
ditto	علامت
characters	علامت
tokens	علامت
tags	علامت
tag	علامت
character	علامت
bullets	یک علامت
signal	علامت
bullet	یک علامت
baud	علامت در ثانیه
warning signal	علامت خطر
wlldcard	علامت جانشین
zooks	علامت تعجب
status symbol	علامت مقام
analog signal	علامت قیاسی
marker pen	علامت گذار
colon	علامت چاپ
arrow head	علامت پیکان
V-signs	علامت پیروزی
asymptomatic	بدون علامت
audible signal	علامت سمعی
V-sign	علامت پیروزی
status symbols	علامت مقام
brevity code	علامت اختصاری
blinker	علامت چشمک زن
typicalness	علامت شاخصیت
check character	علامت مقابلهای
check mark	علامت کنترل
typicality	نمونه علامت
codes and codification	علامت گذاری
command signal	علامت فرمان
commodity code	علامت کالا
celtic cross	علامت ضربدر
typification	علامت سازی
radicals	علامت رادیکال
warning sign	علامت احضار
warning sign	علامت اخطار
brand leader	علامت تجارتی
visual signal	علامت بصری
trig	علامت گذاشتن
busy signal	علامت اشغال
calibration mark	علامت کالیبراسیون
markers	علامت نشانه
capital asset	علامت تجارتی
composite symbol	علامت ترکیبی
identification character	علامت مشخصه
brand	علامت رقم
brand	علامت تجاری
brand	علامت تجارتی
branding	علامت رقم
branding	علامت تجاری
branding	علامت تجارتی
brands	علامت رقم
brands	علامت تجاری
brands	علامت تجارتی
trademarks	علامت تجاری
trademarks	علامت تجارتی
invert	علامت چاپ
inverting	علامت چاپ
inverts	علامت چاپ
name	ابرو علامت
trademark	علامت تجارتی
trademark	علامت تجاری
brand name	علامت ساخت
brand names	علامت ساخت
signed	علامت دار
exclamation mark	علامت تعجب
say the word <idiom>	علامت دادن
signalling	علامت دهی
To give a signal ( sign) .	علامت دادن
Trade mark.	علامت تجارتی
acoustic signal	علامت صوتی
advance sign	علامت اوانس
minus	کم شد با علامت منفی
minus signs	علامت منها
mark condition	شرط علامت
balefire	اتش علامت
coding	علامت گذاری
interrogative	علامت سئوال
interrogatives	علامت سئوال
colons	علامت چاپ
signaling	علامت دهی
minus sign	علامت منها
advisory signal	علامت هشدار
line out	با خط علامت گذاشتن
signal detection	علامت یابی
sign position	موقعیت علامت
sign position	مکان علامت
sign position	موضوع علامت
chalks	علامت سفیدکردن
chalking	علامت سفیدکردن
pharmaceutical sign	علامت دواسازی
picture signal	علامت تصویر
chalked	علامت سفیدکردن
signal level	سطح علامت
logic symbol	علامت منطقی
logical symbol	علامت منطقی
signallzation	علامت گذاری
marque	علامت مخصوص
signaler	علامت دهنده
medical badge	علامت بهداری
signal normalization	هنجارسازی علامت
negative signe	علامت منفی
note of a	علامت تعجب
sign of the cross	علامت صلیب
positive sign	علامت مثبت
ratch	علامت سفید
sign digit	رقم علامت
request signal	علامت درخواست
road marking	علامت راه
romberg's sign	علامت رومبرگ
sign bit	بیت علامت
sign magnitude	علامت و مقدار
sign and magnitude	علامت و مقدار
tags	علامت زدن
sign extension	گسترش علامت
radical sign	علامت جذر
tag	علامت زدن
sign gestalt	علامت- گشتالت
chalk	علامت سفیدکردن
processing symbol	علامت پردازش
prosign	علامت قراردادی
prosign	علامت پیشوند
sign flag	پرچم علامت