Dictiornary-Farsi | علامت دوبدو گذاشتن چوب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (14 milliseconds)

English	Persian
match	علامت دوبدو گذاشتن چوب
matches	علامت دوبدو گذاشتن چوب


Other Matches

trig	علامت گذاشتن
mark	علامت گذاشتن
line out	با خط علامت گذاشتن
marks	علامت گذاشتن
trademark	علامت تجارتی گذاشتن
melanize	با سیاهی علامت گذاشتن
trademarks	علامت تجارتی گذاشتن
tete a tete	دوبدو
pairwise	دوبدو
tete a tete	گفتگوی دوبدو
letter	باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letters	باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
symbol	اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
lay off <idiom>	به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
symbol	علامت ترسیمی علامت فرمولی
character	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
lid	کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
lids	کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
run into <idiom>	اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
bingo	علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
To leave behinde.	جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
to leave someone in the lurch	کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
fog signal	علامت مه
bullet	یک علامت
apostrophe	علامت
bullets	یک علامت
emblem	علامت
indicator	علامت
emblems	علامت
token	علامت
ticks	علامت
apostrophes	علامت
tokens	علامت
stripes	علامت
differentia	علامت
ticked	علامت
presage	علامت
presaged	علامت
presages	علامت
presaging	علامت
unsigned	بی علامت
designations	علامت
designation	علامت
tick	علامت
insignia	علامت
indicium	علامت
signalled	علامت
stripe	علامت
code	علامت
banner	علامت
brands	علامت
branding	علامت
brand	علامت
signal	علامت
impresa	علامت
symptoms	علامت
signaled	علامت
symptom	علامت
banners	علامت
ditto	علامت
signal generator	علامت زا
marine code	علامت
badges	علامت
character	علامت
mark	علامت
codes and codification	علامت
tags	علامت
signum	علامت
tag	علامت
badge	علامت
apostrophize	علامت
characters	علامت
caret	علامت
symbol	علامت
marks	علامت
symptomless	بی علامت
mark condition	شرط علامت
exclamation mark	علامت تعجب
trademark	علامت تجارتی
logical symbol	علامت منطقی
logic symbol	علامت منطقی
sleeve emblem	علامت سردست
invert	علامت چاپ
inverting	علامت چاپ
dash	علامت زدن
brevity code	علامت اختصاری
marque	علامت مخصوص
dash	این علامت
plus sign	علامت بعلاوه
plus sign	علامت باضافه
signaler	علامت دهنده
plus sign	علامت جمع
plus signs	علامت بعلاوه
plus signs	علامت باضافه
blazers	علامت گذار
blazer	علامت گذار
signallzation	علامت گذاری
plus signs	علامت جمع
inverts	علامت چاپ
symbol table	جدول علامت
accident	علامت بد مرض
marks	نشان علامت
start signal	علامت شروع
question marks	علامت سوال
question mark	علامت سوال
stonemason's mark	علامت سنگتراش
say the word <idiom>	علامت دادن
stop dog	علامت وقف
marks	علامت گذاری
interrogation point	علامت سئوال
terminal symbol	علامت پایانی
line clear signal	علامت ازاد
mark	علامت گذاری
marking	علامت گذاری
markings	علامت گذاری
temporal sign	علامت زمانی
accidents	علامت سلاح
mark	نشان علامت
accidents	علامت بد مرض
accident	علامت سلاح
telegraph signal	علامت تلگرافی
stop sign	علامت توقف
dashed	این علامت
typicality	نمونه علامت
warning sign	علامت احضار
romberg's sign	علامت رومبرگ
showings	علامت مظهر
showing	علامت مظهر
oh	علامت صفر
warning signal	علامت خطر
road marking	علامت راه
request signal	علامت درخواست
ratch	علامت سفید
radical sign	علامت جذر
radar trace	علامت رادار
wlldcard	علامت جانشین
word mark	علامت کلمه
zooks	علامت تعجب
status symbol	علامت مقام
bracket	این علامت
symbol	علامت نمون
warning sign	علامت اخطار
sign gestalt	علامت- گشتالت
sign digit	رقم علامت
sign extension	گسترش علامت
typicalness	علامت شاخصیت
indicator	علامت خط نشانه
typification	علامت سازی
ha	علامت تعجب
sign bit	بیت علامت
sign magnitude	علامت و مقدار
sears	علامت داغ
seared	علامت داغ
sear	علامت داغ
sign and magnitude	علامت و مقدار
visual signal	علامت بصری
sign flag	پرچم علامت
stand	علامت یادبود
status symbols	علامت مقام
V-sign	علامت پیروزی
sign learning	علامت اموزی
sign of the cross	علامت صلیب
sign position	موضوع علامت
sign position	مکان علامت
sign position	موقعیت علامت
Trade mark.	علامت تجارتی
To give a signal ( sign) .	علامت دادن
medical badge	علامت بهداری
signal detection	علامت یابی
note of a	علامت تعجب
negative signe	علامت منفی
signal level	سطح علامت
signal normalization	هنجارسازی علامت
dashes	علامت زدن
dashes	این علامت
earmarking	علامت گذاری
trade mark	علامت تجاری
allegory	نشانه علامت
V-signs	علامت پیروزی
what	علامت استفهام
marked	علامت دار
marker pen	علامت گذار
prosign	علامت پیشوند
prosign	علامت قراردادی
trade mark	علامت تجارتی
processing symbol	علامت پردازش
trade mark	علامت بازرگانی
demarcation	علامت گذاری
allegories	نشانه علامت
positive sign	علامت مثبت
picture signal	علامت تصویر
pharmaceutical sign	علامت دواسازی
dashed	علامت زدن
symbolic	علامت دار
end mark	علامت بی پایان
draft marks	علامت ابخور
double hyphen	این علامت //
disconnect signal	علامت انفصال
digital signal	علامت رقمی