Dictiornary-Farsi | علامت سفیدکردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)

English	Persian
chalk	علامت سفیدکردن
chalked	علامت سفیدکردن
chalking	علامت سفیدکردن
chalks	علامت سفیدکردن


Other Matches

bleached	سفیدکردن مادهای که برای سفیدکردن
bleach	سفیدکردن مادهای که برای سفیدکردن
bleaches	سفیدکردن مادهای که برای سفیدکردن
tin	سفیدکردن
whitened	سفیدکردن
gallvanize	سفیدکردن
tins	سفیدکردن
stucco	با گچ سفیدکردن
strucco	سفیدکردن
whiten	سفیدکردن
whitens	سفیدکردن
decolor	رنگ بردن از سفیدکردن
chloride of lime	گردمخصوص سفیدکردن پارچه
blanch	رنگ پریده یاسفید شدن سفیدکردن
blanches	رنگ پریده یاسفید شدن سفیدکردن
blanched	رنگ پریده یاسفید شدن سفیدکردن
symbol	اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol	علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
bingo	علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
stripe	علامت
banner	علامت
banners	علامت
code	علامت
symptoms	علامت
symptom	علامت
caret	علامت
stripes	علامت
signalled	علامت
signaled	علامت
symptomless	بی علامت
codes and codification	علامت
indicator	علامت
ditto	علامت
symbol	علامت
differentia	علامت
indicium	علامت
mark	علامت
impresa	علامت
signum	علامت
badges	علامت
fog signal	علامت مه
marks	علامت
presaging	علامت
presages	علامت
presaged	علامت
presage	علامت
emblem	علامت
emblems	علامت
signal generator	علامت زا
apostrophe	علامت
apostrophes	علامت
tick	علامت
ticked	علامت
ticks	علامت
badge	علامت
tags	علامت
bullets	یک علامت
bullet	یک علامت
tokens	علامت
characters	علامت
tag	علامت
insignia	علامت
designations	علامت
designation	علامت
marine code	علامت
token	علامت
unsigned	بی علامت
branding	علامت
apostrophize	علامت
signal	علامت
character	علامت
brands	علامت
brand	علامت
decision symbol	علامت تصمیم
signalling	علامت دهی
draft marks	علامت ابخور
stonemason's mark	علامت سنگتراش
end mark	علامت بی پایان
marks	علامت گذاری
codes and codification	علامت گذاری
wlldcard	علامت جانشین
warning signal	علامت خطر
disconnect signal	علامت انفصال
warning sign	علامت احضار
warning sign	علامت اخطار
digital signal	علامت رقمی
double hyphen	این علامت //
ha	علامت تعجب
blinker	علامت چشمک زن
trig	علامت گذاشتن
marks	علامت گذاشتن
analog signal	علامت قیاسی
mark	علامت گذاری
flash signal	علامت فلاش
mark	علامت گذاشتن
mark	نشان علامت
markings	علامت گذاری
marking	علامت گذاری
baud	علامت در ثانیه
arrow head	علامت پیکان
frequency mark	علامت فرکانس
asymptomatic	بدون علامت
audible signal	علامت سمعی
balefire	اتش علامت
start signal	علامت شروع
file mark	علامت فایل
marks	نشان علامت
typicality	نمونه علامت
acoustic signal	علامت صوتی
advance sign	علامت اوانس
visual signal	علامت بصری
equal sign	علامت برابری
equal sign	علامت تساوی
external symbol	علامت خارجی
typicalness	علامت شاخصیت
faugh	علامت تعجب
typification	علامت سازی
brand name	علامت ساخت
sleeve emblem	علامت سردست
brand	علامت تجاری
calibration mark	علامت کالیبراسیون
capital asset	علامت تجارتی
trade mark	علامت تجاری
marker pen	علامت گذار
coding	علامت گذاری
brevity code	علامت اختصاری
interrogatives	علامت سئوال
telegraph signal	علامت تلگرافی
celtic cross	علامت ضربدر
trade mark	علامت بازرگانی
trade mark	علامت تجارتی
brand leader	علامت تجارتی
inverts	علامت چاپ
inverting	علامت چاپ
Trade mark.	علامت تجارتی
terminal symbol	علامت پایانی
trademark	علامت تجارتی
brand	علامت تجارتی
branding	علامت رقم
branding	علامت تجاری
branding	علامت تجارتی
brands	علامت رقم
temporal sign	علامت زمانی
trademarks	علامت تجاری
trademarks	علامت تجارتی
trademark	علامت تجاری
brands	علامت تجاری
brands	علامت تجارتی
busy signal	علامت اشغال
brand names	علامت ساخت
To give a signal ( sign) .	علامت دادن
invert	علامت چاپ
advisory signal	علامت هشدار
control signal	علامت کنترل
crypto	علامت رمز
V-sign	علامت پیروزی
minus	کم شد با علامت منفی
status symbols	علامت مقام
status symbol	علامت مقام
cut off signal	علامت قطع
signed	علامت دار
zooks	علامت تعجب
word mark	علامت کلمه
stop sign	علامت توقف
stop dog	علامت وقف
minus signs	علامت منها
control character	علامت کنترلی
connector symbol	علامت اتصال
check character	علامت مقابلهای
check mark	علامت کنترل
signaling	علامت دهی
symbol table	جدول علامت
say the word <idiom>	علامت دادن
exclamation mark	علامت تعجب
brand	علامت رقم
minus sign	علامت منها
command signal	علامت فرمان
commodity code	علامت کالا
V-signs	علامت پیروزی
composite symbol	علامت ترکیبی
earmarking	علامت گذاری
group mark	علامت گروه
question mark	علامت سوال
prosign	علامت پیشوند
prosign	علامت قراردادی
processing symbol	علامت پردازش
sign digit	رقم علامت
signal	علامت دادن
sign extension	گسترش علامت
names	ابرو علامت
radar trace	علامت رادار
goose	علامت سکوت
symbolic	علامت دار
symbolically	علامت دار
duff	تغییر علامت
positive sign	علامت مثبت
signal	علامت نشانه
sign learning	علامت اموزی