English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (13 milliseconds)
English Persian
slashed zero علامت نوشته یا چاپ شده
Search result with all words
plus علامت چاپ شده یا نوشته شده
multiplication علامت نوشته شده یا چاپ شده x برای نمایش ضرب دو عدد
sick علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sickest علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
plus sign علامت چاپ شده یا نوشته شده
plus signs علامت چاپ شده یا نوشته شده
minus sign علامت چاپ شده یا نوشته شده
minus signs علامت چاپ شده یا نوشته شده
minus علامت چاپ شده یا نوشته شده
sic علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
soft sector علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
Other Matches
symbol اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol علامت ترسیمی علامت فرمولی
character نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
bingo علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
letter نوشته
opus نوشته
paper work نوشته
papeteries نوشته
letters نوشته
depositions نوشته
deposition نوشته
scrip نوشته
epigraph نوشته
inscription نوشته
record نوشته
writs نوشته
writ نوشته
inscriptions نوشته
opuses نوشته
text نوشته
texts نوشته
manuscript نوشته
manuscripts نوشته
cryptogram نوشته رمزی
hierogram نوشته قدس
writing نوشته نوشتجات
writings نوشته نوشتجات
cryptograph نوشته رمزی
it is written that نوشته اندکه
pseudograph نوشته جعلی
ancient manuscript نوشته قدیمی
hand writing دست نوشته
handwriting دست نوشته
callout نوشته راهنما
petroglyph سنگ نوشته
petrograph سنگ نوشته
written نوشته شده
manuscript دست نوشته
chirograph دست نوشته
repetitive letter نوشته شده است
packaged software بسته پیش نوشته
applications معمولا به صورت نوشته
application معمولا به صورت نوشته
triglot به سه زبان نوشته شده
erotica نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
inscriptions نقش نوشته خطی
overwrite نوشته داده در محلی
pornography نوشته شهوت انگیز
inscription نقش نوشته خطی
graphically بطور نوشته یا منقوش
psychogram پیام نوشته روح
letter press نوشته وابسته به عکسها
opusculum اثریا نوشته بی اهمیت
scroll نوشته یافهرست طولانی
scrolls نوشته یافهرست طولانی
cartouche لوح نوشته مزین
it is written that نوشته شده است که
number عدد نوشته شده
numbers عدد نوشته شده
numerals عدد نوشته شده و..
pornograph نوشته ها و عکسهای رکیک
poison pen نوشته غرض الود
numeral عدد نوشته شده و..
imperscriptible فاقد اجازه نوشته
cryptanalysis کشف نوشته رمزی
bilingual بدو زبان نوشته شده
fill out <idiom> نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
cryptanalyze نوشته رمزی را کشف کردن
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
numerals اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
jotting چیزیکه با عجله نوشته شده
blasphemous نوشته وگفته کفر امیز
epitaphs نوشته روی سنگ قبر
epitaph نوشته روی سنگ قبر
graffiti نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
superscription عنوان نوشته روی چیزی
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
numeral اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
accounting package بسته پیش نوشته حسابداری
writing چیزی که نوشته شده است
autographic نوشته شده با دست خودمصنف
legends نوشته روی سکه ومدال
ad-libbing بدون نوشته صحبت کردن
ad-libbed بدون نوشته صحبت کردن
ad-lib بدون نوشته صحبت کردن
ad-libs بدون نوشته صحبت کردن
writings چیزی که نوشته شده است
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
hic jacet نوشته روی سنگ قبر
legend نوشته روی سکه ومدال
NCR paper نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
machine address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
termination notice فسخ نوشته شده [قرارداد کاری]
It is written for our benefit نوشته کردن برای ما فایده دارد
equations فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
equation فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
subscript چیزی که در پایین نامه نوشته شود
postfix کلمه یا حرف نوشته شده پس از دیگری
balloted رای مخفی مجموع اراء نوشته
compilation جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
compilations جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
ballots رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballot رای مخفی مجموع اراء نوشته
italic حرف به صورت itoloc نوشته شده
absolute address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
software package بسته پیش نوشته نرم افزاری
integrated accounting package بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
to read between the lines معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
modular accounting package برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
apply تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applying تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
backhanded با پشت دست نوشته شده چپ طعنه امیز
hair stroke خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
parodies نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
Take a fresh sheet of paper. یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار
pitches وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
grapho پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن
applies تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
graffito حروف یا تصاویری که بردیوار نوشته شده باشد
the paper is written all over همه جای کاغذ نوشته شده است که
machined فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
bibliotics بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
nominal value قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
repondez s'il vous plait [RSVP] لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
please reply لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
machine فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
unless otherwise prescibed [by the doctor] مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
The letter is addressed to you . نامه بعنوان شما نوشته شده است
pitch وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
parody نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
machines فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
notations عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
notation عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
users نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
parodist کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
hudibrastic نوشته شده بصورت دوبیتی هشت هجایی ومضحک
personals بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
directed دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
direct دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
directs دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
rubric عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
rubrics عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
rational number عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
user نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
aston [British E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
chyron [American E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
indirect objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objecting سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objected سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
Lower third قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
direct objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
round robin (letter) <idiom> نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)
home grown software برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
head word کلمه یاجملهای که در سراغاز فصل یا بخش کتاب نوشته میشود
teleprompter اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
sibilline books کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
pseudepigrapha نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد
cell خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
nuncupative will وصیتی که ابتدا در حضور عدهای ازشهود اعلام و متعاقبا"نوشته میشود
wire کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
demount کنار گذاشتن یک رسانه ذخیره مغناطیسی از دستگاهی که روی ان نوشته و از ان می خواند
language زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود
annotation علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
languages زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود
Queen's English [King's English] <idiom> [انگلیسی استاندارد و صحیح از نظر گرامری که در بریتانیا خوانده و نوشته می شود.]
wires کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
annotations علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
cells خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
apocrypha کتاب مشکوکی که راجع بزندگی عیسی ودین مسیح نوشته شده
face value مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
insertion point نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
caps کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
styles فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
bespoke software نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است
capitals کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
buffer فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
vertical diagraph شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
styled فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
postfix عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید
style فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
specific code کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند
styling فاهر , نوشتار, اندازه قلم , رنگ , فضا و حاشیههای متن در نوشته فرمت شده
self compiling compiler کامپایلری که به زبان اصلی خودش نوشته شده و قابلیت کامپایل کردن خود را نیز دارد
palimpsest نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
signal generator علامت زا
tick علامت
designation علامت
apostrophe علامت
presage علامت
symptomless بی علامت
presaged علامت
apostrophes علامت
marks علامت
presaging علامت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com