Dictiornary-Farsi | علامت نگهبان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
guard signal	علامت نگهبان


Other Matches

symbol	اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol	علامت ترسیمی علامت فرمولی
character	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters	نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
bingo	علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
guardian	نگهبان
watchmen	نگهبان
gallant	نگهبان
inspector	نگهبان
on guard	نگهبان
guardians	نگهبان
out post	نگهبان
lifeguards	نگهبان
lifeguard	نگهبان
watch dog	سگ نگهبان
custodial	نگهبان
inspectors	نگهبان
watchman	نگهبان
chasers	نگهبان
chaser	نگهبان
sentinels	نگهبان
keeper	نگهبان
watched	نگهبان
watch	نگهبان
wardens	نگهبان
watchdog	سگ نگهبان
escorts	نگهبان
escorting	نگهبان
escorted	نگهبان
police dog	سگ نگهبان
escort	نگهبان
guard dog	سگ نگهبان
K9 [canine]	سگ نگهبان
watches	نگهبان
watching	نگهبان
duty	نگهبان
sentinel	نگهبان
keepers	نگهبان
guardsman	نگهبان
guardsmen	نگهبان
custodians	نگهبان
custodian	نگهبان
watchdogs	سگ نگهبان
guard	نگهبان
life guard	نگهبان
ward	نگهبان
left half back	نگهبان چپ
wards	نگهبان
conservator	نگهبان
body guard	نگهبان
warden	نگهبان
look out	نگهبان
guarding	نگهبان
watch man	نگهبان
sentry	نگهبان
enntinel	نگهبان
custos	نگهبان
sentries	نگهبان
guards	نگهبان
custodier	نگهبان
tricked	سکانی نگهبان
relief of sentry	عوض نگهبان
guard band	باند نگهبان
gangway staff	نگهبان پله
flag guard	نگهبان پرچم
curator	نگهبان متصدی
tricking	سکانی نگهبان
churchman	نگهبان کلیسا
churchmen	نگهبان کلیسا
sergeant of the guard	گروهبان نگهبان
warden	نافر نگهبان
guardian council	شورای نگهبان
curing membrane	پوسته نگهبان
watchdog	سگ پاسبان نگهبان
right half back	نگهبان راست
wardens	نافر نگهبان
to stand sentinel	نگهبان گذاشتن در
factionary	نگهبان قراول
trick	سکانی نگهبان
watchdogs	سگ پاسبان نگهبان
copied	نگهبان مخابراتی
copies	نگهبان مخابراتی
beach patrol	نگهبان ساحلی
copying	نگهبان مخابراتی
guardian angel	فرشته نگهبان
arcturus	نگهبان شمال
copy	نگهبان مخابراتی
port watch	نگهبان بندر
anchor watch	نگهبان لنگر
air sentinel	نگهبان هوایی
memory guard	نگهبان حافظه
officer of the watch	افسر نگهبان
watch officer	افسر نگهبان
beach patrol	نگهبان اسکله
radio guard	نگهبان بی سیم
guard post	پایه نگهبان
covers	نگهبان بگوش
curators	نگهبان متصدی
coverings	نگهبان بگوش
cover	نگهبان بگوش
officer of the day	افسر نگهبان
bailiffs	نگهبان دژ سلطنتی
boat gang	نگهبان قایق
bailiff	نگهبان دژ سلطنتی
interior guard	نگهبان داخلی
attendant	همراه نگهبان کشیک
guardsman	سرباز هنگ نگهبان
watch dog	ناو نگهبان ناوگان
attendants	همراه نگهبان کشیک
warder	نگهبان دروازه یا قصر
guardsmen	سرباز هنگ نگهبان
warders	نگهبان دروازه یا قصر
Beefeaters	نگهبان برج لندن
Beefeater	نگهبان برج لندن
wardress	نگهبان و محافظ زن در زندان
to relieve guard	نگهبان راعوض کردن
time orderly	نگهبان اعلام ساعت
sentry box	سایبان چوبی نگهبان
duty officer	افسر نگهبان ستاد
earth retaining wall	دیوار نگهبان خاک
air controlman	نگهبان کنترل هوایی
sentry boxes	سایبان چوبی نگهبان
rangeguard	نگهبان میدان تیر
cryptoguard	نگهبان اطاق رمز
am i the keep of my brother?	ایامن نگهبان برادرخودهستم
service officer	افسر ارشد نگهبان
armorer	نگهبان اسلحه زراد
chaperons	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
rangeguard	نگهبان قرق میدان تیر
posts	گماردن نگهبان قرار دادن
posted	گماردن نگهبان قرار دادن
post-	گماردن نگهبان قرار دادن
chaperones	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
chaperon	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
watchdogs	نگهبانی دادن نگهبان بودن
watchdog	نگهبانی دادن نگهبان بودن
officer of the deck	افسر نگهبان عرشه ناو
sounding patrol	نگهبان عمق سنج ناو
curatorial	نگهبان یامتصدی کتابخانه یاموزه
chaperone	نگهبان یاملازم خانمهای جوان
post	گماردن نگهبان قرار دادن
cover	دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
watch fire	اتشی که پاسدار یا نگهبان روشن میکند
sentry boxes	سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
coverings	دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
dog watch	پلیس یا نگهبان عصر و غروب افتاب
sentry box	سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
covers	دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
raid clerk	نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
guardship	ناو یا کشتی نگهبان یا مسئول گشت زنی دریایی
radio guard	نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
air sentinel	گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
arcturus	نگهبان شمال الفا- گاوران الفا- عوا ارکتوروس
anchor watch	گروه نگهبانی لنگر نگهبان لنگر
indicator	علامت
tick	علامت
ticked	علامت
ticks	علامت
differentia	علامت
codes and codification	علامت
fog signal	علامت مه
apostrophize	علامت
indicium	علامت
impresa	علامت
symbol	علامت
ditto	علامت
caret	علامت
designations	علامت
signal generator	علامت زا
presaging	علامت
mark	علامت
presages	علامت
marks	علامت
signum	علامت
presaged	علامت
badges	علامت
badge	علامت
symptomless	بی علامت
designation	علامت
insignia	علامت
symptom	علامت
brands	علامت
branding	علامت
unsigned	بی علامت
brand	علامت
symptoms	علامت
stripes	علامت
stripe	علامت
presage	علامت
banners	علامت
token	علامت
tokens	علامت
tags	علامت
bullet	یک علامت
tag	علامت
marine code	علامت
bullets	یک علامت
code	علامت
characters	علامت
character	علامت