| Total search result: 201 (16 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| drift float |
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| drift signal |
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو |
| compliance index |
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی |
| system indicator |
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز |
| target indicator |
شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف |
| heads up display |
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی |
| mark |
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است |
| marks |
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است |
| colon |
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست |
| colons |
علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست |
| drifts |
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه |
| drifting |
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه |
| drifted |
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه |
| drift |
انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه |
| position light |
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع |
| line route map |
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه |
| azimuth indicator |
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما |
| yaw |
انحراف کشتی از مسیر خود انحراف |
| yawed |
انحراف کشتی از مسیر خود انحراف |
| yaw |
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان |
| yawed |
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان |
| index mark |
علامت شاخص |
| bench mark |
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری |
| range markers |
چراغ شاخص مسیر |
| indicator |
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده |
| discretionary |
خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود |
| precession |
انحراف مسیر |
| diversions |
انحراف مسیر |
| diversion |
انحراف مسیر |
| plane of asymmetry |
سطح انحراف مسیر |
| angle drift |
انحراف زاویه مسیر |
| veer |
انحراف تغییر مسیر |
| drift angle |
زاویه انحراف مسیر |
| drift meter |
انحراف سنج مسیر |
| veers |
انحراف تغییر مسیر |
| veered |
انحراف تغییر مسیر |
| altitude azimuth |
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما |
| index addressing |
نشان دهی شاخص دار |
helm  |
تمایل قایق به انحراف از مسیر |
| helms |
تمایل قایق به انحراف از مسیر |
| floating point notation |
نشان گذاری با ممیز شناور |
| poniter |
نشان دهنده نشان گیرنده |
| flag |
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله |
| flags |
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله |
| trajectory shift |
انحراف مسیر سهمی گلوله ازمسیر استانداد بالیستیکی |
| signaler |
علامت دهنده |
| apogee |
زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر |
| pathfinder |
هواپیمای علامت گذار مسیر |
| pathfinders |
هواپیمای علامت گذار مسیر |
| shunter |
تغییر مسیر دهنده |
| marker |
علامت نشان |
| marks |
نشان علامت |
| markers |
علامت نشان |
| mark |
نشان علامت |
| beach marker |
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل |
| deviation |
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر |
| deviations |
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر |
| range markers |
علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب |
| indicant |
نشان دهنده |
| demonstrator |
نشان دهنده |
| demonstrators |
نشان دهنده |
| indicator |
نشان دهنده |
| indicative |
نشان دهنده |
| obelize |
با این علامت "-" نشان گذاردن |
| glyph |
علامت یا نشان حجاری شده |
| indication |
علامت یا چیزی که نشان دهد |
| counting balance |
ترازوی نشان دهنده |
| ends |
کد نشان دهنده انتهای خط |
| ended |
کد نشان دهنده انتهای خط |
| end |
کد نشان دهنده انتهای خط |
| illustrators |
نشان دهنده تصویر کش |
| resilient |
نشان دهنده فنری |
| illustrator |
نشان دهنده تصویر کش |
| ring indicator |
نشان دهنده حلقه |
| control buoy |
بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد |
| coat of arms |
نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان |
| coats of arms |
نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان |
| von neuman morgensterm utility index |
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است |
| indicator |
عقربه یاصفحه نشان دهنده |
| end |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
| adumbrant |
نشان دهنده طرح مختصرازچیزی |
| status board |
تابلوی نشان دهنده وضعیت |
| frequency indicator |
دستگاه نشان دهنده فرکانس |
| control flag |
پرچم نشان دهنده دستورات |
| oil gage |
عقربه نشان دهنده روغن |
| voltage indicator |
دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی |
| episcope |
دستگاه نشان دهنده تصاویر |
| ended |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
| taximeter |
نشان دهنده کرایه تاکسی |
| oscilloscope |
دستگاه نشان دهنده امواج |
| ends |
کد نشان دهنده انتهای رکورد |
| dan runner |
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر |
| idegraphy |
علامت نویسی نمایش فکر یا تصور با نشان |
| lock spit |
شیاری که مسیر راه را نشان میدهد |
| quasi- |
که نشان دهنده تعداد دستورات است |
| isobars |
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار |
| station bill |
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل |
| isobare |
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار |
| attitude indicator |
دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب |
| gas indicator |
دستگاه نشان دهنده مقدار گاز |
| external indicator |
نشان دهنده وضع خارجی وسیله |
| escape character |
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد |
| bathymetric contour |
میزان منحنیهای نشان دهنده عمق |
| air hose coupling |
دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد |
| situation map |
نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ |
| to be on top of the world |
تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی] |
| to feel on top of the world |
تو آسمون ها بودن [نشان دهنده خوشحالی] |
| isobar |
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار |
| gauge |
اندازه گیر عقربه نشان دهنده |
| gauged |
اندازه گیر عقربه نشان دهنده |
| gauges |
اندازه گیر عقربه نشان دهنده |
| regulatory signs |
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها |
| radix |
عدد نشان دهنده اعشار صحیح |
| oscilloscope |
دستگاه نشان دهنده نوسان امواج |
| boundary disclaimer |
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه |
| quantifier |
علامت یا نشانهای که حجم یا محدوده چیزی را نشان دهد |
| battle clasp |
نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول |
| azimuth equidistant projection |
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما |
| arithmetic |
علامتی که نشان دهنده یک تابع محاسباتی است . |
| position buoy |
بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی |
| colon |
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است |
| reverberation index |
دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی |
| azimuth micrometer |
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما |
| colons |
که نشان دهنده یک توقف در رشتهای از کلمات است |
| marker |
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی |
| markers |
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی |
| hyphens |
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه |
| hyphen |
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه |
| earths |
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است |
| plus |
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است |
| deictic |
بطور مستقیم نشان دهنده مستقیما استدلال کننده |
| end |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
| end |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
| zmarker beacon |
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها |
| ended |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
| ended |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
| ends |
کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده |
| ends |
کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده |
| earth |
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است |
| marks |
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است |
| arrow head |
پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد |
| plus sign |
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است |
| plus signs |
که نشان دهنده جمع دو عدد یا مقدار مثبت است |
| mark |
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است |
| attitude gyro |
الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند |
| blip |
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت |
| blips |
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت |
| graphic |
داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است . |
| Manchester coding |
نیمه اول دوره زمانی نشان دهنده مقدار بیت |
| zeros |
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است |
| indicator |
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه |
| zeroes |
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است |
| field |
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است |
| fields |
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است |
| most significant bit |
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است . |
| zero |
نشان دهنده اینکه محتوای ثبات یا نتیجه صفر است |
| fielded |
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است |
| bracket |
علامت چاپ که نشان میدهد یک دستوالعمل یا عمل باید جداگانه پردازش شود |
| decision |
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود |
| decisions |
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود |
| ended |
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی |
| scorecards |
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف |
| scorecard |
کارت نشان دهنده تعداد ضربات بازیگر در هر بخش بازی گلف |
| end |
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی |
| ends |
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی |
| layer tints |
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما |
| tracking symbol |
علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد |
| forecaddie |
باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف |
| paragraphs |
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است |
| boolean operation |
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1 |
| paragraph |
حرف چاپ نشده که نشان دهنده رفتن نشانه گر به ابتدای خط بعد است |
| connective |
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود |
| burn notice |
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند |
| indicator |
ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز |
| marker |
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده |
| markers |
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده |
| marker |
تعیین کننده شاخص هدف شاخص |
| ideal index |
شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال |
| markers |
تعیین کننده شاخص هدف شاخص |
| earths |
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است |
| earth |
اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است |
| letters |
باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده |
| letter |
باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده |
| track off |
انحراف از مسیر تعقیب هدف رد شدن نقطه نشانی از روی هدف در نشانه روی |
| pages |
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود |
| page |
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود |
| paged |
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود |
| elevators |
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد |
| elevator |
نشانه دهنده کوچک گرد که در یک Scroll bar که محل شمارا در یک متن یا تصویر بزرگ نشان میدهد |
| backslash |
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند |
| floating base |
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی |
| datum dan buoy |
علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب |
| cards |
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند |
| card |
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند |
| colon |
نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ |
| colons |
نشان دونقطه دونقطه یعنی این علامت : روده بزرگ |
| characteristically |
صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه |
| characteristic |
صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه |
| rainfall index |
شاخص بارش شاخص بارندگی |
| decimal |
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است |
| decimals |
نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است |