Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 90 (6 milliseconds)
English
Persian
draught marks
علایم ابخور
Other Matches
air signal
علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
conventional sign
علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
datum dan buoy
علایم شناور دریایی عمقی بویه عمقی علایم عمقی تعیین مسیر مین گذاری شده در اب
ground signals
سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
draught
ابخور
water line
خط ابخور ناو
drafted
ابخور ناو
draft
ابخور ناو
draft marks
علامت ابخور
drafts
ابخور ناو
keel depth
عمق ابخور ناو
turnout area
ابخور یک ابگیر توزیع
boot topping
رنگ امیزی خط ابخور
trough
طغار ابخور اسبان سنگاب
troughs
طغار ابخور اسبان سنگاب
reserve buoyancy
حجم بالاتر از خط ابخور ناو
civision
رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
fog signal
علایم مه
identification markings
علایم شناسایی
hazard signs
علایم خطر
fiducial marks
علایم پوشاننده
cipher text
علایم رمز
control markings
علایم کنترل
indication of masculinity
علایم رجولیت
indication signs
علایم راهنمایی
visual signal
علایم بصری
traffic sign
تابلو علایم
reflecting stud
علایم شبنما
qualifying symbols
علایم توصیفی
sleeve emblem
علایم سراستین
plimsol mark
علایم بارگیری
morse code
علایم مورس
informative signs
علایم اخباری
load lines
علایم بارگیری
signal
علایم مخابراتی مخابرات
military symbols
علایم قراردادی نظامی
legal assistance
علایم قراردادی نقشه
symbolic logic
زبان علایم یاعلامتی
hazard signs
علایم امکان تولیدخطر
ghost signals
علایم راداری سرگردان
base symbol
علایم قراردادی مبنا
signaled
علایم مخابراتی مخابرات
signalled
علایم مخابراتی مخابرات
emblem
با علایم نشان دادن
emblems
با علایم نشان دادن
accounting symbol
علایم مشخصه حساب
signal area
منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
radar echo
علایم روی صفحه رادار
ghost signals
علایم راداری بدون منبع
sign off
علایم ختم مخابرات یامکالمات
r.m.a. color code
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
descriptive name
شرح علایم روی نقشه
legal assistance
کمکهای قضایی شرح علایم
break up
حد فاصل علایم مشخصه هدف
grid ticks
علایم شبکه بندی نقشه
break up
مرز علایم مشخصه هدف
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
berne list
کتاب علایم شناسایی بین المللی
fiducial marks
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
contacted
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
procedure sign
علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
contacts
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
service chevron
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
drift signal
علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
contact
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacting
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
signed route
جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
service marking
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
grid ticks
علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
compliance index
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
symbolic form
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
blinker
چراغ چشمک زن علایم خط و نقطه مرس و ارسال پیام
pips
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipped
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pip
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
sanitize
حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
meaconing
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
target echo
علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
position light
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
to watch for certain symptoms
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
skin paint
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
spurious signal
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
shoulder mark
نشان سردوشی علایم سردوشی
landmark
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
landmarks
دستکهای نشان دهنده محل کاشتن مین علایم محل مین
radar return
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
flag semaphore
سیستم مخابره با پرچم سیستم علایم پرچم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com