Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
eelgrass |
علف مارماهی که گیاهی است دریایی |
|
|
Other Matches |
|
rock sucker |
مارماهی دریایی |
botanical |
ترکیب یامشتقی از مواد گیاهی وداروهای گیاهی |
vegetable jelly |
دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی |
seabee |
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی |
eels |
مارماهی |
eel |
مارماهی |
moray |
مارماهی |
lamprey |
مارماهی |
sniggle |
مارماهی گرفتن |
conger |
مارماهی بزرگ |
gymnotus |
مارماهی برقی |
elver |
بچه مارماهی |
sniggle |
مارماهی صد کردن |
gunnel |
مارماهی ریز |
grig |
مارماهی کوچک زنجره |
sandpiper |
نوعی مارماهی کوچک |
hagfish |
مارماهی دهان گرد |
electric eel |
یکنوع ماهی بزرگ شبیه مارماهی |
fish pot |
سبدبرای گرفتن ماهی بویژه مارماهی وخرچنگ |
midshipman |
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی |
piratic |
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی |
pilot chart |
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی |
oceanography |
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی |
kite |
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب |
petty officer |
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی |
running lights |
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی |
petty officers |
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی |
kites |
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب |
chine |
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند |
sea cucumber |
حلزون دریایی از جنس راب دریایی |
sea mark |
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی |
stadimeter |
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی |
sea power |
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است |
convoy joiner |
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی |
naval activity |
تاسیسات دریایی قسمت دریایی |
marines |
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی |
marine |
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی |
tern |
پرستوک دریایی چلچله دریایی |
terns |
پرستوک دریایی چلچله دریایی |
task unit |
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد |
attack director |
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی |
light lists |
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی |
summary areas |
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی |
knot |
میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
knot |
گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی] |
vegetal |
گیاهی |
vegetative |
گیاهی |
herbaceous |
گیاهی |
herbescent |
گیاهی |
vegetable |
گیاهی |
maritime |
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی |
pectin |
ژلاتین گیاهی |
loose smut |
زنگ گیاهی |
pectin |
دلمه گیاهی |
floral ornament |
تزیینات گیاهی |
vegetable fiber |
الیاف گیاهی |
floral zone |
منطقه گیاهی |
galenical |
داروی گیاهی |
geobotany |
جغرافیای گیاهی |
plant geography |
جغرافیای گیاهی |
honeydew |
شهد گیاهی |
phytogeopraphy |
جغرافیای گیاهی |
phytochorology |
جغرافیای گیاهی |
geographical botany |
جغرافیای گیاهی |
jassid |
افت گیاهی |
herbal dye |
رنگینه گیاهی |
vegetation |
پوشش گیاهی |
blight |
زنگ گیاهی |
vegetive |
گیاهی روینده |
auxin |
هورمون گیاهی |
vegetality |
حالت گیاهی |
milks |
شیره گیاهی |
milking |
شیره گیاهی |
milked |
شیره گیاهی |
milk |
شیره گیاهی |
sap wood |
شیره گیاهی |
aphis |
شپشک گیاهی |
latex |
شیره گیاهی |
saps |
شیره گیاهی |
sapped |
شیره گیاهی |
sap |
شیره گیاهی |
mildew |
زنگ گیاهی |
bacterium |
میکروبهای گیاهی |
vegetation |
زندگی گیاهی |
blighting |
زنگ گیاهی |
phyton |
واحد گیاهی |
plant food |
غذای گیاهی |
vegtable fat |
چربی گیاهی |
phytogeography |
جغرافیای گیاهی |
botanical pesticide |
افت کش گیاهی |
bolster layer |
بالش گیاهی |
blights |
زنگ گیاهی |
rear commodore |
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی |
naval aviation |
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی |
bureau of naval personnel |
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی |
Manila |
از الیاف گیاهی نساجی |
fire blast |
یرقان سوزنده گیاهی |
guard cell |
گیاهی را تشکیل میدهند |
to pull up a plant |
گیاهی را ازریشه دراوردن |
paleobotany |
سنگواره شناسی گیاهی |
phytosociology |
جامعه شناسی گیاهی |
plant-dyes |
رنگینه های گیاهی |
trichomic |
کرک گیاهی مویک |
phytoecology |
بوم شناسی گیاهی |
plant ecology |
بوم شناسی گیاهی |
phytogenic |
دارای منشاء گیاهی |
pollinose |
شبیه گرده گیاهی |
psylla |
شپشههای جهنده گیاهی |
psyllidae |
شپشههای جهنده گیاهی |
vitta |
لوله یا منفذ گیاهی |
underwood |
گیاهی که در زیردرختی روییده |
trichome |
کرک گیاهی مویک |
mungo |
گیاهی از تیره روناسیان |
phytobiology |
علم الحیات گیاهی |
humus |
خاک گیاهی هرموس |
lenticel |
خلل وفرج گیاهی |
turgor |
ورم سلولهای زنده گیاهی |
turgor |
اتساع غشاء پروتوپلاسم گیاهی |
irid |
گیاهی از جنس سوسن یازنبق |
trailer |
گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد |
verticillium |
قارچ ناقص افت گیاهی |
pollen counts |
درصد گردههای گیاهی در هوا |
dragon head |
گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی |
dragon's head |
گیاهی از نوع ترنجان یا اژدرباشی |
pollen count |
درصد گردههای گیاهی در هوا |
deciduous |
گیاهی که در زمستان برگ میریزد |
trailers |
گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد |
excrescency |
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی |
light period |
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی |
buckeye |
گیاهی شبیه شاه بلوط هندی |
sori |
خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی |
vetch |
ماشک گیاهی از جنس باقلا یا نخود |
albumens |
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی |
albumen |
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی |
taxon |
واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری |
aaron's beard |
گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum |
herb doctor |
پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد |
herbal |
مجموعه یاکلکسیون انواع گیاهان گیاهی |
ecesis |
قراردادن حیوان یا گیاهی درمحل دیگری |
gutta percha |
هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف |
globeflower |
گیاهی از تیره الاله واز جنس الالگان |
foliage plant |
گیاهی که برای برگش پرورش دادن شود |
green soap |
صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود |
crash position indicator |
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی |
naval gunfire |
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی |
Marine Corps |
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی |
convoy commodore |
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی |
louse |
هر نوع شپشه یا افت گیاهی وغیره شبیه شپش |
intermaediate host |
جانور یا گیاهی که روی انگلی رشد و نمو کند |
greenbrier |
گیاهی از خانوداده smilax شبیه عشبه یاصبرینه طبی |
glabrescent |
گیاهی که در جوانی کرکدار ودربلوغ بدون کرک وصاف میشود |
teliospore |
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی |
convoy routing |
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی |
convoy schedule |
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی |
crash locator beacon |
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی |
plastogene |
اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند |
floristry |
شاخهای از علم گیاه شناسی توصیفی که درباره تعدادوگروههای گیاهی بحث میکند |
larkspur |
[نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.] |
pyxidium |
کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد مجری |
epiphytology |
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند |
galbanum |
نوعی صمغ زرد رنگ که از گیاهی شبیه انقوزه گرفته میشود و مصرف طبی دارد |
light ship |
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی |
convoy route |
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی |
commandant of marine corps |
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی |
sofar |
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی |
lobsters |
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی |
lobster |
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی |
carthamin |
رنگینه زرد که از شیره گیاه سفلاور بدست می آید این رنگ گیاهی بیشتر در هند و چین مصرف می شود |
embryophyte |
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید |
acanthus design |
طرح پیچک [الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود] |
botany |
گیاهان یک ناحیه زندگی گیاهی یک ناحیه |
spotting board |
طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی |
thalaesic |
دریایی |
salty |
دریایی |
dogfish |
سگ دریایی |
pelagian |
دریایی |
nautical |
دریایی |
benthic |
ته دریایی |
marine |
دریایی |
maritime |
دریایی |
marines |
دریایی |
naval |
دریایی |
thalassic |
دریایی |
saltier |
دریایی |
sea pier |
سد دریایی |
sea born |
دریایی |
saltiest |
دریایی |
shark |
سگ دریایی |
sharks |
سگ دریایی |
seas |
دریایی |
sea |
دریایی |
nautical almanac |
زیج دریایی |
nautical chart |
نقشه دریایی |
nautical slide rule |
خط کش محاسبه دریایی |
nautical terms |
اصطلاحات دریایی |
nautical twilight |
شفق دریایی |
naval activity |
یکان دریایی |
nautical mile |
میل دریایی |
naval attache |
وابسته دریایی |
nautical mile |
مایل دریایی |