English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
English Persian
etiquette علم اداب معاشرت
kith علم اداب معاشرت
Search result with all words
military courtesy اداب معاشرت نظامی
to observe the proprieties اداب معاشرت را نگاه داشتن
Other Matches
good fellowsh معاشرت
societies معاشرت
society معاشرت
associates معاشرت کردن
etiquette ایین معاشرت
companionable قابل معاشرت
sociable قابل معاشرت
sociable خوش معاشرت
liveable قابل معاشرت
livable قابل معاشرت
associated معاشرت کردن
intercommunicate معاشرت کردن
associations معاشرت اتحاد
association معاشرت اتحاد
associating معاشرت کردن
conversableness قابلیت معاشرت
incommunicative بی معاشرت و بی امیزش
associate معاشرت کردن
fellowsh رفاقت معاشرت
take up معاشرت کردن
sociability معاشرت پذیری
genial خوش معاشرت
fellowships هم صحبتی معاشرت کردن
sociability قابل معاشرت بودن
dissocial نامناسب برای معاشرت
he has no manners ایین معاشرت نمیداند
fellowship هم صحبتی معاشرت کردن
insociability عدم قابلیت معاشرت
insociable ناسازگار غیرقابل معاشرت
reassociate دوباره معاشرت کردن
commerce معاشرت تجارت کردن
associable قابل معاشرت متجانس شدنی
conversable خوش سخن قابل معاشرت
associational مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
indecorum عدم رعایت ایین معاشرت
Keep oneself to oneself. پیش کسی نرفتن (معاشرت نکردن )
To be a good mixer. با مردم خوب جوشیدن ( معاشرت کردن )
ceremonial اداب
manners اداب
elegant maners اداب
devoir اداب
rite اداب
mores اداب
propriety of behaviour اداب
etiquette اداب
rules of decorum اداب
habitude اداب
good manners اداب
practices اداب
ceremonials اداب
unmannered بدون اداب
religious rites اداب دینی
he has no manners اداب ندارد
unmennerly بدون اداب
preciosity اداب دانی
liturgies اداب نماز
tactful مبادی اداب
tactfully مبادی اداب
politest مبادی اداب
politer مبادی اداب
polite مبادی اداب
punctual اداب دان
liturgy اداب نماز
protocols اداب ورسوم
protocol اداب ورسوم
decorum اداب دانی
tactless بدون مبادی اداب
punctiliously بسیار مبادی اداب
turkism اداب وسنن ترکی
ritually از روی اداب ومراسم
formality رعایت اداب ورسوم
punctilious بسیار مبادی اداب
military courtesy رفتارو اداب نظامی
formalism رعایت ائین و اداب
savoir vivre دانش اداب ومعاشرت
tactlessly بدون مبادی اداب
customs of war اداب عرفی جنگ
breach of propriety عدم رعایت اداب
anglomania شیفتگی برای اداب انگلیسی ها
americanization پذیرش اخلاق و اداب امریکایی
Scotticisms اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
formal مقید به اداب ورسوم اداری
toilet training اموزش اداب توالت رفتن
judaize اداب و رسوم یهودی را پذیرفتن
frenchify اداب ورسوم فرانسویها را داشتن
unconventionality عدم رعایت اداب و رسوم
Scotticism اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
sinicize مطابق اداب ورسوم چینی کردن
clownish دارای رفتار زمخت وبدون اداب
smoothy ادم مبادی اداب چرب زبان
sinify مطابق اداب ورسوم چینی کردن
italianism پیروی از اداب و رسوم مردم ایتالیا
smoothies ادم مبادی اداب چرب زبان
smoothie ادم مبادی اداب چرب زبان
cad پست و بدون مبادی اداب بودن
cads پست و بدون مبادی اداب بودن
keep up with the times موافق اوضاع و اداب روزرفتار کردن
agriology مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
propriety قواعد متداول ومرسوم رفتارواداب سخن مراعات اداب نزاکت
bon ton روش خوب رفتار از روی نزاکت وطبق اداب معموله
occidentalist کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
High Church فرقهای که سخت پابند اداب ورسوم کلیسایی ومناجات وتسبیحات مرسوم درکلیساهستند
customs of war اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
relative income hypothesis بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
ethnography تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
sinicism متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
associating امیزش کردن معاشرت کردن
companion معاشرت کردن همراهی کردن
associates امیزش کردن معاشرت کردن
associated امیزش کردن معاشرت کردن
associate امیزش کردن معاشرت کردن
hellenism یونانی مابی اداب یونانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com