English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (13 milliseconds)
English Persian
anthropology علم انسان شناسی
Search result with all words
anthropology انسان شناسی
anthropography علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
association for computers and humanities یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
cultural anthropology انسان شناسی فرهنگی
physical anthropology انسان شناسی جسمانی
external ear گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
outer ear گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
acoustic meatus [Meatus acusticus] مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
auditory canal مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
auditory passage مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
earwax جرم گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
cerumen جرم گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
earwax واکس گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
cerumen واکس گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
adenoid لوزه سوم [پزشکی] [کالبد شناسی بدن انسان]
pharyngeal tonsil لوزه سوم [پزشکی] [کالبد شناسی بدن انسان]
nasopharyngeal tonsil لوزه سوم [پزشکی] [کالبد شناسی بدن انسان]
Other Matches
anthropo پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
feelings indigenous to man احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
entomology حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
bacteriologic مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
philology زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
lateral meniscus منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
kinematics حرکت شناسی جنبش شناسی
neurologic وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
typology گونه شناسی نوع شناسی
ornithology پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
laryngological وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
loard of creation انسان
homosapiens انسان
human beings انسان
mans انسان
mortals انسان
mortal انسان
human being انسان
man انسان
in human shape انسان
homo انسان
oenology می شناسی شراب شناسی
anthropoids شبه انسان
humanly مثل انسان
egalitarian طرفدارتساوی انسان
palm کف دست انسان
palms کف دست انسان
humanitarian انسان گرایانه
anthropoids انسان نما
humanist انسان گرا
anthropoid انسان نما
misanthropy انسان بیزاری
voicing صدای انسان
primitive انسان اولیه
humanoids شبیه انسان
humanoid شبیه انسان
cannibalism ادمخواری انسان
subhuman مادون انسان
anthropomorphic شبیه انسان
superhuman برتر از انسان
bod بدن انسان
bods بدن انسان
humankind نوع انسان
dewlaps غبغب انسان
dewlap غبغب انسان
infrahuman مادون انسان
the outward man انسان فاهر
The human body بدن انسان
godman انسان خداوار
mankind نوع انسان
anthropoid شبه انسان
eudemonology گفتاردرسعادت انسان
brisket سینه انسان
rumps کفل انسان
rump کفل انسان
heidelberg man انسان هایدلبرگ
homo politicus انسان اجتماعی
humansit انسان دوست
voice صدای انسان
human movement حرکت انسان
homosapiens نوع انسان
infrahuman پایین تر از انسان
economic man انسان اقتصادی
marginal man انسان حاشیهای
human nature طبیعت انسان
manward بطرف انسان
homo faber انسان ابزارساز
misanthrope انسان گریز
anthropophobia انسان هراسی
voices صدای انسان
anthropomorphism انسان انگاری
atomy اسکلت انسان
hominid جنس انسان
anthropologist انسان شناس
anthropocentrism انسان محوری
misanthropes انسان گریز
pithecanthrope انسان میمونی
homo economicus انسان اقتصادی
kindlity انسان وار
foliate mask صورت مجسمه انسان
apes میمون انسان نما
trunks خرطوم بینی انسان
aping میمون انسان نما
varmint انسان یاحیوان مزاحم
voicing صدای سخنرانی انسان
aped میمون انسان نما
voices صدای سخنرانی انسان
misanthropic مربوط به انسان گریزی
hu man وابسته ب ه انسان بشری
homosapiens نام علمی انسان
buff جلا پوست انسان
buffs جلا پوست انسان
hypomorph انسان سرگرد وپاکوتاه
voice صدای سخنرانی انسان
trunk خرطوم بینی انسان
varment انسان یاحیوان مزاحم
humankind بشریت نژاد انسان
neoanthropic شبیه انسان جدید
superman موجود مافوق انسان
supermen موجود مافوق انسان
humanism مکتب اصالت انسان
ethos صفات وشخصیت انسان
manxman اهل جزیره انسان
kindlily بطورملایم انسان وار
feces مدفوع انسان وحیوان
homo sapiens انسان اندیشه ورز
pre adamite انسان پیش از ادم
ape میمون انسان نما
neoanthropic وابسته به انسان جدید
prehuman پیش از پیدایش انسان
man of mould انسان خاکی یا فانی
anthropomorphic دارای شکل انسان
equalitarian طرفدار تساوی انسان
theophany فهور خدابه انسان
theophany تجلی خدا به انسان
anthropometry انسان سنجی جسمانی
man trap دام برای انسان
man-made ساخته دست انسان
man-made مصنوع انسان انسانی
man made ساخته دست انسان
man made مصنوع انسان انسانی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
psychologically از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
anthropophagous تغذیه کننده از گوشت انسان
zombie انسان زنده شد ادم احمق
glanders بیماری مسری اسب و انسان
non human غیر متعلق به نژاد انسان
theophanic وابسته به تجلی خدا به انسان
truncal وابسته به تنه انسان یا درخت
hu man دارای خوی انسانی انسان
zombi انسان زنده شد ادم احمق
trichotomy تقسیم وجود انسان به سه قسمت
man is a risible creature انسان مخلوقی است خنده کن
zombies انسان زنده شد ادم احمق
self born پیدا شده در نفس انسان
anthropology مبحث روابط انسان با خدا
as memory serves هر وقت بیاد انسان بیاید
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
preadolescence دوره قبل از بلوغ انسان
droid یک ادم ماشینی شبیه انسان
anthropogenic مربوط به پیدایش و تکامل انسان
polygenesis پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
floruit دوره رشد وپیشرفت انسان
pithecanthrope برزخ میان انسان و میمون
anthropic مربوط به دوران پیدایش انسان
macaca بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
macaque بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
man-eaters جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
automaton ماشینی که کارهای انسان را میکند
superhuman ابر انسان فوق بشری
subhuman دارای صفاتی شبیه انسان
non-human غیر متعلق به نژاد انسان
crutches محل انشعاب بدن انسان
humanization انسان پروری متمدن سازی
automatons ماشینی که کارهای انسان را میکند
man-eater جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
satyr موجود نیمه انسان ونیمه بز
crutch محل انشعاب بدن انسان
man eater جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
satyrs موجود نیمه انسان ونیمه بز
ash بقایای جسد انسان پس از مرگ
gorilla بزرگترین میمون شبیه انسان
gorillas بزرگترین میمون شبیه انسان
prehominidae پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
zooplasty فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
prehominid پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
protohistory مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
The human brain is a complex organ . مغز انسان عضو پیچیده یی است
bedbug ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
inhabitiveness میل طبیعی انسان به بود باش
bedbugs ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
mensch [انسان آراسته، بالغ، درستکار و مسئول]
psilanthropy عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
machover draw a person test ازمون کشیدن شکل انسان مکوور
misanthropist کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
liberalism اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
bleb برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
memento mori کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
theanthropic مجسم کننده ذات خدادرهیکل انسان
pick up a trail/scent <idiom> تشخیص جای پای انسان یا حیوان
psilanthropism عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
fruitarianism اعتقادباینکه خوراک انسان بایدمیوه باشد
crumpled rose leaf چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
antic [ستون زن پیکر یا دیگر انسان ها با شکل نامتجانس]
life cycle مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
anthropometric وابسته به مبحث اندازه گیری بدن انسان
man handle با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
metempsychosis حلول روح متوفی در بدن انسان یا جانوردیگری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com