Dictiornary-Farsi | علیحده اختصاصی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 91 (6 milliseconds)

English	Persian
separate	علیحده اختصاصی
separated	علیحده اختصاصی
separates	علیحده اختصاصی


Other Matches

several fishery	محل صید اختصاصی ماهی صیدگاه اختصاصی
another	علیحده
a horse of another colour [different colour]	موضوع علیحده
that is a thing	این امری است علیحده
specified command	فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
dedicated	اختصاصی
individuals	اختصاصی
occupation crossing	پل اختصاصی
technical	اختصاصی
individual	اختصاصی
proprietary	اختصاصی
allocation	اختصاصی
allocations	اختصاصی
appropriative	اختصاصی
appropriated surplus	ذخیره اختصاصی
local theory	نظریه اختصاصی
localized amnesia	یادزدودگی اختصاصی
lacunar amnesia	یادزدودگی اختصاصی
appropriation	ذخیره اختصاصی
native compiler	کامپایلر اختصاصی
dedicated system	سیستم اختصاصی
dedicated lines	خطوط اختصاصی
dedicated device	دستگاه اختصاصی
dedicated computer	کامپیوتر اختصاصی
special tribunal	دادگاه اختصاصی
aedis	زیارتگاه اختصاصی
aedes	زیارتگاه اختصاصی
a dedicated line	یک خط [سیم] اختصاصی
driveways	راه اختصاصی
specified command	نیروی اختصاصی
specificity	اختصاصی بودن
specific variance	پراکنش اختصاصی
special ability	توانایی اختصاصی
proprietary program	برنامه اختصاصی
proprietary goods	کالاهای اختصاصی
parts peculiar	قطعات اختصاصی
native language	زبان اختصاصی
privates	اختصاصی خصوصی
allotments	منابع اختصاصی
allotment	منابع اختصاصی
specializing	اختصاصی کردن
specializes	اختصاصی کردن
specialize	اختصاصی کردن
specialising	اختصاصی کردن
specialises	اختصاصی کردن
specialty	رشته اختصاصی
private	اختصاصی خصوصی
traits	نشان اختصاصی
trait	نشان اختصاصی
characters	صفت اختصاصی
character	صفت اختصاصی
distinguishing	مشخص اختصاصی
patent medicine	داروی اختصاصی
landmarks	نشان اختصاصی
landmark	نشان اختصاصی
specialities	رشته اختصاصی
speciality	رشته اختصاصی
patent medicines	داروی اختصاصی
additional outlet	انشعاب اختصاصی
suigeneris	اختصاصی منحصر بفرد
the peculiarities of mammals	نشانهای اختصاصی پستانداران
a dedicated server	[رایانه] خدمتگذار اختصاصی
a dedicated wiring circuit	یک مدار الکتریکی اختصاصی
specific search	تجسس اختصاصی منطقه
characterization	توصیف صفات اختصاصی
reservations	قطعه زمین اختصاصی
dedicated file server	خدمتگذار فایل اختصاصی
harmonic selective ringing	تلفن اختصاصی همساز
reservation	قطعه زمین اختصاصی
dedicated word processor	کلمه پرداز اختصاصی
proprietary file format	قالب فایل اختصاصی
privy	محرم اسرار اختصاصی
post exchange	فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
custom built	سفارشی تهیه شده اختصاصی
distinctively	بطورمشخص یا اختصاصی بروجه تمیز
non specific factors of production	عوامل غیر اختصاصی تولید
individual	اختصاصی فردی یک نفر سرباز
individuals	اختصاصی فردی یک نفر سرباز
netware	سیستم عامل شبکه اختصاصی ساخت Novell
narrative statement	عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد
characteristic	صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristically	صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
service peculiar	امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
speciality	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
calloc	در برنامه نویسی C دستور اختصاصی حافظه به برنامه
specialities	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
earmarked stock	موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی