English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
English Persian
binary operator عملگر دودوئی
Other Matches
binary to hexadecimal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary دودوئی
binary code کد دودوئی
binary number عدد دودوئی
binary code رمز دودوئی
binary digit رقم دودوئی
binary arithmetic حساب دودوئی
binary dump روگرفت دودوئی
binary operation عمل دودوئی
binary operation عملکرد دودوئی
binary point ممیز دودوئی
binary point نقطه دودوئی
binary search جستجوی دودوئی
binary system سیستم دودوئی
binary tree درخت دودوئی
binary variable متغیر دودوئی
column binary دودوئی ستونی
binary numbers اعداد دودوئی
bits رقم دودوئی
bit رقم دودوئی
decimal to binary conversion تبدیل دهدهی به دودوئی
binary notation نشان گذاری دودوئی
binary to decimal conversion تبدیل دودوئی به دهدهی
dibit یکی از اعداد دودوئی مرتب شده زیر:
operators عملگر
operator عملگر
comparison operator عملگر مقایسه
unary operator عملگر یگانی
concatenation operator عملگر الحاقی
operator عملگر [ریاضی]
monadic operator عملگر تکین
logical operator عملگر منطقی
laplace operator عملگر لاپلاس
n ary operator عملگر N تایی
dyadic operator عملگر دوتایی
nand operator عملگر نقیض و
relational operator عملگر رابطهای
conditional operator عملگر شرطی
boolean operator عملگر بول
annihilation operator عملگر نابودی
boolean operator عملگر بولی
aggregate operator عملگر جمعی
actuator عملگر مکانیکی
binary operator عملگر دوتایی
assignment operator عملگر جایگزینی
binary file فایلی که حاوی برنامههای زبان ماشین است فایل دودوئی
redirection operator عملگر تعیین جهت
boolean operator عملگر جبر بول
differential operator عملگر دیفرانسیلی [ریاضی]
boolean operation عملگر منط قی مثل " و" و " یا " و...
dense binary code کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
Laplacian عملگر لاپلاس [ریاضی] [فیزیک]
Laplace operator عملگر لاپلاس [ریاضی] [فیزیک]
notation که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
notations که عملگر پس از عملوند فاهر میشود
arithmetic operator نشان حسابی عملگر ریاضی
extended code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
arguments متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
argument متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
nor عملگر بولی که یک جدول صحت تولید میکند نایا
attended operation فرآیندی که در صورت وقوع مشکل یک عملگر آماده دارد
logical تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
arithmetic دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند
binary coded decimal سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
postfix عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید
notation عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notations عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
prefix notation عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com