Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
psychological operations
عملیات روانی
Search result with all words
psychological
عملیات روانی مربوط به روانشناسی روانشناسی
psychological warfare
عملیات جنگ روانی
consolidation psychological operation
عملیات روانی برای جلب همکاری مردم
Other Matches
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
counter air
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
anticrop operations
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
statements
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
propagates
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation
عملیات کنترل زمین عملیات
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
time resolution
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
mental
روانی
mellifluence
روانی
fluidity
روانی
subversives
روانی
psychological
روانی
freedoms
روانی
freedom
روانی
facility
روانی
subversive
روانی
psychical
روانی
flowed
روانی
flow
روانی
liquid limit
حد روانی
fluency
روانی
psychic
روانی
flows
روانی
yield point
حد روانی
volubility
روانی
mental examination
معاینه روانی
neuroses
اختلال روانی
mental health
بهداشت روانی
mental economy
اقتصاد روانی
psychopaths
بیمار روانی
mental health
سلامت روانی
psychic energy
نیروی روانی
psychiatric social work
مددکاری روانی
psychic blindness
نابینایی روانی
psychic apparatus
دستگاه روانی
psychopharmacology
داروشناسی روانی
psychopaysical
روانی- فیزیکی
psychopathy
اختلالات روانی
psychiatric disorder
اختلال روانی
psychopathy
معالجه روانی
mental disturbance
اختلال روانی
neurosis
اختلال روانی
stress
فشار روانی
stresses
فشار روانی
mental hygiene
بهداشت روانی
psychiatric nurse
پرستار روانی
psychotic
بیمار روانی
psychogenesis
پدیدایی روانی
playing the man
بازی روانی
physical psychological
جسمی- روانی
psychological field
میدان روانی
psychognosis
شناخت روانی
psychological factors
عوامل روانی
psychological environment
محیط روانی
psycholepsy
افت روانی
psycholepsis
افت روانی
psychograph
نمودار روانی
psychological scale
مقیاس روانی
psychasthenia
ضعف روانی
psychological space
فضای روانی
psychic secretion
تراوش روانی
psychic trauma
اسیب روانی
physical psychological
تنی- روانی
mental status
وضع روانی
mental test
ازمون روانی
psychological test
ازمون روانی
psychiatric hospital
بیمارستان روانی
psychosis
بیماری روانی
neurasthenia
خسته روانی
psychodiagnosis
تشخیص روانی
psychomotor
روانی- حرکتی
psychic deafness
ناشنوایی روانی
analeptic
نیروبخش روانی
sanity
سلامت روانی
versatility
روانی مهارت
stressing
فشار روانی
psychotherapy
درمان روانی
cathexis
انرژی روانی
cathexis
تمرکز روانی
cathexis
نیروگذاری روانی
fluidity
روانی بیان
psychiatry
پزشکی روانی
supersensible
روحی روانی
stream of consciousness
تسلسل روانی
mentally
از نظر روانی
psychological warfare
جنگ روانی
nervous breakdowns
بحران روانی
nervous breakdowns
فروباشی روانی
moods
وضع روانی
mood
وضع روانی
flow
روانی سلاست
flowed
روانی سلاست
flows
روانی سلاست
nervous breakdown
بحران روانی
psychoanalysis
تحلیل روانی
nervous breakdown
فروباشی روانی
intrapsychic
درون روانی
complexes
عقده روانی
mental illness
بیماری روانی
complex
عقده روانی
mental disease
بیماری روانی
psychosurgery
جراحی روانی
liquid limit
مرز روانی
mental derangement
اشفتگی روانی
liquid limit test
ازمون حد روانی
mental conflict
تعارض روانی
psyho
بیمار روانی
gift of the gab
روانی زبان
mental disorder
بیماری روانی
ease of style
روانی انشا
psychopath
بیمار روانی
sociopsychological
اجتماعی- روانی
endopsychic
درون روانی
exopsychic
برون روانی
psychosexual
روانی- جنسی
psychosocial
روانی- اجتماعی
mental disorder
اختلال روانی
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
psi ability
توانایی فرا روانی
psychasthenia
خستگی روانی بی تصیمی
mental element of crime
عنصر روانی جرم
neuropsychiatric
درمان روانی عصبی
neuropsychiatric
مرض روانی و عصبی
organic mental disorder
اختلال روانی عضوی
mental measurement
اندازه گیری روانی
pgr
بازتاب گالوانیکی- روانی
facility
وسیله تسهیل روانی
california psychological inventory
پرسشنامه روانی کالیفرنیا
intrapsychic conflict
تعارض درون روانی
depth psychology
تجزیه و تحلیل روانی
psychogalvanic reflex
بازتاب گالوانیکی- روانی
psychomotor agitation
بیقراری روانی- حرکتی
psychopathologist
اسیب شناس روانی
nervous breakdown
ناتوانی روانی
[پزشکی]
psychopathology
اسیب شناسی روانی
stressing
تنش جسمانی- روانی
stress
تنش جسمانی- روانی
psychognosy
مطالعه عمیق روانی
phrenology
جمجمه شناسی روانی
psychognosis
مطالعه عمیق روانی
psychonomics
محیط شناسی روانی
nervous breakdown
واماندگی روانی
[پزشکی]
psychomotor retardation
کندی روانی- حرکتی
viscosity
ناروانی کند روانی
to speak with f.
به روانی سخن گفتن
psychomotor tests
ازمونهای روانی- حرکتی
stressable
<adj.>
فشار روانی پذیر
psychologism
پیروی از اصول روانی
stresses
تنش جسمانی- روانی
psychopaths
مبتلا بامراض روانی
psychopath
مبتلا بامراض روانی
reflux column
ستون باز روانی
psychodiagnostics
ابزارهای تشخیص روانی
psychodrama
نقش گزاری روانی
psychic determinism
علیت گرایی روانی
psychodynamics
پویش شناسی روانی
psychogalvanic response
پاسخ گالوانیکی- روانی
psychotherapeutic
وابسته بدرمان روانی
psychosomatic disease
بیماری روانی- تنی
stress tolerance
تحمل فشار روانی
reagent
موضوع ازمایش روانی
nervous breakdown
درماندگی روانی
[پزشکی]
reflux condenser
چگالنده باز روانی
psychoneural parallelism
توازی نگری روانی- عصبی
psychomotor stimulant
داروی محرک روانی- حرکتی
post traumatic stress disorder
اختلال فشار روانی پس اسیبی
psychognosis
تحقیقات روانی روان پژوهش
psychognosy
تحقیقات روانی روان پژوهش
acute stress reaction
واکنش حاد فشار روانی
psychopathology
علم اسیب شناسی روانی
mental deficiency
عقب ماندگی روانی وفکری
psychergograph
دستگاه اندازه گیری کار روانی
illinois test of psycholinguistic
ازمون تواناییهای زبانی- روانی ایلینوی
cathectic
وابسته به تمرکز روانی شهوانی شده
psychoneurosis
ناراحتی روانی در اثر حالت عصبی
dsm
راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
schizoid
مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
psychosurgery
جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
depression
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
psychanalyze
بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
depressions
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
How does he
[she]
tick?
او
[مرد ]
[زن]
چطور
[از نظر روانی]
عمل میکند؟
operation
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
strategic
استراتژیکی مربوط به خط مشیهای سیاسی واقتصادی و نظامی و روانی وجغرافیایی یا ملی کشور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com