Total search result: 201 (18 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
airhead operations |
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی |
|
|
Other Matches |
|
code panel |
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی |
initial point |
نقطه سرپل هوایی |
aerospace projection operations |
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی |
layig up position |
موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی |
air facility |
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی |
air inst alations |
تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی |
farmgate type operations |
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی |
air policing |
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح |
counter air |
عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن |
counter air operations |
عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن |
laying up |
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی |
air interdiction |
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی |
head |
عازم شدن سرپل گرفتن |
air-sea rescue |
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی |
air sea rescue |
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی |
tactical air controler |
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی |
air operations |
عملیات هوایی |
air area operations |
عملیات منطقه هوایی |
tactical air operation |
عملیات تاکتیکی هوایی |
air offensive |
عملیات افندی هوایی |
airmobile operations |
عملیات متحرک هوایی |
air transport operation |
عملیات ترابری هوایی |
aerial port squadron |
گردان عملیات بارانداز هوایی |
aerospace |
فضای هوایی بالای منطقه عملیات |
air force component |
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات |
air ground system |
سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی |
air ground section |
قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی |
break off |
فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی |
air defense artillery controller |
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی |
intruder operation |
تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه |
air force component |
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات |
air frieghting |
بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی |
air delivery container |
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی |
air sentinel |
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی |
dispersal airfield |
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی |
head |
سرپل توالت ناو |
counterflak |
اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی |
way point |
ایستگاههای هوایی ایستگاههای اصلی عملیات هوانوردی |
air picket |
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی |
photogrammetry |
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی |
air scout |
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی |
harassing |
عملیان ایذایی عملیات ایذایی هوایی |
unit emplaning |
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود |
airlift service |
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی |
special operations |
عملیات مخصوص یا ویژه |
buffered computer |
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد |
central air data |
مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی |
contingencey forces |
نیروهای مخصوص عملیات احتمالی |
index map |
نقشه تهیه شده از روی عکس هوایی |
aerocartograph |
وسیله تهیه نقشه از روی عکس هوایی |
air target material program |
برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی |
anticrop operations |
عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی |
duckings |
کد مخصوص درگیریهای هوایی |
ducked |
کد مخصوص درگیریهای هوایی |
duck |
کد مخصوص درگیریهای هوایی |
ducks |
کد مخصوص درگیریهای هوایی |
delay position |
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری |
e hour |
وقت مخصوص اجرای عملیات ستادی |
pictomap |
نقشهای که روی عکس هوایی تهیه شده است |
imagery exploitation |
مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی |
air delivery platform |
پالت مخصوص بارریزی هوایی |
air defense ship |
ناو مخصوص پدافند هوایی |
aerial platform |
سکوی مخصوص بارریزی هوایی |
air letter |
نامهء مخصوص پست هوایی |
aeronautical plotting chart |
نقشه مخصوص ناوبری هوایی |
airdrop container |
جعبه مخصوص بارریزی هوایی |
holiday |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
telling |
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی |
holidays |
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی |
restrictive fire plan |
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی |
antiair warfare |
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن |
i stay |
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود |
line chief |
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند |
pouncing |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounced |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounces |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
pounce |
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم |
broadcast controlled air interception |
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند |
steer |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steers |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
steered |
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید |
aerogramme |
نامهء مخصوص پست هوایی هوانامه |
aerogram |
نامهء مخصوص پست هوایی هوانامه |
pigeon |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
pigeons |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
sleeve target |
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی |
air scoop |
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی |
flak |
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی |
phototopography |
روش تهیه نقشههای عوارض نما و برجسته ازروی عکس هوایی |
air target mosaic |
مجموعه عکسهای تهیه شده از هدف عکس موزاییک هدفهای هوایی |
locap |
گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست |
flow diagram |
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت |
flowchart |
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت |
fly through |
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی |
target cap |
گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف |
imagery collateral |
وسایل و ابزار مخصوص کمک به تفسیر عکس هوایی |
air suprmacy |
برتری کامل هوایی سیادت هوایی |
aviation pay |
معاش هوایی سختی خدمت هوایی |
air pilots |
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی |
air superiority |
برتری موقت هوایی رجحان هوایی |
coprocessor |
آداپتور نمایش سریع که مخصوص عملیات گرافیکی مثلاگ رسم خط و... است |
stereophotogrammetry |
تهیه و رسم نقشه جات ازروی عکس هوایی به طریقه برجسته بینی و استریوسکوپی |
statement |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
statements |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
propagating |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagate |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagated |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
propagates |
خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد |
land control operation |
عملیات کنترل زمین عملیات |
housekeeping |
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری |
mauler |
نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی |
carrier air group |
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر |
airs |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
aired |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
air material |
ماتریل هوایی وسایل هوایی |
notice to airmen |
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی |
air |
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی |
air branch |
قسمت هوایی رسته هوایی |
tropopause |
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی |
splashing |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
splash |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
air station |
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی |
splashes |
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد |
component |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
components |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
mosaic mountant |
صفحه تهیه موزاییک تابلویی که عکسهای موزاییک هوایی به ان وصل میشود |
m |
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه |
storage |
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد |
army operations center |
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش |
call mission |
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست |
air photographic |
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی |
airlift command |
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی |
day fighter |
هواپیمای رهگیری روزانه جنگنده رهگیر مخصوص عملیات روزانه |
air defense commander |
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه |
airlift capacity |
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی |
air search attack unit |
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی |
emergency scramble |
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی |
airspace prohibited area |
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی |
airspace reservation |
منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص |
time resolution |
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات |
beachmaster's unit |
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله |
channel airlift |
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی |
trimetrogon |
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی |
air survey photography |
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی |
nsfnet |
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد |
support |
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد |
at |
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد |
imagery sortie |
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی |
airlift control element |
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی |
combat airlift support |
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی |
trunkair route |
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی |
country cover diagram |
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور |
operation |
1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی |
combined operations |
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب |
chalk number |
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی |
air defense action area |
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی |
chalk commander |
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی |
tactical air control center |
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی |
air position |
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما |
armistise |
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد |
air defense readiness |
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی |
air distant support |
پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور |
heavy lift |
حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین |
air alert warning |
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی |
operation |
عملیات |
operations |
عملیات |
treatment |
عملیات |
op |
عملیات |
treatments |
عملیات |
melinite |
مخصوص تهیه چاشنی |
business type operation |
عملیات کامپیوتری |
continuity of operations |
مداومت عملیات |
terrain |
زمین عملیات |
flow chart |
شمای عملیات |
business type operation |
عملیات تجارتی |
operations personal |
پرسنل عملیات |
plan of action |
طرح عملیات |
operations research |
تحقیق در عملیات |
hot dogging |
عملیات نمایشی |
airmobile operations |
عملیات هوارو |
operations room |
اتاق عملیات |
over the beach operations |
عملیات ساحلی |
over the beach operations |
عملیات کرانهای |
offensives |
عملیات افندی |
thermal treatment |
عملیات گرمایی |
rehearsal |
تکرار عملیات |
campaigning |
عملیات جنگی |
parallel operation |
عملیات موازی |
building operations |
عملیات ساختمانی |
harassing actions |
عملیات ایذایی |
regions |
ناحیه عملیات |
war room |
اتاق عملیات |
spial |
عملیات جاسوسی |
region |
ناحیه عملیات |
airborne battlefield |
عملیات هوابرد |
block operation |
عملیات بلوک |
rehearsals |
تکرار عملیات |
flow charts |
شمای عملیات |
counter espionage |
عملیات ضدجاسوسی |
counter-espionage |
عملیات ضدجاسوسی |