English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
runaway عملیات کنترل نشده یک وسیله یا کامپیوتر
Other Matches
panel یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
panels یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
jobs استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
job استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
escape character کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
cluster bomb کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bombs کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
clusters کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
floppies ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disks ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disk ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy discs ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
handing سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
hand سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
mini کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
statements 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
land control operation عملیات کنترل زمین عملیات
slaving کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaves کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slave کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaved کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
remote نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
devices کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
CTR کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
interfacing سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
communication مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
automonitor ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
output 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
outputs 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
devices فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
untested <adj.> کنترل نشده
uninspected <adj.> کنترل نشده
unaudited <adj.> کنترل نشده
unchecked <adj.> کنترل نشده
unexamined <adj.> کنترل نشده
uncontrolled کنترل نشده
unverified <adj.> کنترل نشده
unevaluated <adj.> کنترل نشده
uncontrolled loop حلقه کنترل نشده
power down خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
touch وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
control center مرکز کنترل عملیات
computer operation عملیات کامپیوتر
riot control کنترل شورش عملیات ضد اغتشاش
fighter control کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
crash پایان عملیات کامپیوتر
computer operations manager مدیر عملیات کامپیوتر
crashes پایان عملیات کامپیوتر
crashing پایان عملیات کامپیوتر
crashed پایان عملیات کامپیوتر
crashingly پایان عملیات کامپیوتر
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
remotest سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
microinstruction که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
control ship ناو کنترل کننده عملیات دریایی
logs رکورد عملیات پردازشی کامپیوتر
log رکورد عملیات پردازشی کامپیوتر
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
airborne vehicle وسیله انجام عملیات هوابرد
synchronous ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
mastered نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
master نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
masters نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
fasts وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
disabling مانع عملیات وسیله یا تابعی شدن
disables مانع عملیات وسیله یا تابعی شدن
disable مانع عملیات وسیله یا تابعی شدن
cpu فرکانس ساعت CPU که عملیات پردازنده را کنترل میکند
centered شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
center شخصی که موافب عملیات کامپیوتر مرکزی است
centre شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
centers شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
centred شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
control computer کامپیوتر کنترل
locals وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
local وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
process control computer کامپیوتر کنترل فرایند
battery control وسیله کنترل توپ
integrated محیط اداره که همه عملیات با کامپیوتر مرکزی انجام می شوند
computer numerical control کنترل عددی توسط کامپیوتر
FMS یا کنترل ماشین توسط کامپیوتر
buggies وسایلی که با کامپیوتر کنترل می شوند
ate امکانات بررسی کنترل کامپیوتر
buggy وسایلی که با کامپیوتر کنترل می شوند
flow diagram نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flowchart نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
lingo زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
lingoes زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
power fail restart سهولتی که یک کامپیوتر راقادر می سازد تا پس از قطع برق به عملیات عادی خودبرگردد
quiescent وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
processes کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
micros آدرس و باسهای کنترل درریز کامپیوتر
process کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
micro آدرس و باسهای کنترل درریز کامپیوتر
hand سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
handing سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
underflow نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
otter وسیله کنترل کابل مین جمع کن
otters وسیله کنترل کابل مین جمع کن
defaulting مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaults مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
default مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulted مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
slaved ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
microcomputer آدرس و باس کنترل اصلی در ریز کامپیوتر
processes کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
slaving ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slave ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slaves ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
process کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
interlocked وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocking وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocks وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlock وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
duty rated بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد
cybernation کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
appliance هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
appliances هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
dialogue ارتباط بین وسیله ها مثل کامپیوتر ها
remote وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
computer interface unit وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
dialog ارتباط بین وسیله ها مثل کامپیوتر ها
dialogues ارتباط بین وسیله ها مثل کامپیوتر ها
remotest وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remoter وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
fronting یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت
front یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت
numerical ماشین خودکار که توسط کامپیوتر یا مدارهای کنترل شده
scroll که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
scrolls که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
communication وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
inputted سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
glitches هر چیزی که باعث قط ع ناگهانی کامپیوتر یا وسیله شود
input سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
glitch هر چیزی که باعث قط ع ناگهانی کامپیوتر یا وسیله شود
port یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
store سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه
storing سیستم ذخیره سیگنال کنترل ارتباطی در کامپیوتر به صورت برنامه
decentralized computer network شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
satellites کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
satellite کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
panels یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
host computer کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
panel یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشان دهندههای وضعیت
host computers کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
page نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
paged نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
pages نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
handler بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
handlers بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
communication وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
actuator وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است
transistor وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistors وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
interoperability توانایی دو وسیله یا کامپیوتر برای رد و بدل کردن اطلاعات
acr واسط ی که به وسیله آن دستگاه ضبط به کامپیوتر وصل میشود
microprogram وسیله ذخیره سازی برای نگهداری ریز کامپیوتر
cams استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
operators وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
operator وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
PCL مجموعه استاندارد دستورات Packard که به کامپیوتر امکان کنترل چاپگر میدهد
thirty two bit system سیستم ریز کامپیوتر یا CPU که داده را در کلمات سی و دو بیتی کنترل میکند
MISD معماری کامپیوتر موازی که یک AW و باس داده با تعدادی واحد کنترل دارد
cam استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
enquiry کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
paddles وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
plotter وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
paddling وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddle وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
plotters وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
paddled وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
multiple معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
sounds کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
driven معماری کامپیوتر که دستورات یک بار اجرا می شوند و ترتیب کنترل دریافت میشود
soundest کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com