English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (36 milliseconds)
English Persian
premature عمل پیشرس پیش از وقت عمل کردن گلوله
Other Matches
clues گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
precocious پیشرس
first fruits پیشرس
premature پیشرس
peripheral نورس پیشرس
dementia praecox زوال عقل پیشرس
precociously بطور زود رس ی پیشرس پیش از موعدطبیعی
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
launch به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launching به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launched به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launches به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
ball گلوله کردن
bullet-proof ضد گلوله کردن
clew گلوله کردن
to round up گلوله کردن
spots مشاهده کردن گلوله ها
shoot پرتاب کردن گلوله
discharge خالی کردن گلوله
slugs گلوله باران کردن
cannonade گلوله باران کردن
slug گلوله باران کردن
shell off گلوله باران کردن
spot مشاهده کردن گلوله ها
slugged گلوله باران کردن
lack vt با گلوله سوراخ کردن
shoots پرتاب کردن گلوله
bombing بمباران کردن گلوله باران کردن
bombard بمباران کردن گلوله باران کردن
bombarded بمباران کردن گلوله باران کردن
to wind up کوک کردن اماده کردن گلوله
bombarding بمباران کردن گلوله باران کردن
bombards بمباران کردن گلوله باران کردن
to roll a huge snowball گلوله بزرگی از برف درست کردن
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
stabilization برقرار کردن تعادل یاثبات گلوله در مسیر
windage حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
bombardments گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardment گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
shell بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
side spray بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
stand-offs برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand off برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-off برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
water displacement زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
hit اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
pellet گلوله
projectile گلوله
line shot گلوله در خط
rounds گلوله ها
ball گلوله
glomerule گلوله رگ
fire ball گلوله
clues گلوله نخ
bullet گلوله
clue گلوله نخ
shell proof ضد گلوله
cartridges گلوله
cartridge گلوله
gunshots گلوله
globe گلوله
bullets گلوله
gunshot گلوله
shots گلوله
round گلوله
bullet-proof ضد گلوله
cannon proof ضد گلوله
shot گلوله
roundest گلوله
globes گلوله
plumb گلوله سربی
marble گلوله شیشهای
blob گلوله حباب
blobs گلوله حباب
slugged گلوله بی شکل
trajectory مسیر گلوله
starshell گلوله منور
gun shot گلوله توپ
potshot گلوله هوایی
slugs گلوله بی شکل
gilding metal روکش گلوله
plummeted گلوله سربی
globus hystericus گلوله هیستریایی
graupel گلوله برف
rotating band کمربند گلوله
shoot down با گلوله کشتن
projectile flat سکوی گلوله
slug گلوله بی شکل
impacts اصابت گلوله
trajectories مسیر گلوله
trajectories خط سیر گلوله
gun stone گلوله توپ
impact اصابت گلوله
shrapnel گلوله ضد نفر
trajectory خط سیر گلوله
shrapnel گلوله نارنجکی
leads شاقول گلوله
shell fragments بسک گلوله
bombard گلوله باران
bombarded گلوله باران
bombarding گلوله باران
shell fragments قطعات گلوله
line of impact خط اصابت گلوله
shafts خدنگ گلوله
shaft خدنگ گلوله
live round گلوله جنگی
lost گلوله ناپیدا
loading tray سینی پر کن گلوله
lead شاقول گلوله
smoke round گلوله دودانگیز
number of rounds تعداد گلوله ها
shilleilagh گلوله شلیلاق
shell room انبار گلوله
shrapnel گلوله افشان
illuminating shell گلوله منور
shrapnel گلوله انفجاری
shell proof ضد نفوذ گلوله
plumb bob گلوله شاقول
piercing shell گلوله ثاقب
illumination round گلوله منور
ounce of lead گلوله سربی
cannon ball گلوله توپ
bombards گلوله باران
shoots برد گلوله
tracer shell گلوله رسام
beehive گلوله ضد نفر
fragments بسک گلوله
beehives گلوله ضد نفر
clew گلوله نخ گره
buckshot گلوله سربی
missile گلوله موشک
center of burst مرکزاصابت گلوله
missiles گلوله موشک
snowballing گلوله برف
snowballed گلوله برف
snowball گلوله برف
deliveries پرتاب گلوله
sugarplum گلوله نبات
ball گلوله توپ
fragment بسک گلوله
incendiary گلوله اتش زا
snowballs گلوله برف
fragmenting بسک گلوله
conglobate گلوله شدن
trial shot گلوله ازمایشی
cease loading گلوله را پرنکنید
cartouche گلوله توپ
burst center مرکز گلوله
bulletproof ضد یا مانع گلوله
shells گلوله توپ
cannon balls گلوله توپ
blank catridge گلوله سلام
blank cartridge فشنگ بی گلوله
base spray بسکهای ته گلوله
rotund گلوله وار
base fuze ماسوره ته گلوله
shelling گلوله توپ
can , not observe گلوله ناپیدا
bullet-proof پاد گلوله
cartouch گلوله توپ
ditto گلوله در راه
canon ball گلوله توپ
bombardment گلوله باران
cannonball گلوله توپ
cannon shot گلوله توپ
bombardments گلوله باران
cannon proof ضد گلوله توپ
shell گلوله توپ
ballistic trajectory خط سیربالیستیکی گلوله
shoots گلوله زدن
gunshot زخم گلوله
marbles گلوله شیشهای
gunshots زخم گلوله
to toll up گلوله شدن
smoke projectile گلوله دودانگیز
bullets گلوله فشنگ
bullets گلوله تفنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com